[hadith]و منها فی وصف الأنبیاء:

فَاسْتَوْدَعَهُمْ فِی أَفْضَلِ مُسْتَوْدَعٍ وَ أَقَرَّهُمْ فِی خَیْرِ مُسْتَقَرٍّ، تَنَاسَخَتْهُمْ کَرَائِمُ الْأَصْلَاب إِلَی مُطَهَّرَاتِ الْأَرْحَامِ، کُلَّمَا مَضَی مِنْهُمْ سَلَفٌ قَامَ مِنْهُمْ بدینِ اللَّهِ خَلَفٌ.

حَتَّی أَفْضَتْ کَرَامَةُ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی إِلَی مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) فَأَخْرَجَهُ مِنْ أَفْضَلِ الْمَعَادنِ مَنْبتاً وَ أَعَزِّ الْأَرُومَاتِ مَغْرِساً مِنَ الشَّجَرَةِ الَّتِی صَدَعَ مِنْهَا أَنْبیَاءَهُ وَ انْتَجَبَ مِنْهَا أُمَنَاءَهُ. عِتْرَتُهُ خَیْرُ الْعِتَرِ وَ أُسْرَتُهُ خَیْرُ الْأُسَرِ وَ شَجَرَتُهُ خَیْرُ الشَّجَرِ، نَبَتَتْ فِی حَرَمٍ وَ بَسَقَتْ فِی کَرَمٍ، لَهَا فُرُوعٌ طِوَالٌ وَ ثَمَرٌ لَا یُنَالُ؛ فَهُوَ إِمَامُ مَنِ اتَّقَی وَ بَصِیرَةُ مَنِ اهْتَدَی، سرَاجٌ لَمَعَ ضَوْؤُهُ وَ شهَابٌ سَطَعَ نُورُهُ وَ زَنْدٌ بَرَقَ لَمْعُهُ، سیرَتُهُ الْقَصْدُ وَ سُنَّتُهُ الرُّشْدُ وَ کَلَامُهُ الْفَصْلُ وَ حُکْمُهُ الْعَدْلُ. أَرْسَلَهُ عَلَی حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ هَفْوَةٍ عَنِ الْعَمَلِ وَ غَبَاوَةٍ مِنَ الْأُمَمِ‏.[/hadith]

جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 3، ص 369

از سخنان آن حضرت (ع) در این خطبه که با عبارت «فتبارک الله الذی لا یبلغه بعد الهمم» «فرخنده است پروردگاری که کنه اندیشه ها به او نمی رسد» شروع می شود هیچگونه بحث تاریخی مطرح نشده است ولی از لحاظ اجتماعی احادیثی در فضیلت قریش و بنی هاشم آورده است که ترجمه آنرا در ذیل ملاحظه می کنید.]

از پیامبر (ص) احادیث بسیاری در مورد فضل بنی هاشم و قریش نقل شده است، نظیر این گفتار آن حضرت که: «قریش را مقدم دارید و بر ایشان مقدم مشوید» و این گفتار که: «پیشوایان از قریش اند» و این حدیث که: «خداوند از میان اعراب قبیله معد و از میان معد خاندان نضر بن کنانة و از آنان هاشم و از خاندان هاشم مرا برگزیده است» و این گفتار پیامبر (ص) که «همانا جبریل (ع) به من گفت: ای محمد من خاور و باختر زمین را گشتم و در آن گرامی تر از تو و خاندانی گرامی تر از بنی هاشم نیافتم». و این گفتار رسول خدا که: «از پشت های پاک به ارحام پاکیزه منتقل شدیم» و این گفتار او که درود بر او باد، «خداوند متعال از زمان اسماعیل بن-  ابراهیم تا عبد الله بن عبد المطلب هیچ گونه ازدواج نامشروعی میان نیاکان من قرار نداده است».

و این گفتار پیامبر (ص) که فرموده است: «سروران اهل محشر همان سروران اهل دنیایند، یعنی من و علی و حسن و حسین و حمزه و جعفر.» پیامبر (ص) شنید مردی این شعر را چنین می خواند: «ای مردی که بار و رکاب خود را به این سو و آن سو می بری، ای کاش میان خاندان عبد الدار فرو می آمدی و مسکن می گزیدی» و چون پیامبر (ص) این بیت را بر خلاف واقع شنیدند به ابو بکر فرمودند: آیا شاعر این بیت را چنین سروده است گفت: نه ای رسول خدا، او این چنین نسروده بلکه گفته است: «ای مردی که بار و رکاب خود را به این سو و آن سو می بری ای کاش میان خاندان عبد مناف فرو می آمدی و مسکن می گزیدی، عمرو، عمرو بزرگواری که برای قوم خود ترید فراهم ساخت در حالی که مردان مکه قحطی زده و لاغر اندام بودند» و پیامبر (ص) شاد شد.

و این گفتار آن حضرت که فرموده است: «خداوند زبون کناد هر که را که قریش را زبون کند» و این سخن را سه بار تکرار فرمود، و این گفتار ایشان که فرموده اند: «من پیامبری هستم که دروغ نگفته است، من پسر عبد المطلبم» و این گفتار: «مردم تابع و پیرو قریش اند، نیکان از نیکان ایشان و تبهکاران از تبهکاران ایشان» و همچون این گفتار پیامبر که: «من پسر دو برگزیده و گرامی هستم» و این سخن پیامبر خطاب به بنی هاشم: «به خدا سوگند هیچکس شما را دشمن نمی دارد و نسبت به شما کینه نمی ورزد مگر اینکه خداوندش با چهره [بینی ] بر آتش می افکند»، و این گفتار آن حضرت: «برخی از مردان را چه می شود که می پندارند خویشاوندی با من سود بخش نیست و هیچ کس به اهل من کینه نمی ورزد مگر اینکه خداوند بهشت را بر او حرام می فرماید. اخباری که در فضیلت قریش و بنی هاشم و شرف ایشان وارد شده است به راستی بسیار است و نمی خواهیم سخن را اینجا با برشمردن همه آنها به درازا بکشیم.