[hadith]و من کلام له (علیه السلام) کلّم به عبدَ الله بن زمعة و هو من شیعته، و ذلک أنه قَدمَ علیه فی خلافته یطلب منه مالا، فقال (علیه السلام):

إِنَّ هَذَا الْمَالَ لَیْسَ لِی وَ لَا لَکَ، وَ إِنَّمَا هُوَ فَیْءٌ لِلْمُسْلِمِینَ وَ جَلْبُ أَسْیَافِهِمْ؛ فَإِنْ شَرِکْتَهُمْ فِی حَرْبهِمْ کَانَ لَکَ مِثْلُ حَظِّهِمْ، وَ إِلَّا فَجَنَاةُ أَیْدیهِمْ لَا تَکُونُ لِغَیْرِ أَفْوَاهِهِمْ.[/hadith]

پیام امام امیرالمؤمنین علیه السلام، ج 8، ص: 519-515

وَمِن کلامٍ لَهُ عَلیهِ السَلامُ

کَلَّمَ بهِ عَبْدَاللَّهِ بْنِ زمْعَةِ، وَ هُوَ مِنْ شیعَتِهِ، وَ ذَلِکَ أَنَّهُ قَدمَ عَلَیْهِ فِی خِلافَتِهِ یَطْلُبُ مِنْهُ مالًا، فَقَالَ علیهم السلام

:...

از سخنان امام علیه السلام است که به عبداللَّه زمعه فرمود که از شیعیان آن حضرت بود و در هنگام خلافت نزد امام آمد واز او درخواست مالی کرد. امام سخنان ذیل را در پاسخ او فرمود: ...

خطبه در یک نگاه:

همان گونه که در عنوان این کلام آمد، عبداللَّه بن زمعه مالی را از حضرت طلبید؛ ولی حضرت پاسخ منفی به او داد؛ زیرا آن مال از غنائم جنگی بود و تنها

جنگجویان در آن شرکت داشتند و عبداللَّه که در آن جنگ شرکت نداشته حقی نداشت

.

غنائم جنگجویان:

گرچه مخاطب در این کلام فرد خاصّی; یعنی عبدالله بن زمعه است که برخلاف پدر و جدش که هیچ علاقه ای به اسلام نداشتند و جزء مخالفان بودند، اسلام را پذیرفته بود و از شیعیان علی(علیه السلام) بود; ولی محتوای این سخن مطلبی است که برای همه مسلمین صدق می کند و آن اینکه هر مالی از اموال بیت المال باید درست در آن مصرفی که خدا برای آن تعیین کرده، صرف شود و روابط نباید بر ضوابط در این باره پیشی گیرد.

قراین کلام نشان می دهد که عبدالله از مالی که پیش روی حضرت بود و از غنایم جنگی محسوب می شد، تقاضای سهمی کرد; ولی امام به او فرمود: «بی شک این مال نه حقّ من است و نه حقّ تو، غنیمتی است مربوط به مسلمانانی که با شمشیرهایشان به دست آمده است»; (إِنَّ هذَا الْمَالَ لَیْسَ لِی وَ لاَ لَکَ، وَ إِنَّمَا هُوَ فیءٌ لِلْمُسْلِمِینَ، وَ جَلْبُ أسْیَافِهِمْ).

باید توجّه داشت، گرچه واژه «فیء» هنگامی که در مقابل واژه غنیمت (غنایم جنگی) قرار می گیرد دو معنای متفاوت دارد; «فیء» به اموالی گفته می شود که به دست جنگجویان اسلام افتاده بی آنکه جنگی رخ دهد و طبق موازین شرع متعلق به بیت المال است; ولی غنیمت، اموالی است که جنگجویان به وسیله نبرد آن را به دست می آورند; ولی هنگامی که «فیء» به تنهایی استعمال می شود گاهی بر غنیمت نیز اطلاق می گردد، بنابراین اگر امام(علیه السلام) می فرماید: «این مال فیء مسلمین است و دستاورد شمشیرهای آنهاست» منافاتی با مفهوم فیء ندارد.

سپس امام(علیه السلام) می افزاید: «اگر تو در نبرد آنان شرکت کرده بودی سهمی همانند سهم آنان داشتی وگرنه دست چین آنها برای غیر دهان آنان نخواهد بود»; (فَإِنْ شَرِکْتَهُمْ فِی حَرْبهِمْ، کَانَ لَکَ مِثْلُ حَظِّهِمْ، وَ إِلاَّ فَجَنَاةُ(1) أَیْدیهِمْ لاَ تَکُونُ لِغَیْرِ أَفْوَاهِهِمْ).

اینکه امام(علیه السلام) می فرماید: من هم سهمی در این غنیمت ندارم، احتمالا به این سبب است که آن غنیمت مربوط به جنگهای محدودی بوده که بعضی از فرماندهان امام(علیه السلام) در آن شرکت داشتند نه خود امام(علیه السلام).

درست است که یک پنجم از غنایم جنگی متعلق به بیت المال است و نیز صحیح است که «عبدالله بن زمعه» از «بنی المطلب» بود (مطلب برادر هاشم است) نه بنی هاشم و به عقیده بعضی بنی المطلب نیز از خمس می توانند بهره مند شوند(2); ولی احتمالا او فقیر و مسکین نبود که چیزی از خمس به او بدهند.

به هر حال این سخن نشان می دهد که امام(علیه السلام) در مسائل مالی بسیار دقیق و سخت گیر بود و هرگز راضی نمی شد حقّ مسلم کسی به دیگری داده شود، هر چند از دوستان وفادار او باشند، برخلاف دوران عثمان که به عقیده همه مورّخان هیچ حساب و کتابی در امر بیت المال نبود و سزاوار است این سخن امام(علیه السلام) سرلوحه برنامه همه زمامداران و مسئولان اسلامی باشد و حقّ و عدالت را در بیت المال حتّی نسبت به نزدیکان و اطرافیان خود رعایت کنند.

از کلام بالا نیز استفاده می شود که عبدالله بن زمعه معرفت کاملی در حقّ امام(علیه السلام) نداشت که چنین تقاضایی کرد و نمی دانست که امام(علیه السلام) حتّی نسبت به برادرش عقیل همین گونه رفتار می کند وگرنه چنین تقاضایی از امام نمی کرد.(3)


پی نوشت:

  1. «جناة» به معنای میوه ای است که از درخت چیده شده، مفرد است و از ماده «جنا» بر وزن «جفا» است.

  2. رجوع شود به جواهر الکلام، ج 16، ص 106 و معتبر محقق حلّی، ج 2، ص 631، کتاب الخمس.

سند خطبه

:

نویسنده کتاب مصادر، تنها موردی که درباره این خطبه پیدا کرده که از غیر نهج البلاغه گرفته شده، غررالحکم آمدی است که در حرف الف آن را با تفاوتی آورده و این تفاوت نشان می دهد که خطبه را از منبع دیگری اخذ کرده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 3، ص 178

)