[hadith]و من کلام له (علیه السلام) فی وصف بیعته بالخلافة:

وَ بَسَطْتُمْ یَدی فَکَفَفْتُهَا، وَ مَدَدْتُمُوهَا فَقَبَضْتُهَا؛ ثُمَّ تَدَاکَکْتُمْ عَلَیَّ تَدَاکَّ الْإِبلِ الْهِیمِ عَلَی حِیَاضِهَا یَوْمَ وِرْدهَا، حَتَّی انْقَطَعَتِ النَّعْلُ وَ سَقَطَ الرِّدَاءُ وَ وُطِئَ الضَّعِیفُ؛ وَ بَلَغَ مِنْ سُرُورِ النَّاس ببَیْعَتِهِمْ إِیَّایَ أَنِ ابْتَهَجَ بهَا الصَّغِیرُ، وَ هَدَجَ إِلَیْهَا الْکَبیرُ، وَ تَحَامَلَ نَحْوَهَا الْعَلِیلُ، وَ حَسَرَتْ إِلَیْهَا الْکِعَاب.[/hadith]

جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 5، ص247

از سخنان آن حضرت (ع) درباره این خطبه که با عبارت «و بسطتم یدی فکففتها و مددتموها فقبضتها» (دست مرا گستردید و من آن را باز داشتم و بکشیدید آن را و من آن را فرا گرفتم). آغاز می شود و از جمله سخنان علی (ع) درباره چگونگی بیعت با آن حضرت است و نظیر این خطبه با الفاظ مختلف قبلا هم آمده است. [ابن ابی الحدید پس از توضیح درباره چند لغت و اصطلاح می گوید: چگونگی بیعت با علی علیه السلام پس از کشته شدن عثمان و چگونگی هجوم مردم بر آن حضرت برای بیعت و امور مربوط به آن در مباحث گذشته به تفصیل بیان شد و از اعاده آن بی نیازیم ].