[hadith]و من کلام له (علیه السلام) فی وصف بیعته بالخلافة:

وَ بَسَطْتُمْ یَدی فَکَفَفْتُهَا، وَ مَدَدْتُمُوهَا فَقَبَضْتُهَا؛ ثُمَّ تَدَاکَکْتُمْ عَلَیَّ تَدَاکَّ الْإِبلِ الْهِیمِ عَلَی حِیَاضِهَا یَوْمَ وِرْدهَا، حَتَّی انْقَطَعَتِ النَّعْلُ وَ سَقَطَ الرِّدَاءُ وَ وُطِئَ الضَّعِیفُ؛ وَ بَلَغَ مِنْ سُرُورِ النَّاس ببَیْعَتِهِمْ إِیَّایَ أَنِ ابْتَهَجَ بهَا الصَّغِیرُ، وَ هَدَجَ إِلَیْهَا الْکَبیرُ، وَ تَحَامَلَ نَحْوَهَا الْعَلِیلُ، وَ حَسَرَتْ إِلَیْهَا الْکِعَاب.[/hadith]

گفتار آن حضرت در بیان وصف کسی که با آن حضرت، به خلافت بیعت کرد که با عبارات دیگر در خطبه های قبل نیز بیان شده است، و در اینجا خطاب به مردم می فرماید:

«وَ بَسَطْتُمْ یَدی فَکَفَفْتُهَا وَ مَدَدْتُمُوهَا فَقَبَضْتُهَا»،

امام (ع) در این قسمت از سخنان خود، به منظور استدلال علیه کسانی که ظالمانه به مخالفت با او برخاستند و بیعت خود را شکستند وضعیت و چگونگی بیعت کردن آنان را تشریح می فرماید که همان حالت اجتماعشان در آن روز، دلیل بر آن است که آنها با اختیار و کمال میل، امر حکومت را به آن حضرت واگذار کرده اند، و برای روشن شدن مطلب، کثرت اجتماع و شدت هجوم آنها را به ازدحام شتران تشنه هنگام وارد شدن به آبشخور تشبیه کرده است.

نکته دیگری که در این تشبیه به نظر می رسد آن است که حضرت فضایل علمی و عملی خود را که زنده کننده ارواح است تشبیه به آب فرموده و نیازمندی مردم را به استفاده از آن فضیلتها، به تشنگی شدیدی تشبیه کرده است که شتران را وادار می کند تا برای رفع سوز تشنگی خود با حرص و ولع به جانب آب بشتابند.

«و وُطِیء الضّعیف»،

مضمون این جمله که از این شدت اجتماع مردم شخص ناتوان زیر دست و پای آنها لگدمال شد همان معنایی است که در خطبه شقشقیّه به این بیان فرموده است: آن چنان هجوم مردم بر من برای بیعت زیاد بود که فرزندانم، حسن و حسین پایمال شدند و دو طرف لباسهایم پاره شد، این قسمت از سخنان حضرت در حقیقت اشاره به یک استدلال منطقی است که صغرای آن در متن کلام امام وجود دارد و کبرای آن تقدیری است، به این صورت: شما با این میل و رغبت با من بیعت کردید، و کسی که این چنین بیعت کند نمی تواند به آسانی آن را از دست بدهد، پس شما را نسزد که این بیعت را درهم بشکنید. توفیق از خداوند است.