[hadith]و من کلام له (علیه السلام) فی ذکر السائرین إلی البصرة لحربه (علیه السلام):

فَقَدمُوا عَلَی عُمَّالِی وَ خُزَّانِ بَیْتِ [مَالِ] الْمُسْلِمِینَ الَّذی فِی یَدَیَّ وَ عَلَی أَهْلِ مِصْرٍ، کُلُّهُمْ فِی طَاعَتِی وَ عَلَی بَیْعَتِی، فَشَتَّتُوا کَلِمَتَهُمْ وَ أَفْسَدُوا عَلَیَّ جَمَاعَتَهُمْ وَ وَثَبُوا عَلَی شیعَتِی، فَقَتَلُوا طَائفَةً منْهُمْ غَدْراً وَ [طَائفَةً] طَائفَةٌ عَضُّوا عَلَی أَسْیَافِهِمْ، فَضَارَبُوا بهَا حَتَّی لَقُوا اللَّهَ صَادقِینَ.[/hadith]

پیام امام امیرالمؤمنین علیه السلام، ج 8، ص: 285-281

وَمِن کلامٍ لَهُ عَلیهِ السَلامُ

فی ذکْرِ السَّائِرینَ إلَی الْبَصْرَةِ لِحَرْبهِ علیه السلام.

از سخنان امام علیه السلام است درباره کسانی که برای جنگ با او به سوی بصره حرکت کردند.

خطبه در یک نگاه:

امام علیه السلام در این عبارت کوتاه اشاره ای به جنایات متعدّد لشکر جمل که به اتفاق عایشه و طلحه و زبیر راهی بصره شدند تا بر امام بشورند، می فرماید. از جمله ایجاد نفاق و تفرقه در میان مردم بصره که همه یکپارچه بودند و دست بیعت به امام داده بودند. لشکر جمل بیت المال مسلمانها را غارت کردند و عمّال بیت المال را کنار زدند، جمعی از شیعیان امام را کشتند و با گروه دیگری به مقابله

برخاستند و آنها را نیز شهید کردند و مفاسدی را- که زیبنده هیچ مسلمانی نیست حتی کسی که در پایه ضعیفی از ایمان باشد- به بار آوردند

.

جنایات آتش افروزان جنگ جمل در بصره:

همان گونه که در شرح اسناد این کلام اشاره شد، این سخن در واقع بخشی از نامه مشروحی است که امام(علیه السلام) برای ثبت در تاریخ و فراموش نشدن حوادث ناگوار بعد از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) بیان فرموده است.

امام(علیه السلام) در این سخن کوتاه به جنایات بزرگ پیمان شکنانی که آتش جنگ جمل را برافروختند اشاره می کند و نخست می فرماید: «آنها بر کارگزاران و خزانه داران بیت المال مسلمین که در اختیار من بود وارد شدند (آنان را کشتند و بیت المال را غارت کردند)»; (فَقَدمُوا عَلَی عُمَّالِی وَ خُزَّانِ مالِ بَیْتِ الْمُسْلِمِینَ الَّذی فِی یَدَیَّ).

سپس می افزاید: «(خیانت بزرگ دیگر آنها این بود که) در شهری که تمام مردم آن در اطاعت و بیعت من بودند گام نهادند و وحدت آنها را به هم زدند و جمعیّت آنان را به زیان من به فساد کشاندند (و به شورش واداشتند)»; (وَ عَلَی أَهْلِ مِصْر، کُلُّهُمْ فِی طَاعَتِی وَ عَلَی بَیْعَتِی; فَشَتَّتُوا کَلِمَتَهُمْ، وَ أَفْسَدُوا عَلَیَّ جَمَاعَتَهُمْ).

سپس به سومین خیانت بزرگ آنها اشاره کرده، می افزاید: «آنها بر شیعیان من حمله بردند; گروهی را با خدعه و نیرنگ کشتند و گروه دیگری با شهامت دست به شمشیر بردند و (در برابر این مهاجمان خیانتکاران) جنگیدند تا خدا را صادقانه ملاقات کردند (شربت شهادت را نوشیدند و به لقاء الله پیوستند)»; (وَ وَثَبُوا عَلَی شیعَتِی، فَقَتَلُوا طَائِفَةً مِنْهُمْ غَدْراً; وَ طَائِفَةٌ عَضُّوا(1) عَلَی أَسْیَافِهِمْ، فَضَارَبُوا بهَا حَتَّی لَقُوا اللّهَ صَادقِینَ).

امام(علیه السلام) در این بیان کوتاه و پرمعنا به سه جنایت روشن آنها اشاره فرمود: غارت بیت المال، ایجاد نفاق و تفرقه میان مردم و کشتار گروهی بی گناه از مسلمانان پاکباز و صالح و صادق.

در حوادث جنگ جمل آمده است هنگامی که عایشه وارد بصره شد و دو گروه در مقابل هم ایستادند در حالی که شترسوار بود با صدای بلند فریاد زد ای مردم! کمتر سخن بگویید و خاموش شوید، مردم در برابر او خاموش شدند. سپس او در سخنانی برای تحریک مردم بر جنگ چنین گفت: «بدانید عثمان مظلوم کشته شد باید قاتلان او را پیدا کنید و آنها را به قتل برسانید. آنگاه مسئله خلافت را به صورت شورا در میان گروهی که عمربن خطاب آنها را انتخاب کرده بود قرار دهید. کسانی که در خون عثمان شرکت داشتند در این شورا شرکت نکنند».

در این هنگام مردم به گفت و گو و نزاع برخاستند; بعضی می گفتند: سخن همان است که عایشه می گوید و گروه دیگری می گفتند: عایشه را با مسئله خلافت چکار؟! او زنی است که (به حکم قرآن) باید در خانه خود بنشیند. در این هنگام فریاد از جمعیّت برخاست و به یکدیگر بدگویی کردند و با کفش و سنگ به جان هم افتادند و مردم به دو گروه تقسیم شدند گروهی با نماینده علی(علیه السلام) عثمان بن حنیف همراه شدند و گروه دیگری با عایشه و اصحاب او.(2)

این همان چیزی است که امام(علیه السلام) در مورد ایجاد نفاق و تفرقه میان مردمی که همه متحد بودند اشاره فرمود.(3)


پی نوشت:

  1. «عَضّوا» از ریشه «عضّ» بر وزن «سدّ» در اصل به معنای گاز گرفتن با دندان است. سپس درباره کسانی که با جدیّت برنامه ای را دنبال می کنند به کار می رود و دو جمله «غُضّوا علی أسیافهم» از همین قبیل است.

  2. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 9، ص 315 .

سند خطبه

:

به گفته نویسنده مصادر نهج البلاغه، مصادر این سخن همان مصادر کلام سابق است، زیرا هر یک از اینها فصلی از نامه ای است که امام علیه السلام آن را مرقوم داشته بود و دستور فرموده بود که آن را بر مردم بخوانند (تا از ماجراهایی که از زمان رحلت پیامبر اکرم تا عصر خلافت آن حضرت روی داد آگاه شوند). سپس می افزاید: «لذا در بعضی از نسخه های نهج البلاغه این کلام متّصل به همان کلام سابق بدون هیچ گونه فاصله ذکر شده است». (مصادر نهج البلاغه، ج 3، ص 133

)