[hadith]الخاطِئون:

وَ رَجُلٌ سَمِعَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) شَیْئاً لَمْ یَحْفَظْهُ عَلَی وَجْهِهِ، فَوَهِمَ فِیهِ وَ لَمْ یَتَعَمَّدْ کَذباً، فَهُوَ فِی یَدَیْهِ وَ یَرْوِیهِ وَ یَعْمَلُ بهِ وَ یَقُولُ أَنَا سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)، فَلَوْ عَلِمَ الْمُسْلِمُونَ أَنَّهُ وَهِمَ فِیهِ لَمْ یَقْبَلُوهُ مِنْهُ، وَ لَوْ عَلِمَ هُوَ أَنَّهُ کَذَلِکَ لَرَفَضَهُ.

أهلُ الشُبهة:

وَ رَجُلٌ ثَالِثٌ سَمِعَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) شَیْئاً یَأْمُرُ بهِ ثُمَّ إِنَّهُ نَهَی عَنْهُ وَ هُوَ لَا یَعْلَمُ، أَوْ سَمِعَهُ یَنْهَی عَنْ شَیْءٍ ثُمَّ أَمَرَ بهِ وَ هُوَ لَا یَعْلَمُ، فَحَفِظَ الْمَنْسُوخَ وَ لَمْ یَحْفَظِ النَّاسخَ؛ فَلَوْ عَلِمَ أَنَّهُ مَنْسُوخٌ لَرَفَضَهُ وَ لَوْ عَلِمَ الْمُسْلِمُونَ إِذْ سَمِعُوهُ مِنْهُ أَنَّهُ مَنْسُوخٌ لَرَفَضُوهُ.[/hadith]

«و رجل سمع من رسول اللَّه (ص) شیئا لم یحفظه... لرفضه»،

اشاره به قسم دوم از ناقلان روایت است. شارح در توضیح این قسمت از سخنان حضرت که در معرّفی این گروه آمده، برای چنین شخصی دو اشتباه ذکر کرده است: لفظی، معنوی: سخنی را که از پیامبر شنیده، نتوانسته است بدرستی لفظ آن را ضبط کند، و معنای آن را هم درست درک نکرده، و هنگامی که می خواهد آن را برای دیگران بازگو کند، معنایی که خود تصور کرده است -در حالی که بر خلاف اراده پیامبر است- با لفظی از خود بیان می کند، بنا بر این آنچه را که گفته، هم از نظر معنی و هم از جهت لفظ بر خلاف گفته پیامبر است، اما تعمدی در این جهت نداشته، زیرا: آن را که به نظر خود از پیامبر شنیده، روایت کرده و به آنچه که در فکر و اندیشه او درست بوده عمل کرده و آن را به رسول خدا نسبت داده است، علّت به غلط افتادن مردم و پذیرفتن گفتار او آن است که آنها به اشتباه او آگاهی نداشتند، و علت اشتباه کردن خود او در نقل روایت و عمل به آن، توهّم و پندار او به هنگام شنیدن بوده است، که اگر توجه به این امر داشت نقل آن روایت و عمل به آن را ترک می کرد.

«و رجل سمع... لرفضه»،

اشاره به قسم سوم است، که علت به غلط افتادن ناقل و همچنین سبب گمراه شدن مردم با شنیدن از او، یک موضوع است و آن آگاه نبودن آنان از نسخ روایت است.