[hadith]و من کلام له (علیه السلام) فی التزهید من الدنیا و الترغیب فی الآخرة:

أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّمَا الدُّنْیَا دَارُ مَجَازٍ وَ الْآخِرَةُ دَارُ قَرَارٍ، فَخُذُوا مِنْ مَمَرِّکُمْ لِمَقَرِّکُمْ؛ وَ لَا تَهْتِکُوا أَسْتَارَکُمْ عِنْدَ مَنْ یَعْلَمُ أَسْرَارَکُمْ، وَ أَخْرِجُوا مِنَ الدُّنْیَا قُلُوبَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَخْرُجَ مِنْهَا أَبْدَانُکُمْ، فَفِیهَا اخْتُبرْتُمْ وَ لِغَیْرِهَا خُلِقْتُمْ. إِنَّ الْمَرْءَ إِذَا هَلَکَ قَالَ النَّاسُ مَا تَرَکَ، وَ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ مَا قَدَّمَ؟ لِلَّهِ آبَاؤُکُمْ، فَقَدِّمُوا بَعْضاً یَکُنْ لَکُمْ قَرْضاً، وَ لَا تُخْلِفُوا کُلًّا فَیَکُونَ فَرْضاً عَلَیْکُم.[/hadith]

امام (ع) در این سخنان با یادآوری هدف دنیا و آخرت، انسانها را به دوری از دنیا و علاقه مندی به آخرت تشویق فرموده اند: پس دنیا گذرگاه یعنی راه عبور به سوی آخرت است، که به دو طریق امکان پذیر است:

1-  اختیاری، چنان که بندگان شایسته خدا به طرف آخرت حرکت می کنند.

2-  اضطراری، چنان که عامه مردم ناچار می میرند و به سرای آخرت می شتابند، و مراد امام (ع) در این سخن رفتن اضطراری است.

یادآوری دنیا و آخرت، با این دو صفت: (گذرگاه و قرارگاه)، شبیه مقدمه ای برای این جمله از سخن امام (ع) است: «فخذوا من ممرّکم لمقرّکم».

«و لا تهتکوا.... اسرارکم»،

یعنی با تظاهر به معصیت پرده دری نکنید زیرا خدایی که از رازهای درونی شما آگاهی دارد به کارهای علنی شما آگاه تر است.

«و اخرجوا... أبدانکم»،

امام (ع) در این جمله مردم را به ترک دنیا پیش از مرگ، امر کرده و از آن بطور کنایه به «خارج کردن دلها از دنیا» تعبیر فرموده است.

خرج فلان عن کذا، و اخرج نفسه من کذا، وقتی گفته می شود که از آن، دوری کند و بیزاری جوید.

«ففیها اختبرتم»،

این گفتار امام اشاره به این است که آزمایش در این دنیا از عنایات و توجهات خدا است چون باعث بیداری انسان برای آخرت می شود، و معنای آزمایش را پیش از این دانستی.

«و لغیرها خلقتم»،

یعنی انسانها از نظر ذات و فطرت، برای رسیدن به سعادت اخروی آفریده شده اند، ولی اگر اعمال نیک نداشتند و به گناه آلوده شدند گرفتار شقاوت خواهند گردید: (زمینه اصلی و فطرت اولیه در انسان سعادت است شقاوت امری عرضی می باشد).

«انّ المرء.... قدّم»،

مردم می گویند: «از مال دنیا چه چیز گذاشته، و فرشتگان می گویند: از کارهای نیک چه عملی جلو فرستاده است.

امام (ع) در این سخن، مردم و فرشتگان و آنچه را که مورد سؤال این دو گروه است با هم ذکر فرموده، تا توجه دهد به این که کارهای نیک و عبادات که باعث سعادت اخروی است، بر کالاهای دنیوی، شرافت و برتری دارد، زیرا کارهای نیک خواسته ملائکه و مورد توجه آنهاست ولی امور مادّی دنیا مورد توجه مردم غافل و بیخبر است.

همراه آوردن دو لفظ ما ترک و ما قدّم به گونه ای زیبا این مفهوم را بیان می کند که امور مادّی و دنیوی جدا شدنی است، و کارهای نیک پیش فرستاده و برای آخرت انسان، ماندنی و سودمند است، پس باید به کارهای شایسته بیشتر توجه کرد و به امور مادّی دنیا که جدا شدنی و رها کردنی است اعتنائی نکرد.

«للَّه آبائکم»،

جمله ای است که عرب برای تعظیم و بزرگداشت شخص مورد خطاب می آورد، و او، یا پدرش را به خدا نسبت می دهد و به گونه های مختلف آورده می شود، از قبیل: للَّه انت، لله ابوک و جز اینها.... بعضی از شارحان لام را برای عاقبت دانسته اند، یعنی: بازگشت پدران شما به سوی خداست، امّا در این صورت، کلام از معنای تعجّب و تعظیم بیرون خواهد شد.

«فقدموا بعضا...»،

یعنی قدری از متاع دنیای خود را به عنوان صدقه و مانند آن، پیش از خود بفرستید تا ثوابش در آخرت برای شما باشد و تمام آن را بعد از مرگ خود برای دیگران مگذارید زیرا سنگینی آن بر دوش شما خواهد بود، چنان که پیامبر اکرم (ص) فرموده است: «ای فرزند آدم، از امور دنیا تنها سه چیز برای تو سودمند است:

1-  آنچه را که با خوردن از بین ببری.

2-  آنچه را که بپوشی و کهنه کنی.

3-  آنچه را که صدقه دهی و برای آخرت باقی گذاری.

پیش از این معلوم شد که دادن زکات و صدقات و جز اینها، چگونه باعث پیدایش فضایل اخلاقی و پاداشهای اخروی در انسان می شود، و بر عکس بخل ورزی و ثروت اندوزی موجب بدبختی و شقاوت اخروی می گردد.

علت این که امام (ع) دستور می دهد که قدری از ثروت دنیا را پیش از خود بفرستید، و از گذاشتن تمام آن برای پس از مرگ منع می کند، آن است که بطور کلی محروم کردن وارثان از حق ارث جایز نیست و از طرفی ترک صدقات و ندادن زکات هم حرام است.

این مطلب به طریق دیگری نیز روایت شده که حاصل معنای آن چنین است.

آنچه که پیش فرستاده اید، در واقع به قرض خدا داده اید، و اگر هیچ نفرستید و برای پس از خود اندوخته کنید بر ضرر شما و مایه زحمت شما خواهد بود، چنان که خدا می فرماید: «مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً...».

کلمه قرض این جا به عنوان استعاره آمده، و مناسبت آن، این است که معمولا قرض گیرنده از کسی که صاحب مال است درخواست قرض می کند و با تشکّر از او، در موعد مقرّر عوض آن را به صاحب مال بر می گرداند، لذا امام (ع) انفاق مال در راه خدا را به قرض دادن به خدا تشبیه کرده است زیرا خداوند بارها از مردم خواسته است که زکات و صدقه بدهند، و از انفاق کنندگان در راه خود سپاسگزاری فرموده و به آنان که صدقه می دهند چند برابر آنچه بخشیده اند و ارزنده تر از همه آنها که بهره ای ندارد بلکه زیان هم دارد، پاداش می دهد و چون نگهداری ثروت و به جای گذاشتن آن بعد از مردن، چنان است، ناگزیر مایه زحمت و گرفتاری صاحب مال می شود. و توفیق از خداوند است.