[hadith]من کلام له (علیه السلام) و فیه ینفر من الغفلة و ینبه إلی الفرار لله:

فَإِنَّکُمْ لَوْ قَدْ عَایَنْتُمْ مَا قَدْ عَایَنَ مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ لَجَزعْتُمْ وَ وَهِلْتُمْ وَ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ، وَ لَکِنْ مَحْجُوبٌ عَنْکُمْ مَا قَدْ عَایَنُوا وَ قَرِیبٌ مَا یُطْرَحُ الْحِجَابُ، وَ لَقَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ أُسْمِعْتُمْ إِنْ سَمِعْتُمْ وَ هُدیتُمْ إِنِ اهْتَدَیْتُمْ، وَ بحَقٍّ أَقُولُ لَکُمْ لَقَدْ جَاهَرَتْکُمُ الْعِبَرُ وَ زُجِرْتُمْ بمَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ وَ مَا یُبَلِّغُ عَنِ اللَّهِ بَعْدَ رُسُلِ السَّمَاءِ إِلَّا الْبَشَرُ.[/hadith]

جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص146

این خطبه با عبارت «فانکم لو قد عاینتم ما قد عاین من مات منکم» (همانا اگر شما به دقت ببینید آنچه را که کسانی که از شما مرده اند دیده اند) شروع می شود. این سخن دلالت بر صحت اعتقاد به عذاب قبر دارد و اصحاب معتزلی ما همگی بر این اعتقادند که عذاب گور خواهد بود هر چند دشمنان ایشان از اشعریان و دیگران اتهام انکار آن را بر ایشان زده اند. قاضی القضات عبد الجبار که خدایش رحمت کناد می گوید: هیچ معتزلی شناخته نشده است که عذاب گور را نفی کند، نه از متقدمان ایشان و نه از متاخران. آری، ضرار بن عمرو این موضوع را گفته است و عذاب گور را نفی کرده است و چون او با یاران ما آمیزش داشته و از مشایخ ما کسب دانش می کرده است، سخن و گفته او را به معتزله نسبت داده اند. و ممکن است کسی بگوید: این گفتار دلیلی بر صحت اعتقاد به عذاب قبر نیست، زیرا جایز است که منظور از آنچه کسانی که مرده اند دیده اند، چیزهایی باشد که محتضر می بیند و دلالت بر سعادت یا بدبختی او دارد و در خبر آمده است: «هیچکس نمی میرد مگر آنکه سرانجام خود را می داند که به کجا می رود، آیا به بهشت خواهد رفت یا به دوزخ».

و ممکن است مقصود علی علیه السلام همان چیزی باشد که درباره خود فرموده است که هیچ کس نمی میرد مگر اینکه او را پیش خود خواهد دید و شیعیان همین قول را پذیرفته و به آن معتقدند و از علی (ع) شعری را روایت می کنند که خطاب به حارث اعور همدانی سروده و فرموده است: «ای حارث همدان هر کس بمیرد، چه مومن باشد و چه منافق، مرا مقابل خود می بیند، نگاهش مرا می شناسد و من هم او و نامش و آنچه را انجام داده است می شناسم. به آتش که برای عرضه داشتن او برافروخته می شود می گویم: او را واگذار و به این مرد نزدیک مشو، او را رها کن و به او نزدیک مشو که رشته یی از او به ریسمان وصی پیوسته است. و تو ای حارث چون بمیری مرا خواهی دید و از لغزش و خطا بیم نداشته باش. من در آن تشنگی بر تو آبی سرد می آشامانم که آنرا در شیرینی همچو عسل خواهی پنداشت.»

و این چیز عجیبی نیست، و اگر صحت انتساب آن محرز باشد که علی (ع) خود را در نظر داشته است در قرآن عزیز آیه یی است که دلالت بر آن دارد که هیچکس از اهل کتاب نمی میرد مگر اینکه پیش از مرگ عیسی بن مریم علیه السلام را تصدیق خواهد کرد و آن آیه، این گفتار خداوند است که می فرماید: «هیچکس از اهل کتاب نیست جز آنکه پیش از مرگ خود، به او ایمان می آورد و روز قیامت، او بر ایشان گواه خواهد بود.»

جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص147

 بسیاری از مفسران گفته اند: معنی این آیه چنین است که هر یهودی و کسان دیگری که پیرو کتابهای گذشته اند، به هنگام احتضار، حضرت عیسی مسیح را کنار خود می بیند و به او ایمان می آورد و او را تصدیق می کند و حال آنکه به هنگام تکلیف او را تصدیق نکرده است [منظور این است که چنین ایمان آوردنی سودی نخواهد داشت و در حال مرگ و احتضار تکلیف از او برداشته است ].

شبیه گفتار علی علیه السلام، گفتار ابو حازم مکی به سلیمان بن عبد الملک بن مروان است که ضمن موعظه او به او گفت: همانا نیاکان تو این حکومت را بدون آنکه شوری و مشورتی باشد از چنگ مردم بیرون کشیدند و سپس مردند. ای کاش بدانی چه پاسخ داده اند و به آنان چه گفته شده است گویند: سلیمان چندان گریست که بر زمین افتاد.