[hadith]علم الوصی:
أَیُّهَا النَّاسُ سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی، فَلَأَنَا بطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّی بطُرُقِ الْأَرْضِ، قَبْلَ أَنْ تَشْغَرَ برِجْلِهَا فِتْنَةٌ تَطَأُ فِی خِطَامِهَا وَ تَذْهَبُ بأَحْلَامِ قَوْمِهَا.[/hadith]
7- مسأله هفتم: بر سر مردم فریاد زد و فرمود: «... سلونی قبل ان تفقدونی... الارض»،
و تمام دانشمندان اتفاق دارند بر این که هیچ کس از یاران پیامبر (ص) و دیگران از اهل علم و دانش غیر از علی (ع) جمله «سلونی» را بر زبان جاری نکرد، این امر را، ابن عبد البرّ در کتاب استیعاب خود ذکر کرده است و مقصود از راههای آسمان که حضرت از راههای زمین به آنها آگاهتر است جهات راه یافتن به شناخت موقعیت اهل آسمانها و ساکنان ملأ اعلا در پیشگاه حضرت ربوبی و معرفت به مقامهای جانشینان خداوند و پیامبران او در منزلهای بهشتی آنان می باشد و نیز اشاره به آن است که روح پاک و نفس قدسی وی را از اتصال معنوی با ساکنان ملأ اعلی و ارواح مقدسه انبیا و اولیای الهی کسب فیض کرده و بر تمام خصوصیات کرات آسمانی و افلاک جهان و نیروهای گرداننده و اداره کننده آن آگاهی کامل یافته و نیز امور غیبی و فتنه ها و وقایع آینده روزگارهای بعد برایش آشکار و روشن می باشد، پس به این دلیل آگاهی وی به این امور کاملتر از آگاهیش نسبت به راههای زمین خواهد بود، و نظیر این فرمایش در خطبه های پیش نیز گذشت که فرمود:... پیش از آن که مرا نیابید و از میان شما بروم، هر چه می خواهید از من بپرسید، پس به خدا سوگند که اگر حتی از گروهی سؤال کنید که صد نفر را به گمراهی می کشاند و صد نفر را هدایت می کند همانا از جلودار و سوق دهنده آن، شما را آگاه خواهم کرد.
بعضی از شارحان گفته اند: منظور از راههای آسمان، احکام شرعی و فتواهای فقهی است، یعنی آگاهی من به آنها که مسائلی الهی و آسمانی است خیلی بیشتر از اطلاع و آگاهیم از امور دنیا می باشد که مربوط به راههای زمینی می باشد، و نظیر این قول از امام وبری نقل شده است که می گوید: منظور حضرت از این سخن آن است که علمش نسبت به دین گسترده تر از آگاهی وی نسبت به دنیاست.
«قبل ان تشغر برجلها فتنه»،
این جمله، اشاره به بنی امیّه و قوانین خلاف حق و عدل آنان و نیز بیچارگیهایی می باشد که در دولت ظالمانه آنها نصیب جامعه انسانی شد، و تعبیر حضرت به جمله بالا: پیش از آن که فتنه پای خود را از زمین بردارد. کنایه از آن است که برای جامعه سرپرستی باقی نخواهد ماند که در هنگام غلبه ظلم و ستم بنی امیّه امور را مرتب سازد و دین الهی را محافظت کند.
«تطأ فی خطامها»،
این جمله را که به عنوان استعاره آورده، صفت ناقه ای است که مهارش رها شده و کسی آن را در دست ندارد و بدین جهت هنگام راه رفتن، بدون توجه، پا روی ریسمان مهار خود می گذارد به سر در می آید و هر کس را که سر راهش واقع شود لگدمال می سازد، فتنه و فسادی که حضرت برای آینده به مردم خبر می دهد نیز موقعی که در میان جامعه رخ می دهد همچنان نظم و ترتیب را بر هم می زند، در حالی که قائد و رهبری وجود ندارد تا امور مردم را منظّم سازد.
«و یذهب باحلام قومها»،
به قول برخی از شارحان معنای این عبارت آن است که این فتنه و آشوب، اهل زمان خود را آن چنان بهت زده و سرگردان می کند که هیچ گونه آرامش و ثباتی برای آنان باقی نمی ماند، و روی عقلها و خردهای آنها را پوششی ضخیم فرا می گیرد و هیچ راهی برای نجات از این سرگردانی و سلامت از این ناخوشی پیدا نمی کنند. احتمال دیگر در معنای این عبارت آن است که این فتنه و فساد آن چنان مردم زمان خود را سبک مغز و بی خرد می سازد که با میل و رغبت به سوی آن می شتابند و هیچ فکر نمی کنند که این، فتنه است زیرا به آن خو گرفته اند و غفلت و بی خبری از حق و عدل، آنان را فرا گرفته است. توفیق با خداوند متعال است.