[hadith]أَیُّهَا النَّاسُ، أَلْقُوا هَذهِ الْأَزمَّةَ الَّتِی تَحْمِلُ ظُهُورُهَا الْأَثْقَالَ مِنْ أَیْدیکُمْ، وَ لَا تَصَدَّعُوا عَلَی سُلْطَانِکُمْ فَتَذُمُّوا غِبَّ فِعَالِکُمْ، وَ لَا تَقْتَحِمُوا مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ فَوْرِ نَارِ الْفِتْنَةِ وَ أَمِیطُوا عَنْ سَنَنِهَا وَ خَلُّوا قَصْدَ السَّبیلِ لَهَا؛ فَقَدْ لَعَمْرِی یَهْلِکُ فِی لَهَبهَا الْمُؤْمِنُ وَ یَسْلَمُ فِیهَا غَیْرُ الْمُسْلِمِ. إِنَّمَا مَثَلِی بَیْنَکُمْ کَمَثَلِ السِّرَاجِ فِی الظُّلْمَةِ یَسْتَضِیءُ بهِ مَنْ وَلَجَهَا، فَاسْمَعُوا أَیُّهَا النَّاسُ وَ عُوا

،

وَ أَحْضِرُوا آذَانَ قُلُوبکُمْ تَفْهَمُوا.[/hadith]

پیام امام امیرالمؤمنین علیه ‏السلام، ج‏7، ص: 260-258

دستورهایی برای نجات از فتنه:

به دنبال پیشگوییهایی که امام(علیه السلام) از حوادث سخت و دردناک آینده در بخش گذشته خطبه فرمود، در این بخش به یاران خود دستوراتی می دهد که آنها از خطرات این حوادث محفوظ دارد.

نخست می فرماید: «ای مردم! افسار این حیوانات (اشاره به فتنه هاست) را که بارهای سنگینی بر پشت دارند از دست خود رها سازید»; (أَیُّهَا النَّاسُ، أَلْقُوا هذهِ الاَْزمَّةَ(1) الَّتِی تَحْمِلُ ظُهُورُهَا الاَْثْقَالَ مِنْ أَیْدیکُمْ).

این جمله کنایه از این است که حوادثی در اطراف شما رخ می دهد که بارهای فتنه و فساد را بر دوش دارند، شما رهبری آنها را به عهده نگیرید و به پیشرفت آن کمک نکنید و در واقع دستور قرآن مجید را به آنها یادآور می شود که می فرماید: «(وَلاَ تَعَاوَنُوا عَلَی الاِْثْمِ وَالْعُدْوَانِ); همکاری و کمک به گناه و تجاوز بر دیگران، نکنید».(2)

سپس می افزاید: «هرگز از اطراف پیشوای خود پراکنده نشوید که سرانجام، خویشتن را به موجب اعمال خود نکوهش خواهید کرد، خود را در آتش فتنه ای که در پیش است نیفکنید و از مسیر آن دوری گزینید. وسط راه را برای عبور آن، باز گذارید»; (وَ لاَ تَصَدَّعُوا(3) عَلَی سُلْطَانِکُمْ فَتَذُمُّوا غِبَّ(4) فِعَالِکُمْ. وَ لاَ تَقْتَحِمُوا(5) مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ فَوْرِ(6) نَارِ الْفِتْنَةِ، وَ أَمِیطُوا(7) عَنْ سَنَنِهَا(8)، وَ خَلُّوا قَصْدَ السَّبیلِ(9) لَهَا).

این سخن اشاره به آن است که اگر مردم با فتنه ها همکاری نکنند و نه تنها وارد فتنه نشوند، بلکه از آن دوری گزینند و راه را برای عبور آن باز بگذارند، ضایعاتش بسیار کمتر است; درست مانند سیلاب عظیمی که مردم توانایی بر کنترل آن ندارند; ولی اگر راه آن را باز گذارند که به درّه ها و دشت ها سرازیر شود ضایعاتش کمتر از آن است که وارد آن شوند و در درون آن قرار گیرند.

آن گاه در ادامه به ذکر علّت پرداخته، می فرماید: «به جانم سوگند! مؤمنان (اگر خود را کنار نکشند) هلاک می شوند; اما غیر مسلمانان از آن جان سالم به در می برند»; (فَقَدْ لَعَمْرِی یَهْلِکُ فِی لَهَبهَا الْمُؤْمِنُ، وَ یَسْلَمُ فِیهَا غَیْرُ الْمُسْلِمِ).

اشاره به اینکه موج فتنه به قدری قوی است که مؤمنان اگر بخواهند با آن به مقابله برخیزند نابود می شوند و غیر آنها که خود را کنار می کشند سالم می مانند. در چنین مواردی نباید نیروها را بیهوده از دست داد، بلکه باید آنها را حفظ کرد و منتظر فرصت مناسب بود. این همان چیزی است که فلسفه اصلی تقیّه را در مسائل دینی و اجتماعی و سیاسی تشکیل می دهد، حفظ نیروها و انتظار فرصت.

در پایان خطبه امام(علیه السلام) اشاره به موقعیت خود می کند تا غافلان بیدار شوند و از وجود پرفیض او بهره گیرند، می فرماید: «مَثَل من در میان شما همچون چراغ در تاریکی است که هر کس در ظلمت قرار گیرد از نور آن بهره می برد. ای مردم بشنوید و سخنانم را حفظ کنید و گوشهای قلب خود را آماده سازید تا کلامم را کاملا بفهمید»; (إِنَّمَا مَثَلی بَیْنَکُمْ کَمَثَلِ السِّرَاجِ فِی الظُّلْمَةِ، یَسْتَضِیءُ بهِ مَنْ وَلَجَهَا. فَاسْمَعُوا أَیُّهَا النَّاسُ وَ عُوا(10)، وَ أَحْضِرُوا آذَانَ قُلُوبکُمْ تَفْهَمُوا).

آری امام(علیه السلام) هنگامی که حوادث تلخ آینده و ظلمات فتنه ها را پیش بینی می کند راه نجات آن را نیز نشان می دهد و می فرماید: اگر سخنانی را که من می گویم به خوبی بشنوید و حفظ کنید و دقیقاً در آن بیندیشید برای نجات شما از شرّ اشرار و فتنه های فتنه جویان بسیار مؤثر است.

امام(علیه السلام) در اینجا وجود خود را به چراغی پرنور در میان امواج ظلمت، تشبیه کرده و به مردم دستور می دهد به سوی این چراغ بیایند و در حوزه پرتوافشانی آن قرار گیرند. نخست دستور می دهند سخنان را بشنوند و نگهداری کنند. سپس فرمان می دهد که درباره آن تعمق نمایند و حقیقت آن را درک کنند (و این است تفاوت مفهوم جمله «فَاسْمَعُوا أَیُّهَا النَّاسُ وَ عُوا» با جمله «وَ أَحْضِرُوا آذَانَ قُلُوبکُمْ تَفْهَمُوا» که یکی شنیدن و درک کردن و نگهداری نمودن و دیگری دقت کردن و به عمق آن رسیدن را می گوید).


نکته:

کنار رفتن از برابر امواج فتنه ها:

گاه فتنه هایی در جوامع بشری بروز می کند که افراد با ایمان نه قادر بر دفع آن هستند و نه توان تشکیل یک گروه مبارز را دارند و افرادی که مستقیماً در برابر این فتنه ها قرار گیرند و خود را به آب و آتش بزنند، سرنوشتی جز شکست و نابودی ندارند.

بهترین راه در چنین شرایطی، کنار رفتن از جلو سیلاب فتنه و در انتظار یافتن فرصت مناسب برای قلع و قمع آن است. بدیهی است اقدامات نسنجیده، نتیجه ای جز هدر دادن نیروها و از بین بردن فرصتهای آینده ندارد. فلسفه نهی از قیامها در عصر امامان معصوم نیز همین است و این در واقع شاخه ای از شاخه های تقیّه است; تقیّه ای که فلسفه اش حفظ نیروها برای استفاده از فرصت مناسب است.

امام امیرالمؤمنین(علیه السلام) با اینکه شجاع ترین فرد امت و از مبارزان صف اوّل درمقابل دشمنان اسلام بود در خطبه بالا به نکته دقیقی که گفته شد توجه می دهد و بر آن تأکید می کند.


پی نوشت:

  1. «ازمّة» جمع «زمام» به معنای افسار است.

  2. مائده، آیه 2.

  3. «تصدّعوا» از ریشه «صدع» بر وزن «صبر» در اصل به معنای شکافتن است. سپس به معنای پراکنده شدن و اختلاف یا افشای چیزی آمده است. در این خطبه به همان معنای پراکنده شدن است.

  4. «غبّ» آخر و عاقبت چیزی است; ولی گاه به معنای یک روز در میان نیز آمده است و در این خطبه یعنی اوّل.

  5. «تقتحموا» از ریشه «اقتحام» انداختن خود در چیزی بدون مطالعه است.

  6. «فور» و «فوران» به معنای جوشش و جوشیدن است.

  7. «امیطوا» از ریشه «میط» بر وزن «صیت» به معنای دور شدن گرفته شده و هنگامی که به باب افعال می رود به معنای دور ساختن است.

  8. «سنن» به معنای راه و طریق است و «سُنَن» بر وزن «کهن» جمع «سنّت» به معنای روشهاست.   

  9. «قصد السبیل» یعنی وسط راه; خواه راه حق باشد یا باطل; ولی در بسیاری از موارد بر معنای راه میانه مستقیم حقّ، اطلاق می شود. قرآن مجید می گوید: (وَ عَلَی اللهِ قَصْدُ السَّبیلِ)(نحل، آیه 9) و در این خطبه به معنای اوّل است که مطلق میانه راه باشد.

  10. «عوا» از ریشه «وعی» بر وزن «سعی» به معنای نگاه داشتن و فهمیدن و حفظ کردن است و چون به صیغه امر و فعل مضارع درآید، واو، از آن حذف می شود.