[hadith]الرسول الأعظم:
وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ الصَّفِیُّ وَ أَمِینُهُ الرَّضِیُّ (صلی الله علیه و آله)؛ أَرْسَلَهُ بوُجُوب الْحُجَجِ وَ ظُهُورِ الْفَلَجِ وَ إِیضَاحِ الْمَنْهَجِ؛ فَبَلَّغَ الرِّسَالَةَ صَادعاً بهَا، وَ حَمَلَ عَلَی الْمَحَجَّةِ دَالًّا عَلَیْهَا، وَ أَقَامَ أَعْلَامَ الِاهْتِدَاءِ وَ مَنَارَ الضِّیَاءِ، وَ جَعَلَ أَمْرَاسَ الْإِسْلَامِ مَتِینَةً، وَ عُرَی الْإِیمَانِ وَثِیقَةً.[/hadith]
پیام امام امیرالمؤمنین علیه السلام، ج 7، ص: 154-151
ابعاد وجودی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله):
امام(علیه السلام) به دنبال بخش اوّل این خطبه که متکفّل بیان دقیق ترین صفات جمال و جلال خدا بود به اصل دوّم دین; یعنی شهادت به رسالت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می پردازد و او را با صفاتی که بیانگر همه ابعاد وجودی آن حضرت است وصف می کند و می گوید: «و گواهی می دهم که محمّد بنده و فرستاده برگزیده و امین مرضیّ اوست، درود خدا بر او و خاندانش باد»; (وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ الصَّفِیُّ، وَ أَمِینُهُ الرَّضِیُّ ـ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ـ).
به یقین اگر خداوند کسی را بر می گزیند و او را امین می داند و از وی راضی می شود به دلیل خلوص کامل و صفا و پاکی او در همه جهات است و این تعبیرات اشاره ای به مسئله عصمت پیامبر از هرگونه خطا و گناه است.
سپس به برنامه های مختلف و اهداف بعثت آن حضرت پرداخته، چنین می فرماید: «او را برای بیان حجتهای لازم و پیروزی آشکار (حق بر باطل) و روشن ساختن راه حق فرستاد»; (أَرْسَلَهُ بوُجُوب الْحُجَجِ، وَ ظُهُورِ الْفَلَجِ(1)، وَ إِیضَاحِ الْمَنْهَجِ).
به این ترتیب در جمله های سه گانه بالا اهداف بعثت را که اتمام حجت و پیروزی حق بر باطل و روشن ساختن راه سعادت است بیان فرموده است.
آن گاه به برنامه های عملی پیامبر پرداخته، چنین می فرماید: «او رسالت خود را آشکارا ابلاغ کرد، و انسانها را بر مسیر حق قرار داد، در حالی که راه پیشرفت را به آنها نشان داده بود، پرچمهای هدایت را برافراشت و نشانه های روشن را برپا ساخت، ریسمانهای (خیمه) اسلام را محکم نمود و دستگیره های ایمان را استوار ساخت» (فَبَلَّغَ الرِّسَالَةَ صَادعاً(2) بهَا، وَ حَمَلَ عَلَی الْمَحَجَّةِ دالاّ عَلَیْهَا، وَ أَقَامَ أَعْلاَمَ الاِْهْتِدَاءِ وَ مَنَارَ الضِّیَاءِ، وَ جَعَلَ أَمْرَاسَ(3) الاِْسْلاَمِ مَتِینَةً، وَ عُرَی(4) الاِْیمَانِ وَثِیقَةً).
در آغاز، سخن از پرداختن به ابلاغ رسالت الهی به طور کلی به میان آمده است، همان گونه که در قرآن مجید می فرماید: «(فَاصْدَعْ بمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ);
آنچه را مأموریت داری آشکارا بیان کن و از مشرکان روی بگردان».(5)
سپس از جزئیات این برنامه سخن می گوید که پیامبر(صلی الله علیه وآله) مردم را از بیراهه به جاده اصلی دعوت کرد و دلایل و نشانه ها را برای پیمودن این راه به آنها گوشزد نمود و چراغ های نورانی بر سر هر راه نهاد تا به هنگام تاریکی نیز از ادامه مسیر باز نایستند و سرانجام با بیانات کافی و تدبیرهای سازنده رشته های اسلام را محکم ساخت و دستگیره های ایمان را استحکام بخشید.
کمتر کلامی را می توان پیدا کرد که در عین کوتاهی و فشردگی این همه مطلب را درباره اهداف و برنامه های پیغمبر اسلام(صلی الله علیه وآله) بیان کند.
جمله «جَعَلَ أَمْرَاسَ الاِْسْلاَمِ مَتِینَةً» گویا اسلام را به خیمه ای تشبیه می کند که ریسمانهای محکمی از هر سو آن را به زمین های اطراف متصل کرده است تا تندبادها نتواند آن را از جا بر کند این ریسمانها اموری مانند جمعه و جماعات و حج و زکات و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر است که همیشه حوزه اسلام را حفظ کرده و از آن دفاع می نماید، هر جا این تعلیمات اسلامی پیاده شود اسلام بیمه می شود و هرگاه ضعیف گردد دشمنان بر مسلمین چیره خواهند شد.
جمله «وَ عُرَی الاِْیمَانِ وَثِیقَةً» ایمان را تشبیه به تنابی کرده که دستگیره های مختلفی در آن است و برای نجات از قعر چاه، یا نجات در پرتگاه ها باید به این دستگیره ها چسبید. بدیهی است اگر این دستگیره ها سست و ضعیف باشد نه تنها انسان نجات نمی یابد، بلکه گرفتار سقوط خطرناکی می شود. این دستگیره ها همان فروع و تعلیمات اسلام در برنامه های مختلف عبادی و اجتماعی است که در احادیث نیز به آن اشاره شده است. از جمله در حدیث است که پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) روزی از یارانش سؤال کرد: «أیّ عُرَی الإیمانِ أَوْثَق؟; کدام یک از دستگیره های ایمان محکم تر است؟» جمعی گفتند: خدا و پیامبرش آگاهترند؟ و بعضی از نماز یا زکات و... نام بردند. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «آنچه گفتید دارای فضیلت است; ولی پاسخ اصلی نیست»: «وَ لکِنْ أوْثَقُ عُرَی الإیمانِ الحُبُّ فِی اللهِ وَ البُغْضُ فِی اللهِ وَ تَولّی اَوْلِیاءَ اللهِ وَالتّبری مِنْ اَعْداءِ اللهِ; محکمترین دستگیره های ایمان دوست داشتن برای خدا و دشمن داشتن برای خداست، و محبّت اولیاء الله و بیزاری از اعداء الله است».(6)
البتّه مفاهیم اخلاقی همچون توکل و تفویض و تسلیم و رضا و صبر و یقین و مانند آنها که در روایات به آن اشاره شده نیز می تواند به عنوان دستگیره های ایمان معرفی شود و هیچ کدام با یکدیگر منافاتی ندارند.
پی نوشت:
-
«فلج» به معنای پیروزی است; خواه پیروزی در استدلال باشد یا در عمل.
-
«صادع» از ریشه «صدع» بر وزن «صبر» در اصل به معنای شکافتن است و از آنجا که به هنگام زمین گیاهان ظاهر می شوند، معنای ظهور نیز در آن نهفته است.
-
«امراس» جمع «مَرَس» بر وزن «مرض» و «مرس» نیز جمع «مرسه» به معنای تناب است.
-
«عری» جمع «عروه» به معنای دستگیره و دستاویز است.
-
حجر، آیه 94.
-
الکافی، جلد 2، صفحه 126، حدیث 6.