[hadith]أَلَا وَ إِنَّ الْقَدَرَ السَّابقَ قَدْ وَقَعَ وَ الْقَضَاءَ الْمَاضِیَ قَدْ تَوَرَّدَ، وَ إِنِّی مُتَکَلِّمٌ بعِدَةِ اللَّهِ وَ حُجَّتِهِ، قَالَ اللَّهُ [جَلَّ ذکْرُهُ] تَعَالَی "إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشرُوا بالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ"، وَ قَدْ قُلْتُمْ رَبُّنَا اللَّهُ، فَاسْتَقِیمُوا عَلَی کِتَابهِ وَ عَلَی مِنْهَاجِ أَمْرِهِ وَ عَلَی الطَّرِیقَةِ الصَّالِحَةِ مِنْ عِبَادَتِهِ، ثُمَّ لَا تَمْرُقُوا مِنْهَا وَ لَا تَبْتَدعُوا فِیهَا وَ لَا تُخَالِفُوا عَنْهَا، فَإِنَّ أَهْلَ الْمُرُوقِ مُنْقَطَعٌ بهِمْ عِنْدَ اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.[/hadith]

سپس امام (ع) اعلام می کند که آنچه از پیش در علم خداوند مقدّر شده واقع گشته، و قضای نافذ او اندک اندک تحقّق یافته است، ما پیش از این گفته ایم که قضای الهی عبارت از علم اوست به آنچه هست و آنچه خواهد بود، و قدر تفصیل آنهاست که بر طبق علم او واقع می شود، لیکن مراد آن حضرت از قدر در این جا رویداد خلافت او و حوادث و فتنه هایی است که به همراه دارد، نقل شده که این خطبه از نخستین خطبه هایی است که آن حضرت پس از کشته شدن عثمان و بیعت مردم با او ایراد فرموده است.

یکی از شارحان گفته است: که در این سخنان اشاره است به آنچه پیامبر اکرم (ص) به او خبر داده است که خلافت سرانجام به تو خواهد رسید، من می گویم: شکّی نیست که این امر از پیش در علم خداوند مقدّر بوده و بر وفق قضای او جاری گشته است، لیکن در الفاظ خطبه چیزی که گفته این مرد فاضل را تأیید کند وجود ندارد زیرا امام (ع) به این امر دانا بود که آنچه در جهان هستی روی می دهد بر حسب قضا و قدر الهی است.

فرموده است: «و إنّی متکلّم بعدة اللّه و حجّته»:

یعنی: در این هنگام که امر خلافت به من منتقل گشته بنا به آنچه خداوند وعده فرموده و حجّت قرار داده است سخن می گویم، منظور از وعده خداوند مژده اوست به این که بر بندگانی که به پروردگاری او اعتراف کنند و در راه فرمانبرداری او استقامت ورزند فرشتگان بر آنها فرود آیند و بیم و اندوه را از دل آنها ببرند و مژده بهشت به آنها بدهند، امّا حجّتی که بر اساس آن سخن می گوید این است که می فرماید: شما گفته اید «ربّنا اللّه» (پروردگار ما خداست) یعنی به خداوندی پروردگار اعتراف کرده اید، پس در پیروی از کتاب او، و فرمانبرداری از دستورهای او، و سپردن طریقه ای که شایسته بندگی اوست استقامت ورزید، یعنی عبادت و طاعت او را از روی دانش و یقین و خالص از هر گونه ریا و نفاق انجام دهید و از طریق صحیح عبادت پا بیرون نگذارید، یعنی با لاف دانایی در علوم دین و سختگیری در تکالیف و گرایش به سوی افراط و زیاده روی که نتیجه نادانی است از مرز بندگی خارج نشوید، و در طریق عبادت او بدعت پدید نیاورید و با احکام آن مخالفت نورزید، و به جانب راست و چپ و افراط و تفریط منحرف نشوید تا در وادی هلاکت نیفتید، اگر به این دستورها عمل کنید شرط استحقاق را انجام داده و شایستگی آن را به دست آورده اید که خداوند وعده خود را که ذکر شد بر آورد، زیرا شرط استحقاق مرکّب از دو امر است یکی اقرار به ربوبیّت اوست و دیگری استقامت بر اموری که بیان گردید، و هنگامی که امور مذکور انجام شود ایفای وعده خداوند واجب می گردد، و چنانچه جزیی از شرط انجام نشود مشروط واقع نخواهد شد و آنچه وعده داده شده متحقّق نخواهد گردید، و این که گفته شد معنای این گفتار امام (ع) است که فرموده است: «أهل المروق... منقطع بهم» یعنی: آنهایی که از دایره دین و حدود احکام الهی پا بیرون می نهند در روز رستاخیز مشمول رحمت خداوند نخواهند شد و وسیله ای که آنها را به این مقصد برساند نخواهند یافت، زیرا آنچه شرط است رسیدن به این هدف اصلی است.