[hadith]أَیُّهَا النَّاسُ غَیْرُ الْمَغْفُولِ عَنْهُمْ وَ التَّارِکُونَ [وَ] الْمَأْخُوذُ مِنْهُمْ، مَا لِی أَرَاکُمْ عَنِ اللَّهِ ذَاهِبینَ وَ إِلَی غَیْرِهِ رَاغِبینَ! کَأَنَّکُمْ نَعَمٌ أَرَاحَ بهَا سَائِمٌ إِلَی مَرْعًی وَبیٍّ وَ مَشْرَبٍ دَوِیٍّ، وَ إِنَّمَا هِیَ کَالْمَعْلُوفَةِ لِلْمُدَی، لَا تَعْرِفُ مَا ذَا یُرَادُ بهَا إِذَا أُحْسنَ إِلَیْهَا، تَحْسَبُ یَوْمَهَا دَهْرَهَا وَ شبَعَهَا أَمْرَهَا.[/hadith]

پیام امام امیرالمؤمنین علیه السلام، ج 6، ص: 533-529

وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ

فی الموعظة و بیان قرباه من رسول اللَّه صلی الله علیه و آله.

از خطبه های امام علیه السلام است که در آن مردم را پند و اندرز می دهد و نزدیک بودن خود را با رسول خدا صلی الله علیه و آله بیان می دارد

.

خطبه در یک نگاه:

این خطبه از سه بخش تشکیل شده است

:

امام علیه السلام در بخش اوّل مواعظ سودمندی با بیانات تکان دهنده برای مخاطبان خود -که در واقع همه انسان ها در طول تاریخ اند- بیان می فرماید و کسانی را که در خواب غفلت گرفتارند با سخنان بیدارگر خود بیدار می کند

.

در بخش دوّم این خطبه اشاره به آگاهی اش از حوادث آینده می نماید و منبع اصلی علم خود را که تعلیم پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله معرفی می دارد و تصریح می کند که من می توانم هر یک از شما را از آغاز و پایان کارش و تمام شئون زندگانی اش آگاه سازم؛ ولی از بیم این که مبادا درباره من غلو کنید و کافر شوید، خودداری می کنم

.

و در بخش سوّم -که جمله های پایانی خطبه است- به این نکته مهم اشاره می کند که من در اوامر و نواهی ام نسبت به شما همیشه خود، پیشگامم و پیش از آن که شما را امر و نهی کنم، خودم عمل می نمایم

.

این همه غفلت چرا؟

«ای مردمی که (غافلید، امّا) از شما غفلت نمی شود (و تمام کردارتان را مأموران الهی ثبت می کنند) و ای کسانی که (فرمان خدا را) ترک می کنید، اما شما را ترک نمی کنند. چه شده است که می بینم از خدا روی برتافته اید و به غیر او روی آورده اید؟ گویا شما گله شتران یا گوسفندانی هستید که چوپان، آن ها را به چراگاه «وباخیز» و چشمه ای بیماری زا می برد» (أَیُّهَا النَّاسُ غَیْرُ الْمَغْفُولِ عَنْهُمْ وَ التَّارِکُونَ الْمَأْخُوذُ مِنْهُمْ، مَا لِی أَرَاکُمْ عَنِ اللهِ ذَاهِبینَ، وَ إِلَی غَیْرِهِ رَاغِبینَ! کَأَنَّکُمْ نَعَمٌ أَرَاحَ(1) بهَا سَائِمٌ(2) إِلَی مَرْعیً وَبیٍّ(3)، وَ مَشْرَب دَوِیٍّ(4)).

گرچه همه مسلمین دم از خدا می زنند، ولی گاه عمل گروهی نشان می دهد که به خدا پشت کرده و به دنیا و هوای نفس چسبیده اند ; در این حال امام(علیه السلام) آن ها را به حیواناتی تشبیه کرده است که چوپان ناآگاه یا مغرض، آن ها را در جایی به چرا می برد که از مرتع و آب نوشیدنی آن بیماری و مرگ بر می خیزد; این چوپان، همان شیطان است و این حیوانات، همان انسان هایی اند که ندای عقل را رها کرده، به فرمان هوای نفس دل بسته اند و این چراگاه بیماری زا همان وادی لذّات و مشتهیات نفسانی است که گناهان و معاصی از آن بر می خیزد و سرانجام روحانیت و معنویت را در انسان، می کُشد.

و در ادامه می افزاید: «شما همچون حیوان پرواری هستید که (آن را فربه می کنند تا) کارد بر گلویش نهند، ولی خودش نمی داند، چه هدفی برای او در نظر گرفته شده است. او چنان است که هر گاه به وی نیکی شود (و مقداری علف نزد او بریزند) یک روز خود را یک عمر می پندارد و سرنوشت خود را در سیری و شکم پروری می بیند» (وَ إِنَّمَا هِیَ کَالْمَعْلُوفَةِ لِلْمُدَی(5) لاَ تَعْرِفُ مَاذَا یُرَادُ بهَا! إِذَا أُحْسنُ إِلَیْهَا تَحْسَبُ یَوْمَهَا دَهْرَهَا، وَ شبَعَهَا أَمْرَهَا).

امام(علیه السلام) با این دو تشبیه، سرنوشت دنیاپرستان آلوده و بی بند و بار را به حیوانی تشبیه می کند که اگر او را به چرا برند به سرزمین بیماری خیز و مرگ زا می برند و اگر در آغُل بماند و به صورت پروار تغذیه شود برای سربریدن آماده می شود; بی آن که از آینده تاریک خود با خبر باشد!! او گمان می کند آن کس که نزد او علف می ریزد، به او احسان می کند; ولی نمی داند که این کار، مقدّمه ذبح اوست!!(6)


پی نوشت:

  1. «أراح» از ماده «اراحة» به معنای بازگرداندن حیوانات به هنگام غروب به آغل ها و استراحت گاهشان است ; ولی گاه به حرکت دادن حیوانات در هر زمان اطلاق می شود و در عبارت مذکور، منظور همین است.

  2. «سائم» در اصل به معنای کسی است که دنبال چیزی می رود; سپس به معنای چوپانی که حیوانات را به چرا می برد و یا حیواناتی که به چرا می روند، استعمال شده است و در عبارت مزبور به معنای چوپان است (بنابراین هم معنای متعدّی دارد و هم لازم).   

  3. «وبیّ» (از ماده وبا) به معنای کسی است که به بیماری وبا یا هر نوع بیماری واگیردار مبتلا شده است و «مرعی وبی» در عبارت مذکور به معنای چراگاه وباخیز یا آلوده به بیماری است.

  4. «دویّ» از ماده «داء» به معنای بیماری گرفته شده و «دویّ» به آب یا غذایی می گویند که آلوده و بیماری زاست.

  5. «مدی» جمع «مدیة» (بر وزن لقمه) به معنای چاقو و کارد است.

سند خطبه

:

از جمله منابعی که بخشی از این خطبه در آن نقل شده، غرر الحکم آمدی است.(مصادر نهج البلاغه، جلد 2، صفحه 422) و از کتاب تمام نهج البلاغه چنین بر می آید که این خطبه در منابع دیگری بوده و اضافاتی داشته است؛ از جمله پیشگویی علی علیه السلام درباره حجرالاسود که به وسیله بعضی از دشمنان از مکه به بلاد دیگر منتقل می شود پس از مدّتی به جای نخست بازگردانده می شود. (کتاب تمام نهج البلاغه، صفحه 287

).