[hadith]إِلَی اللَّهِ أَشْکُو مِنْ مَعْشَرٍ یَعِیشُونَ جُهَّالًا وَ یَمُوتُونَ ضُلَّالًا، لَیْسَ فِیهِمْ سلْعَةٌ أَبْوَرُ مِنَ الْکِتَاب إِذَا تُلِیَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ، وَ لَا سلْعَةٌ أَنْفَقُ بَیْعاً وَ لَا أَغْلَی ثَمَناً مِنَ الْکِتَاب إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ، وَ لَا عِنْدَهُمْ أَنْکَرُ مِنَ الْمَعْرُوفِ وَ لَا أَعْرَفُ مِنَ الْمُنْکَر.[/hadith]
شرح خطبه 17 نهج البلاغه بخش سوم
شرح
- قرآن در نهج البلاغه
- نهج البلاغه
- ترجمه و شرح نهج البلاغه
- خطبه هفدهم نهج البلاغه
- شرح خطبه هفدهم نهج البلاغه
مطالب مرتبط
روایت
(در این خطبه مدّعیان قضاوت را می شناساند که عهده دار قضاوت هستند و شایسته آن نیستند):**شناخت بدترین انسانها:**دشمن ترین آفریده ها نزد خدا دو نفرند: مردی که خدا او را به حال خود گذاشته، و از راه راست دور افتاده است، دل او شیفته بدعت است و مردم را گمراه کرده، به فتنه انگیزی می کشاند و راه رستگاری گذشتگان را گم کرده و طرفداران خود و آیندگان را گمراه ساخته است. بار گناه دیگران را بر دوش کشیده و گرفتار زشتی های خود نیز می باشد.و مردی که مجهولاتی به هم بافته، و در میان انسان های نادان امّت، جایگاهی پیدا کرده است، در تاریکی های فتنه فرو رفته، و از مشاهده صلح و صفا کور است. آدم نماها او را عالم نامیدن