[hadith]بَنو أمیّة:

افْتَرَقُوا بَعْدَ أُلْفَتِهِمْ وَ تَشَتَّتُوا عَنْ أَصْلِهِمْ، فَمِنْهُمْ آخِذٌ بغُصْنٍ أَیْنَمَا مَالَ مَالَ مَعَهُ، عَلَی أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی سَیَجْمَعُهُمْ لِشَرِّ یَوْمٍ لِبَنِی أُمَیَّةَ کَمَا تَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِیفِ، یُؤَلِّفُ اللَّهُ بَیْنَهُمْ ثُمَّ یَجْمَعُهُمْ رُکَاماً کَرُکَامِ السَّحَاب، ثُمَّ یَفْتَحُ [اللَّهُ] لَهُمْ أَبْوَاباً، یَسیلُونَ مِنْ مُسْتَثَارِهِمْ کَسَیْلِ الْجَنَّتَیْنِ حَیْثُ لَمْ تَسْلَمْ عَلَیْهِ قَارَةٌ وَ لَمْ تَثْبُتْ عَلَیْهِ أَکَمَةٌ وَ لَمْ یَرُدَّ سَنَنَهُ رَصُّ طَوْدٍ وَ لَا حِدَابُ أَرْضٍ، یُذَعْذعُهُمُ اللَّهُ فِی بُطُونِ أَوْدیَتِهِ، ثُمَّ یَسْلُکُهُمْ یَنابیعَ فِی الْأَرْضِ یَأْخُذُ بهِمْ مِنْ قَوْمٍ حُقُوقَ قَوْمٍ وَ یُمَکِّنُ لِقَوْمٍ فِی دیَارِ قَوْمٍ، وَ ایْمُ اللَّهِ لَیَذُوبَنَّ مَا فِی أَیْدیهِمْ بَعْدَ الْعُلُوِّ وَ التَّمْکِینِ کَمَا تَذُوبُ الْأَلْیَةُ عَلَی النَّارِ.[/hadith]

در این بخش از خطبه روی سخن امیر مؤمنان (ع) با اصحاب و یارانش می باشد. مراد از اصل در عبارت «و تشتّتوا عن أصلهم» خود آن حضرت علیه السّلام است، و جدایی آنها پس از انس و الفت، کناره گیری آنها از جمعیّت آن بزرگوار و پیوستن آنها به خوارج و جز آنهاست.

فرموده است: «فمنهم آخذ بغصن...»:

یعنی برخی از این یارانش به کسی که پس از او از خاندان پیامبر گرامی (ص) جانشین او خواهد شد تمسّک خواهند جست و به راه او خواهند رفت مانند شیعیان، و این که برخی دیگر به راه دیگر خواهند رفت گفته نشده و در تقدیر است به سبب این است که با بیان حال دسته نخست، به ذکر احوال دسته دوم نیازی نبوده است.

فرموده است: «علی أنّ اللّه سیجمعهم...»:

یعنی کسانی که بر اعتقاد خود نسبت به ما پایدار بوده، و در بدترین سرنوشتی که بنی امیّه در پیش دارد شرکت نداشته باشند خداوند آنان را به دور هم گرد خواهد آورد، گرد آمدن این گروه و پیوستن آنها را به یکدیگر به پاره های ابر پراکنده در پاییز تشبیه فرموده است که به هم پیوسته و انبوه و متراکم می گردد، و مناسبت این تشبیه، اجتماع این گروه پس از جدایی و پراکندگی آنهاست، مراد از درهایی که خداوند به روی آنان باز می کند یا عبارت از نوع آراء و اعتقادهایی است که موجب غلبه و بر انگیختن آنها به گردهمایی و اجتماع آنها شده، و یا اسباب و انگیزه هایی اعمّ از اینهاست مانند دیگر عواملی که موجب چیرگی و غلبه است از قبیل همیاری یکدیگر و ایثار در جان و مال و مانند اینها.

امام (ع) برای قیام و خروج این جمعیّت، واژه «سیل» را استعاره فرموده، و جنبش آنها را به سیل عرم که موجب نابودی دو باغستانی که این سیل از میان آنها گذشته و سدّ مآرب را ویران ساخته تشبیه فرموده است، و این دو باغستان در شهر سبا (در یمن) بوده و قرآن کریم از آن خبر داده که «فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ سَیْلَ الْعَرِمِ وَ بَدَّلْناهُمْ بجَنَّتَیْهِمْ جَنَّتَیْنِ» وجه مناسبت در این تشبیه قیام و خروج شدید اینها و ویرانی و تباهی است که به وسیله آنان به وجود می آید همانند سیل که زمینهای بلند هم از آسیب آن مصون نمی ماند، و کوههای استوار آن را از راه و جریان خود باز نمی گرداند، یعنی رویدادی سخت فراگیر است.

پس از این فرموده است: «یذعذعهم اللّه فی بطون أودیته، ثمّ یسلکهم ینابیع فی الأرض»:

جمله دوّم از الفاظ قرآن است، و منظور این است: همان گونه که خداوند باران را از آسمان فرود آورده، و در لابلای زمین جا می دهد، و سپس از دهانه چشمه ها سرازیر می گرداند، این گروه را نیز به همین گونه در دل درّه ها و تنگناهای زمین پراکنده و پنهان ساخته و پس از این آنان را ظاهر گردانیده به وسیله آنان حقوق از دست رفته گروهی را از گروه دیگر باز می ستاند، و قومی را در سرزمین و دیار قوم دیگر جا داده استیلا می بخشد.

سپس سوگند یاد می کند که آنچه بنی امیّه دارند همچون دنبه که بر روی آتش آب می شود گداخته می گردد، وجه مشابهت نابودی و از میان رفتن آنها می باشد، مصداق این وقایع که امیر مؤمنان (ع) از آنها خبر داده، نهضت شیعیان هاشمی و اتّفاق آنها در بر انداختن حکومت بنی امیّه است، و در این دعوت و قیام که در اواخر دوران حکومت مروان حمار آخرین فرمانروای اموی واقع شد آنهایی که در دوستی علی (ع) و خاندان او ثابت قدم بودند و هم غیر اینان شرکت داشتند.