[hadith]إبتداع المخلوقین:

لَمْ یَخْلُقِ الْأَشْیَاءَ مِنْ أُصُولٍ أَزَلِیَّةٍ وَ لَا مِنْ أَوَائِلَ أَبَدیَّةٍ، بَلْ خَلَقَ مَا خَلَقَ فَأَقَامَ حَدَّهُ

،

وَ صَوَّرَ فَأَحْسَنَ صُورَتَهُ. لَیْسَ لِشَیْءٍ مِنْهُ امْتِنَاعٌ، وَ لَا لَهُ بطَاعَةِ شَیْءٍ انْتِفَاعٌ. عِلْمُهُ بالْأَمْوَاتِ الْمَاضِینَ کَعِلْمِهِ بالْأَحْیَاءِ الْبَاقِینَ، وَ عِلْمُهُ بمَا فِی السَّمَاوَاتِ الْعُلَی کَعِلْمِهِ بمَا فِی الْأَرَضِینَ السُّفْلَی.[/hadith]

16- خداوند آفریدگان را بی آن که مایه هایی ازلی و موادّی ابدی و اصولی از پیش ساخته داشته باشند پدید آورده است، معنای گفتار مذکور این است که آنچه را آفریده بر طبق نمونه ای که از پیش موجود باشد به وجود نیاورده است، زیرا هیچ چیزی با او همآغاز نیست، گفته شده که معنایش این است که آفریدگان را از اصلی ازلی و ابدی یعنی چیزی که همیشه بوده و خواهد بود، و به قول فلاسفه دارای صورت و مادّه باشد نیافریده است. در برخی از نسخه ها: «و لا من أوائل أبدیّة» روایت شده است.

فرموده است: «بل خلق ما خلق فأقام حدّه»:

یعنی: آنچه را بیافریده از نیستی به هستی در آورده و بر طبق حکمت و مصلحت، اندازه و شکل و نهایت و مدّت و فایده برای آن قرار داده، و آنچه را صورتگری کرده صورت نیکو به آن بخشیده، و آن را از اعتدال و استحکام بهره مند ساخته است.

17- این که هر چه جز اوست سر بر فرمان او دارد اشاره به کمال قدرت و احاطه علم خداوند به همه اشیاست.

18- فرموده است از این که چیزی او را فرمانبردار باشد سودی برای او حاصل نیست، زیرا لازمه سودبری نیازمندی است که در مورد خداوند متعال ممتنع است. و این توصیف به غنا و بی نیازی خداوند اشاره دارد.

19- این که دانش خداوند به درگذشتگان مانند دانش او به بازماندگان، و علم او به آسمانها و جهان بالا همانند علم او به زمینها و جهان پایین است، اشاره است به این که علم خداوند به دست آمده از غیر نیست، و در آن هیچگونه دگرگونی و بازیابی حاصل نمی شود، و چیزی برای او نادانسته نیست تا از نو دانسته شود، بلکه علم خداوند متعال ازلی و ابدی و همیشگی و سرمدی است، و در حدّ تمام و کمال، و دور از کاستی و نقصان است و نسبت همه ممکنات و موجودات در پیشگاه علم خداوند مساوی و یکسان می باشد، و ما تحقیق در باره این مطلب را در موارد مناسب از مباحث علم إلهی شرح داده ایم. و توفیق از خداوند است.