[hadith]فَالنَّاظِرُ بالْقَلْب الْعَامِلُ بالْبَصَرِ یَکُونُ مُبْتَدَأُ عَمَلِهِ أَنْ یَعْلَمَ أَعَمَلُهُ عَلَیْهِ أَمْ لَهُ؟ فَإِنْ کَانَ لَهُ مَضَی فِیهِ وَ إِنْ کَانَ عَلَیْهِ وَقَفَ عَنْهُ.؛ فَإِنَّ الْعَامِلَ بغَیْرِ عِلْمٍ کَالسَّائِرِ عَلَی غَیْرِ طَرِیقٍ، فَلَا یَزیدُهُ بُعْدُهُ عَنِ الطَّرِیقِ الْوَاضِحِ إِلَّا بُعْداً مِنْ حَاجَتِهِ، وَ الْعَامِلُ بالْعِلْمِ کَالسَّائِرِ عَلَی الطَّرِیقِ الْوَاضِحِ؛ فَلْیَنْظُرْ نَاظِرٌ أَ سَائِرٌ هُوَ أَمْ رَاجِعٌ.[/hadith]

پیام امام امیرالمؤمنین علیه ‏السلام، ج‏6، ص: 100-98

آن گاه امام(علیه السلام) در ادامه این سخن با توجه به آن چه در فراز قبل درباره امامان اهل بیت(علیهم السلام) آمده هشدار می دهد که با دقت هر چه بیشتر، مراقب اعمال خویش باشند و راهی که را آن امامان یعنی گنجینه های علم الهی و آگاهان بر قرآن ارائه می دهند، بپویند و در آغاز هر کار در نتیجه و پایان آن بیندیشند و تصمیم بگیرند; می فرماید:

«آن کس که با چشم دل می بیند و با بینایی عمل می کند باید در آغاز هر کار بیندیشد که آیا آن عمل به سود اوست یا به زیان او; اگر به سود اوست ادامه دهد و اگر به زیانش می باشد از عمل باز ایستد» (فَالنَّاظِرُ بالْقَلْب، الْعَامِلُ بالْبَصَرِ، یَکُونُ مُبْتَدَأُ عَمَلِهِ أَنْ یَعْلَمَ: أَعَمَلُهُ عَلَیْهِ أَمْ لَهُ؟! فَإِنْ کَانَ لَهُ مَضَی فِیهِ، وَ إِنْ کَانَ عَلَیْهِ وَقَفَ عَنْهُ).

در واقع، امام(علیه السلام) شرط پیروزی را سه چیز شمرده که هر سه از شاخه های علم و دانش است. اندیشیدن در ا صل کار و عمل کردن با بصیرت و آگاهی و مطالعه درباره نتیجه آن کار که آیا به سود است یا زیان؟

سپس به دلیل آن پرداخته و با تشبیه زیبایی فرق میان عالم و جاهل را روشن می سازد و می فرماید: «زیرا آن کس که بدون آگاهی (و مطالعه کافی) به انجام دادن کار پردازد همچون کسی است که از بی راهه می رود و چنین کسی هر قدر جلوتر می رود از منزل مقصود فاصله بیشتری می گیرد ولی آن کس که از روی آگاهی عمل می کند همچون رهروی است که در جاده روشن گام بر می دارد (و به زودی به مقصد می رسد)» (فَإِنَّ الْعَامِلَ بغَیْرِ عِلْم کَالسَّائِرِ عَلَی غَیْرِ طَرِیق. فَلاَ یَزیدُهُ بَعْدُهُ عَنِ الطَّرِیقِ الْوَاضِحِ إِلاَّ بُعْداً مِنْ حَاجَتِهِ. وَالْعَامِلُ بالْعِلْمِ کَالسَّائِرِ عَلَی الطَّرِیقِ الْوَاضِحِ).

چه تشبیه جالبی! افراد دانا و نادان هر دو در تلاشند; ولی دانا چون در جاده اصلی حرکت می کند لحظه به لحظه به مقصد نزدیک تر می شود; ولی نادان چون در بی راهه گام بر می دارد لحظه به لحظه از مقصد دورتر می شود و به تعبیر دیگر تلاش های او نتیجه معکوس دارد.

در سخنان رسول خدا(صلی الله علیه وآله) تعبیر جالب دیگری از این مطلب نقل شده است: «مَنْ عَمِلَ عَلَی غَیْرِ عِلْم کَانَ مَا یُفْسدُ اَکْثَرَ مِمَّا یُصْلِحُ; کسی که بدون آگاهی عملی انجام دهد آن چه را خراب می کند بیش از آن است که آباد می کند».(1)

و در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) می خوانیم: «اَلْعَامِلُ عَلَی غَیْرِ بَصِیرَة کَالسَّائِرُ عَلَی غَیْرِ الطَّرِیقِ لاَ یَزیدُهُ سُرْعَةَ السَّیْرِ إِلاَّ بُعْداً; کسی که بدون آگاهی عمل کند مانند رهروی است که در غیر مسیر گام بر می دارد که هر چه سریع تر سیر کند از مقصد دورتر می شود».(2)

و در پایان این بخش امام(علیه السلام) چنین نتیجه می گیرد، می فرماید: «حال که چنین است هر شخص باید بنگرد آیا (به سوی مقصد) پیش می رود یا به عقب باز می گردد؟!» (فَلْیَنْظُرْ نَاظِرٌ أَسَائِرٌ هُوَ أَمْ رَاجِعٌ؟!).

این تعبیر نشان می دهد که افراد ناآگاه نه تنها با تلاش های خود به مقصد نزدیک نمی شوند بلکه گاهی با تلاش های خود درست در جهت ضد آن گام بر می دارند.


نکته:

مشکل بزرگ در دنیای کنونی:

در جهانی که زندگی می کنیم امکانات و وسایل زندگی بیش از هر زمان آماده است. قوای مختلف طبیعت به تسخیر انسان درآمده و زحمت ها را از دوش او برداشته و بردوش صنایع سبک و سنگین افکنده است. ذخایر زمین یکی پس از دیگری کشف شده و در اختیار انسان ها قرار گرفته است. حجم ثروت و نعمت از هر زمانی بیشتر است; ولی با این حال گروه عظیمی از مردم دنیا با فقر و بدبختی دست به گریبانند و هر سال جمعیّت عظیمی از گرسنگی جان می دهند; جنگ ها و بیماری ها قربانی زیادی می گیرد.

اگر درست بنگریم، می بینیم عامل اصلی یا ضعف مدیریت هاست و یا خیانت در امانت های الهی که آن نیز با دقت به ضعف مدیریت باز می گردد; زیرا پیشرفت در امانت است نه خیانت. خیانت آثار مقطعی دارد ولی در دراز مدت نتیجه منفی آن دامان خائن را می گیرد. اساساً در یک جامعه بدبخت نمی توان خوشبخت زندگی کرد.

اگر به توصیه یاد شده که در کلام امام و سائر معصومین(علیهم السلام) آمده است عمل می شد آگاهان را برای مدیریت ها بر می گزیدند و هر کاری را به اهلش می سپردند. آنها نیز مرتکب خیانت نمی شدند; دنیا چهره دیگری داشت. ولی افسوس چون کارها به دست اهلش نیست، تلاش ها نتیجه معکوس می دهد و مردم جهان را از مقصد اصلی، یعنی آرامش و بی نیازی و سعادت دور می سازد و نعمت های عظیم خداداد در مسیرهای غلط تباه و نابود می شود.


پی نوشت:

  1. اصول کافی، جلد اوّل، صفحه 44، باب عمل بغیر علم حدیث 3.

  2. همان مدرک، صفحه 43، حدیث 1.