[hadith]و من کلام له (علیه السلام) فیما ردّه علی المسلمین من قطائع عثمان:
وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بهِ النِّسَاءُ وَ مُلِکَ بهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ. فَإنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَةً، وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَقُ.[/hadith]
جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص135
این خطبه با عبارت «و اللّه لو وجدته...» (به خدا سوگند اگر آنرا بیابم...) شروع می شود.
قطائع عبارت از زمینهای متعلق به بیت المال است که از آن خراج می گیرند، امام می تواند آنرا به برخی از افراد رعیت واگذارد و معمولا خراج را از آن بر می داشته و درصد اندکی به عوض خراج از آن می گرفته اند. عثمان به گروه بسیاری از بنی امیه و دیگر یاران و دوستان خود قطائع فراوان از سرزمینهای دارای خراج را به این صورت واگذار کرد. البته عمر هم پیش از او قطائعی در اختیار افراد گذارد، ولی آنان کسانی بودند که در جنگها زحمت فراوان کشیده و در جهاد به موفقیتهای چشمگیری دست یافته بودند و عمر در واقع آنرا بهای جانفشانی ایشان در راه فرمانبرداری از خداوند سبحان قرار داده و حال آنکه عثمان این کار را دستاویز رعایت پیوند خویشاوندی و توجه و گرایش به یاران خویش می کرد، بدون اینکه در جنگ متحمل رنج شده باشند یا کار چشمگیری انجام داده باشند.
کلبی این خطبه را با اسناد خود از ابو صالح، از ابن عباس روایت می کند و می گوید: به گفته ابن عباس که خدایش از او خشنود باد، علی علیه السلام در دومین روز خلافت خود در مدینه آنرا ایراد فرمود و گفت: همانا هر قطیعه که عثمان داده و آنچه که از اموال خدا به دیگران بخشیده به بیت المال برگردانده خواهد شد و حق قدیمی را چیزی باطل نمی کند [مشمول مرور زمان نمی شود] و اگر آن اموال را در حالی بیابم که کابین زنان قرار داده اند و در سرزمینها پراکنده کرده اند به حال خودش برخواهم گرداند...
کلبی در پی این سخن می گوید: آنگاه علی علیه السلام فرمان داد همه سلاحهایی
جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص136
را که در خانه عثمان پیدا شد، که بر ضد مسلمانان از آن استفاده شده بود، بگیرند و در بیت المال نهند. همچنین مقرر فرمود شتران گزینه زکات را که در خانه اش بود تصرف کنند و شمشیر و زره او را هم بگیرند و مقرر فرمود هیچکس متعرض سلاحهایی که در خانه عثمان بوده و بر ضد مسلمانان از آن استفاده نشده است نشود و از تصرف همه اموال شخصی عثمان که در خانه اش و جاهای دیگر است خودداری شود. و دستور فرمود اموالی را که عثمان به صورت پاداش و جایزه به یاران خود و هر کس دیگر داده است بر گردانده شود. چون این خبر به عمرو بن عاص که در ایلة از سرزمین شام بود رسید، و عمرو بن عاص هنگامی که مردم بر عثمان شورش کردند به آنجا رفته و پناه برده بود، او برای معاویه نوشت هر چه باید انجام دهی انجام بده که پسر ابی طالب همه اموالی را که داری از تو جدا خواهد کرد، همانگونه که پوست عصا و چوبدستی را می کنند.
ولید بن عقبه برادر مادری عثمان در این ابیات که سروده است موضوع تصرف شتر گزینه و شمشیر و سلاح عثمان از سوی علی علیه السلام را متذکر شده است: «ای بنی هاشم، اسلحه خواهر زاده خود را پس دهید و آنرا به تاراج مبرید که تاراج آن روا نیست. ای بنی هاشم چگونه ممکن است میان ما دوستی و آرامش باشد و حال آنکه زره و شتران گزینه عثمان پیش علی است ای بنی هاشم، چگونه ممکن است از شما دوستی را پذیرفت و حال آنکه جامه ها و کالا و ابزار زندگی پسر اروی [عثمان ] پیش شماست ای بنی هاشم، اگر آنرا بر نگردانید، همانا در نظر ما قاتل عثمان و آن کس که اموال او را از او سلب کرده یکسان است. ای بنی هاشم، میان ما و شما با آنچه که از شما سر زد همچون شکاف کوه است که کسی نمی تواند آنرا
جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص137
بر هم آورد. برادرم را کشتید که به جای او باشید همانگونه که روزی به کسری [خسرو] سرهنگانش خیانت ورزیدند.»
عبد الله بن ابی سفیان بن حارث بن عبد المطلب ضمن ابیاتی مفصل او را پاسخ داد که از جمله این است: «شما شمشیر خود را از ما مطالبه مکنید که شمشیر شما تباه شده است و صاحبش آنرا هنگام ترس و بیم کنار انداخته است. او را به خسرو تشبیه کرده بودی، آری نظیر او بود، سرشت و عقیده اش همچون خسرو بود.» یعنی همانگونه که خسرو کافر بود، عثمان هم کافر بوده است. منصور دوانیقی هر گاه ابیات ولید را می خواند می گفت: خدا ولید را لعنت کناد اوست که با سرودن این شعر میان فرزندان عبد مناف تفرقه انداخت.