[hadith]و من کلام له (علیه السلام) فیما ردّه علی المسلمین من قطائع عثمان:

وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بهِ النِّسَاءُ وَ مُلِکَ بهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ. فَإنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَةً، وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَقُ.[/hadith]

ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن میثم)، ج 1، صفحه 589-587

از سخنان آن حضرت است در باز گرداندن زمینهای زراعتی که عثمان به اقوام خود بخشیده بود 

«وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بهِ النِّسَاءُ وَ مُلِکَ بهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ فَإِنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَقُ». 

شرح: 

این فصل با فصلهای بعدی از خطبه های امام (ع) پس از قتل عثمان و بیعت مردم با امام (ع) در مدینه ایراد شده است. این بخش از کلام وی در این جا با کم و زیاد وارد شده و آغاز این بخش از خطبه این است: «آگاه باشید هر قطعه زمینی که عثمان بخشیده است یا مالی که از بیت المال مسلمین برداشته باید بدان باز گردد. چیزهایی که مهر زنان شده و در شهرها پراکنده شده است باز می گردانم، زیرا اگر حقّ به کارها گشایش نبخشد، باطل هرگز نخواهد بخشید» ما بزودی تمام این خطبه را در یکی از فصلهای آینده به خواست خدا، خواهیم آورد. 

باید دانست که این کلام امام (ع) نشانه عزم استواری است که با قسم به خداوند تأکید شده مبنی بر این که زمینهایی را که عثمان به اقوامش بخشیده است باز خواهد گرداند. سپس کسانی را که بناحق زمین دریافت کرده اند به این حقیقت توجّه می دهد که در عدالت گشایش است و عدل خدا ایجاب می کند که برای گشایش امور مسلمین آن زمینها را بازگرداند. گشایش امور مردم کنایه از اجرای عدل و بازگرداندن اراضی غصب شده و اموال تاراج رفته به بیت المال مسلمین است. بنا بر این لازم است غاصبان تسلیم دستورات خدا و عدل شوند، زیرا در عدالت گشایشی است برای نظام دنیا که مظلوم با رسیدن به حقّش راضی می شود و ظالم نیز می فهمد که آنچه از او گرفته می شود از آن او نبوده است و علم ظالم بر این امر با ترس واقعی حاصل می شود، هر چند شیطان نفسش در موقع ردّ اموال غصب شده عدالت را در نظرش سختی و تنگنا جلوه دهد با این که عدالت فطرتاً مورد رضا و پسند انسان است.

بنا بر این اگر عدالت را تنگنا فرض کرده و رضا ندهد، ستم در دنیا و آخرت تنگنای بیشتری می آفریند، زیرا قهراً اموال غصب شده از او گرفته می شود و ستم او سبب این تنگنا برای او خواهد شد. همانا اوامر و نواهی الهی بر انسانها محیط است و مانع تصرّفات باطل می شود. زمانی که عدل اجرا شود می داند چیزی را از او گرفته اند که از آن او نیست و هر گاه بر او ستمی شود می داند که چیزی را از او گرفته اند که نباید می گرفتند. شکّ نیست گرفتن چیزی که نباید بگیرند بر نفس انسان دشوارتر است از گرفتن چیزی که باید بگیرند و این یک امر وجدانی است. 

معنای الفاظی که در خطبه آمده است با آنچه ما در این جا ذکر کردیم نزدیک به هم است، جز این که ضمیر در «انّه» و «لم یسعه» در عبارت ما به مال باز می گردد.

باید دانست که عثمان زمینهای زیادی از بیت المال را به گروهی از بنی امیّه و دیگران از صحابه واگذار کرد عمر نیز همین کار را کرد ولی مشهور است که عمر به خاطر جهاد در راه خدا و ترغیب مردم به آن، این کار را انجام داد و همین اختلاف عمل عمر با عثمان سبب شد که علی (ع) فقط زمینهای بخشیده شده به وسیله عثمان را به بیت المال برگرداند. و توفیق از جانب خداست.