[hadith]و من کلام له (علیه السلام) و قد وقعت مشاجرة بینه و بین عثمان، فقال المغیرة بن الأخنس لعثمان: أنا أکفیکَهُ، فقال علی (علیه السلام) للمغیرة:

یَا ابْنَ اللَّعِینِ الْأَبْتَرِ وَ الشَّجَرَةِ الَّتِی لَا أَصْلَ لَهَا وَ لَا فَرْعَ، أَنْتَ تَکْفِینِی!؟ فَوَاللَّهِ مَا أَعَزَّ اللَّهُ مَنْ أَنْتَ نَاصِرُهُ، وَ لَا قَامَ مَنْ أَنْتَ مُنْهِضُهُ؛ اخْرُجْ عَنَّا، أَبْعَدَ اللَّهُ نَوَاکَ، ثُمَّ ابْلُغْ جَهْدَکَ، فَلَا أَبْقَی اللَّهُ عَلَیْکَ إِنْ أَبْقَیْتَ.[/hadith]

این منازعه میان امام (ع) و عثمان در زمانی واقع شد، که آتش فتنه بر ضدّ عثمان بالا گرفته بود، و مردم از امام (ع) درخواست می کردند، که به نمایندگی آنها با عثمان گفتگو کند.

امام (ع) مغیره را به نداشتن ریشه و تبار نکوهش کرده و همچنین او را مورد لعنت قرار داده، و برای خاندانش واژه شجره را استعاره فرموده و بدین وسیله او را زاده درختی بی شاخ و بن و فاقد حسب و نسب خوانده، و پستی و زبونی او را یادآور شده است، سپس در باره ادّعایش که از جانب عثمان او را بس است، به گونه انکار و تحقیر، وی را مورد پرسش قرار می دهد و سوگند می خورد کسی را که او یار و یاورش باشد، خداوند عزیز نمی گرداند، بلکه خداوند نصرت را نصیب کسی می کند که دوستان و خاصّان او یار و یاورش باشند، و بی شکّ کسی را که خدا دستگیری و یاری نکند از جای بر نخواهد خاست چنان که خداوند متعال فرموده است: «إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَکُمْ وَ إِنْ یَخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذی یَنْصُرُکُمْ مِنْ بَعْدهِ». سپس امام (ع) به او نفرین می کند و از خدا می خواهد که او را به آرزوی خود نرساند.

فرموده است: «ابلغ جهدک...»:

یعنی: کوشش خود را در اذیّت و آزار به کار ببر، «فلا أبقی اللّه علیک إن أبقیت» یعنی: خداوند تو را حافظ و نگه دار نباشد، و مورد ترحّم قرار ندهد اگر در این مورد رعایت و کوتاهی کنی، گفته می شود: «أبقیت علی فلان» یعنی: او را مورد رعایت و ترحّم قرار دادی.