[hadith]و من کلام له (علیه السلام) یذکر فضله و یعظ الناس:

تَاللَّهِ لَقَدْ عُلِّمْتُ تَبْلِیغَ الرِّسَالاتِ وَ إِتْمَامَ الْعِدَاتِ وَ تَمَامَ الْکَلِمَاتِ، وَ عِنْدَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ أَبْوَابُ الْحُکْمِ وَ ضِیَاءُ الْأَمْرِ. أَلَا وَ إِنَّ شَرَائِعَ الدِّینِ وَاحِدَةٌ وَ سُبُلَهُ قَاصِدَةٌ، مَنْ أَخَذَ بهَا لَحِقَ وَ غَنِمَ، وَ مَنْ وَقَفَ عَنْهَا ضَلَّ وَ نَدمَ. اعْمَلُوا لِیَوْمٍ تُذْخَرُ لَهُ الذَّخَائِرُ وَ تُبْلَی فِیهِ السَّرَائِرُ، وَ مَنْ لَا یَنْفَعُهُ حَاضِرُ لُبِّهِ فَعَازبُهُ عَنْهُ أَعْجَزُ وَ غَائِبُهُ أَعْوَزُ، وَ اتَّقُوا نَاراً حَرُّهَا شَدیدٌ وَ قَعْرُهَا بَعِیدٌ وَ حِلْیَتُهَا حَدیدٌ وَ شَرَابُهَا صَدیدٌ. أَلَا وَ إِنَّ اللِّسَانَ الصَّالِحَ یَجْعَلُهُ اللَّهُ تَعَالَی لِلْمَرْءِ فِی النَّاس خَیْرٌ لَهُ مِنَ الْمَالِ یُورِثُهُ مَنْ لَا یَحْمَدُهُ.[/hadith]

امام (ع) این خطبه را با ذکر فضیلت خود آغاز فرموده، که عبارت از دانش او به چگونگی رسانیدن رسالتهای إلهی و علم او به برآوردن وعده ‏هایی است که خداوند در روز رستاخیز به پرهیزگاران داده است، منظور از کامل بودن وعده، آن وعده ‏ای است که تخلّف نشود، و کامل بودن اخبار، خبرهایی است که دروغی در آنها نباشد، و تمام بودن اوامر و نواهی او، مشتمل بودن آنهاست بر مصالح مخصوص و منافع اکثر مردم، آری شایسته اوصیای پیامبران (ع) و جانشینان آنها در روی زمین و در میان بندگان خداست که دارای این مرتبه از دانش و فضیلت باشند.

پس از آن امام (ع) برتری عموم اهل بیت (ع) را یادآوری می‏ کند، منظور امام (ع) از عبارت ضیاء الأمر، انوار علومی است که امور دنیا و اعمال آخرت بر اساس آنها قرار داده شده است. و سزاوار است انسان کارهای خود را در پرتو فروغ آن دانشها و ارزشها انجام دهد، اعمّ از وضع مقرّرات پسندیده و آنچه مایه نظام امور خلق می‏ شود، و قوانین سیاست مدن و تدبیر منزل و جز اینها، زیرا اگر انسان به کاری دست زند، و در آن از فروغ انوار احکام إلهی، و هدایت و ارشاد پیامبر گرامی (ص) و جانشینان بر حقّ او مدد نگیرد، سرانجام آن کار، جز سرگشتگی و انحراف از طریق حقّ، چیز دیگر نخواهد بود، امام (ع) واژه شرایع را برای انهار حیاتبخش علوم اهل بیت (ع) استعاره فرموده، و وجه مشابهت این است که همان گونه که رودها و چشمه‏ ها محلّ ورود تشنه کامان و جویندگان آب است ائمّة (ع) نیز مراجع طالبان علم و منابع پر فیض جویندگان حقّ و تشنگان زلال معرفت می ‏باشند.

واژه واحدة اشاره است به این که گفتار و دستورهای آنان در زمینه دین با یکدیگر اختلاف ندارد، و چون آنان دانا به اسرار دین و آگاه به‏ حقایق آنند در سخن آنها اختلافی نیست و به منزله شرع واحدند، همچنین واژه سبل را برای آنان استعاره فرموده است. مناسبت تشبیه آن است که همان گونه که راه صاف و روشن، آدمی را به مقصد می ‏رساند، آنان نیز انسان را با بینش و دانش خود، در کوتاهترین زمان به مطلوب خود می‏ رسانند.

فرموده است: «من أخذ بها لحق»:

یعنی: هر کس علم را از آنان فرا گیرد، و از آنها پیروی کند، به پیشینیانی که راه خدا را سالک بوده و به مقام قرب او واصل شده ‏اند ملحق، و اگر تخلّف کند پشیمان خواهد شد.

گفته شده: مراد از شرایع الدّین این است که آیینهای دین وسیله و ابزار قوانین کلّی الهی هستند، زیرا عمل به هر یک از آنها موجب ثواب و پاداش است، از این رو در این جهت یکی هستند، و همگی بدون ستم و انحراف انسان را به بهشت می‏ رسانند که همین معنای واژه قاصدة در جمله «و سبله قاصدة» می‏ باشد، ولی ظهور آن در معنای نخست بیشتر است، زیرا امام (ع) در مقام ذکر فضیلت اهل بیت (ع) است.

چون غرض سخنران از اظهار فضل خود این است که سخنان او را بپذیرند و به کار بندند، لذا امام (ع) پس از بیان این مطلب، به کار و کوشش برای زندگی پس از مرگ و روز واپسین دستور می ‏دهد، منظور از واژه ذخائر کارهای نیک است و معنای عبارت: «و من لا ینفعه حاضر لبّه ...» این است: هم اکنون که خردتان حضور دارد، و آن را در اختیار دارید پند گیرید و عبرت آموزید، زیرا در آن هنگام که مرگ در رسد، و درد و هراس آن و آنچه پس از آن است شما را فرا گیرد خردتان که حضور خود را ترک کرده، از سود رسانی به شما ناتوانتر، و از هر موقع نایابتر است، سپس با ترسانیدن مردم از آتش دوزخ، تأکید می ‏کند که‏ حسابرسی روز قیامت بسیار سخت و دقیق است، و مراد از زینت آتش، غلها و قیدها و گرزها و زنجیرهای آهنینی است که به منزله زیب و زیور می ‏باشد.

فرموده است: «ألا و إنّ اللّسان... »:

این هشداری است بر این که به مال و دارایی ارج نگذارند، و ذکر خیر مردم را برای آخرت خودخواهان باشند، پیش از این در ذیل گفتار آن بزرگوار در آن جا که فرموده است: «أمّا بعد فإنّ الأمر ینزل من السّماء إلی الأرض»، به این موضوع اشاره شده است.