[hadith]و من کلام له (علیه السلام) یُوبّخ البُخَلاء بالمال و النفس:

فَلَا أَمْوَالَ بَذَلْتُمُوهَا لِلَّذی رَزَقَهَا وَ لَا أَنْفُسَ خَاطَرْتُمْ بهَا لِلَّذی خَلَقَهَا، تَکْرُمُونَ باللَّهِ عَلَی عِبَادهِ وَ لَا تُکْرِمُونَ اللَّهَ فِی عِبَادهِ، فَاعْتَبرُوا بنُزُولِکُمْ مَنَازلَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ وَ انْقِطَاعِکُمْ عَنْ أَوْصَلِ إِخْوَانِکُمْ.[/hadith]

این خطبه مبتنی است بر نکوهش شنوندگان، از این که در انفاق مال و جان بخل می ورزند.

گفتار آن حضرت که فرموده است: «للّذی رزقها و ... خلقها» استدراجی نیکوست، زیرا بخیل به دو دلیل بذل مال را زشت می داند، یکی از بیم فقر است و دیگری این که بخیلان غالبا خیال می کنند که جز خودشان کسی استحقاق مالی را که در دست آنهاست ندارد، و این گونه خیالات را عذر خود در خودداری از انفاق مال قرار می دهند، همچنین کسی که نسبت به حفظ جان خود حریص است، و آن را در راه خدا به خطر نمی اندازد بدین سبب است که از مرگ بیمناک است، و هیچ چیزی را در زندگی با جان برابر نمی شمارد، و عوضی برای آن سراغ ندارد، لیکن اگر بخیل گمان خود را به خدا نیکو کند و بداند که آنچه انفاق می کند در راه کسی است که آن مال را روزی او ساخته، عذر او بر طرف و بخل او زایل می شود، زیرا یقین می کند که خداوند عوض بهتر و بیشتر به او خواهد داد، و خدا به مال وی سزاوارتر از خود اوست، زیرا برده و مملوک با داراییش همه به آقایش تعلّق دارد.

همچنین کسی که بر حفظ جان خود حریص است و از این که در راه خدا آن را به خطر اندازد بخل می ورزد، هنگامی که بداند کسی که از وی می خواهد جانش را در راهش نثار کند سزاوارتر از او به جان اوست، و قادر است او را به آنچه بهتر از این زندگی ناپایدار دنیاست برساند، مانع روحی او بر طرف می شود، و با از میان رفتن آنچه عذر خود می پندارند و زایل شدن انگیزه آنها در بخل ورزی نسبت به مال و جان، بذل اینها در راه خدا برای او آسان می شود.

فرموده است: «تکرمون باللّه علی عباده»:

یعنی: چون خود را اهل طاعت و بندگی خدا می شمارید، می بالید و بر دیگران فخر و اظهار برتری می کنید، در حالی که با انجام اوامر او حرمتش را پاس نمی دارید، و با گرامیداشت بندگانش سفارش فرستادگان او را اجابت نمی کنید، و با بذل اندکی از آنچه خداوند روزی شما گردانیده، بینوایان و تهیدستان را مورد توجّه خود قرار نمی دهید. سپس به آنان تذکّر می دهد، از این که در جای گذشتگان منزل کرده اند عبرت گیرند، و از این که از نزدیکترین برادران خود جدا شده اند پند بیاموزند، و این تذکّر برای این است که بیدار شوند و توجّه کنند که آنان نیز به گذشتگان خواهند پیوست و از بازماندگان خواهند برید، جمله «... أوصل إخوانکم»، به صورت «أصل إخوانکم» نیز روایت شده است یعنی نزدیکترین برادران خاندانتان، بدیهی است فایده ای که از این عبرت حاصل می شود، یادآوری مرگ و عمل برای زندگی پس از آن است.