[hadith]إِنَّ الزَّاهِدینَ فِی الدُّنْیَا تَبْکِی قُلُوبُهُمْ وَ إِنْ ضَحِکُوا وَ یَشْتَدُّ حُزْنُهُمْ وَ إِنْ فَرِحُوا وَ یَکْثُرُ مَقْتُهُمْ أَنْفُسَهُمْ وَ إِنِ اغْتَبَطُوا بمَا رُزقُوا. قَدْ غَابَ عَنْ قُلُوبکُمْ ذکْرُ الْآجَالِ وَ حَضَرَتْکُمْ کَوَاذبُ الْآمَالِ فَصَارَتِ الدُّنْیَا أَمْلَکَ بکُمْ مِنَ الْآخِرَةِ وَ الْعَاجِلَةُ أَذْهَبَ بکُمْ مِنَ الْآجِلَةِ. وَ إِنَّمَا أَنْتُمْ إِخْوَانٌ عَلَی دینِ اللَّهِ، مَا فَرَّقَ بَیْنَکُمْ إِلَّا خُبْثُ السَّرَائِرِ وَ سُوءُ الضَّمَائِرِ فَلَا تَوَازَرُونَ وَ لَا تَنَاصَحُونَ وَ لَا تَبَاذَلُونَ وَ لَا تَوَادُّونَ.[/hadith]

3-  دیگر بیان حال زاهدان و کسانی است که از دنیا رو گردانیده اند، تا آن کسی که به سوی خدا رو آورده است، طریقه آنان را بداند، و به آنها تأسّی جوید، از این رو صفاتی را برای آنان ذکر فرموده است:

اوّل-  دلهای آنها گریان است اگر چه خندان باشند، این سخن اشاره است به این که زاهدان به سبب خشیت و خوفی که از خدا در دل دارند پیوسته اندوهگین و محزونند، و با این حال اگر خندان باشند برای رفق و مدارا کردن با مردم است.

دوم-  اندوه آنان زیاد است هر چند شادمان باشند، مفهوم آن به مضمون سخن پیش نزدیک است.

سوم-  برخی از آنان بهره فراوان از متاع دنیا دارند، لیکن در برابر نفس ایستادگی، و به زیب و زیور آن بی اعتنایی می کنند، و از فرمانبرداری آن در کامگیری از خوشیها و لذّتهای گذرای دنیا سرباز می زنند، اگر چه دیگران به آنچه از دنیا نصیب آنها شده است، رشک می برند.