[hadith]لَمْ یَکُنِ امْرُؤٌ مِنْهَا فِی حَبْرَةٍ إِلَّا أَعْقَبَتْهُ بَعْدَهَا عَبْرَةً، وَ لَمْ یَلْقَ فِی [مِنْ‏] سَرَّائِهَا بَطْناً إِلَّا مَنَحَتْهُ مِنْ ضَرَّائِهَا ظَهْراً، وَ لَمْ تَطُلَّهُ فِیهَا دیمَةُ رَخَاءٍ إِلَّا هَتَنَتْ عَلَیْهِ مُزْنَةُ بَلَاءٍ، وَ حَرِیٌّ إِذَا أَصْبَحَتْ لَهُ مُنْتَصِرَةً أَنْ تُمْسیَ لَهُ مُتَنَکِّرَةً، وَ إِنْ جَانِبٌ مِنْهَا اعْذَوْذَبَ وَ احْلَوْلَی أَمَرَّ مِنْهَا جَانِبٌ فَأَوْبَی، لَا یَنَالُ امْرُؤٌ مِنْ غَضَارَتِهَا رَغَباً إِلَّا أَرْهَقَتْهُ مِنْ نَوَائِبهَا تَعَباً، وَ لَا یُمْسی مِنْهَا فِی جَنَاحِ أَمْنٍ إِلَّا أَصْبَحَ عَلَی قَوَادمِ خَوْفٍ؛ غَرَّارَةٌ غُرُورٌ مَا فِیهَا، فَانِیَةٌ فَانٍ مَنْ عَلَیْهَا؛ لَا خَیْرَ فِی شَیْ‏ءٍ مِنْ أَزْوَادهَا إِلَّا التَّقْوَی، مَنْ أَقَلَّ مِنْهَا اسْتَکْثَرَ مِمَّا یُؤْمِنُهُ وَ مَنِ اسْتَکْثَرَ مِنْهَا اسْتَکْثَرَ مِمَّا یُوبقُهُ وَ زَالَ عَمَّا قَلِیلٍ عَنْهُ.[/hadith]

پیام امام امیرالمؤمنین علیه السلام، ج 5، ص: 31-28

 

هر روز چهره عوض می کند!

امام (علیه السلام) در این بخش از خطبه، در ادامه نکوهش از زندگی دنیای مادی نخست به یکی دیگر از ویژه گیهای بارز آن که دگرگونی سریع و جابه جایی نعمتها و نقمتهاست، اشاره کرده می فرماید: «هیچ کس از دنیا شادمانی ندیده جز این که به دنبال آن او را با اشک و آه رو به رو می سازد، و هنوز با خوشی هایش مواجه شده که او را به ناراحتی های پشت کردن (نعمتها) مبتلا می کند» (لَمْ یَکُنْ اِمْرُءٌ مِنْها فِی حَبْرَة إلاّ اَعْقَبَتْهُ بَعْدَها عَبْرةً، وَ لَمْ یَلْقَ فِی سَرّائِها بَطْناً إلاّ مَنَحَتْهُ مِنْ ضَرَّائِها ظَهْراً).

سپس در تأکید این معنی می افزاید: «هنوز باران لطیف و ملایم راحتی و آسایش، بر او نباریده که بلاها را سیل آسا بر سرش فرومی بارد!» (وَ لَمْ تَطُلَّهُ(1) فِیْهَا دیْمَةُ(2) رَخاء إِلاَّ هَتَنَتْ(3) عَلَیْه مُزْنَةُ(4) بَلاء).

و به همین دلیل «جای تعجب نیست که هر گاه صبحگاهان به یاری کسی برخیزد، شامگاهان خود را ناشناس و بیگانه نشان دهد و اگر در یک طرف شیرینی و گوارایی داشته باشد در سوی دیگر تلخی به بار می آورد و مرگ می آفریند» (وَحَرِیٌّ إِذَا اَصْبَحَتْ لَهُ مُنْتَصِرَةً اَنْ تُمْسیَ لَهُ مُتَنَکِّرَةً وَإِنْ جَانِبٌ مِنْها اِعْذَوْذَبَ(5) وَ اَحْلَوْلَی(6)، أَمَرَّ مِنْها جانِبٌ فَأَوْبی(7)).

آری! چنین است طبیعت زندگی این دنیای مادّی، و همیشه چنین بوده و خواهد بود که تلخ و شیرین، پیروزی و شکست، زندگی و مرگ، به زودی جای خودرا با یکدیگر عوض می کنند و هیچ قدرتی نمی تواند مانع این دگرگونیها گردد.

آن گاه در تأکید همین معنی می فرماید: «هیچ کس از نعمتها و لذّات دنیا به آنچه خواسته است نمی رسد مگر این که (به زودی) مشکلات و سختی هایش او را به رنج می افکند و شبی را در زیر بال و پر امنیّت به سر نمی برد جز این که صبحگاهان، روی شهپرهای لغزنده خوف قرار می گیرد» (لا یَنالُ اْمُرؤٌ مِنْ غَضَارَتِها(8) رَغَباً إِلاَّ أَرْهَقَتْهُ(9) مِنْ نَوَائِبها تَعَباً وَلا یُمْسی مِنْها فِی جَنَاحِ أَمْن إِلاَّ أَصْبَحَ عَلَی قَوَادمِ(10) خَوْف).

آری! فاصله زمانی و مکانی خوشبختی و بدبختی در دنیا بسیار کم است، گاه در آغاز شب بساط عیش و نوش را گسترده، غرق لذّت و شادی است ولی با گذشتن یک شب، صبحگاهان، فریاد شیون بر مرگ عزیزانش از همان خانه پر زرق و برق برمی خیزد و گاه به دست نزدیکترین دوستان و محافظانش جام تلخ و زهرآلود مرگ را سر می کشد.

باز در ادامه این سخن، از فریب و فنای دنیا توصیف گویاتری فرموده می گوید:

«دنیا بسیار فریبنده است و آنچه در آن است فریب و نیرنگ است، فناپذیر است و هر کس در آن است نیز فانی می شود، و همه زاد و توشه های آن، جز زاد و توشه تقوا، بیهوده است، هر کس به مقدار کفایت از مواهب دنیا قانع شود آرامش بیشتری به دست می آورد، و آن کس که از آن بسیار طلبد وسیله نابودی خودرا بیشتر فراهم ساخته است (اضافه بر این) آنچه را به دست آورده به زودی از دست او می رود!» (غَرَّارَةٌ، غُروْرٌ ما فِیْها، فانِیَةٌ فان مَنْ عَلَیْها، لا خَیْرَ فِی شَیْء مِنْ أزْوادها إلاّ التَّقْوی. مَنْ أَقَلَّ مِنْها اِسْتَکْثَرَ مِمَّا یُؤْمِنُهُ وَ مَنْ اِسْتَکْثَرَ مِنْها اِسْتَکْثَرَ مِمّا یُوبقُهُ(11) وَ زالَ عَمّا قَلِیْل عَنْهُ).

و به این ترتیب امام (علیه السلام) به دنبال آن توصیفهایی که درباره تغییر و تحوّل نعمتها و جابه جایی قدرتها و نابودی موفقیّتها بیان می دارد نتیجه می گیرد که عاقل کسی است که از آن به مقدار کم (به اندازه کفاف) قناعت کند تا اسباب امنیّت خاطر فراهم سازد چرا که آنها که فزون طلبند برای حفظ این فزونی خود را در معرض آفات فراوان قرار داده و عوامل بدبختی و نابودی خویش را به دست خویش فراهم می سازند.


پی نوشت:

  1. «منحت» از مادّه «منح» (بر وزن مدح) به معنی عطا و بخشش است.

  2. «تَطُلَّهُ» از ماده «طَلّ» (بر وزن تلّ) به معنی باران نرم و ملایم است در مقابل «وابل» که به باران شدید گفته می شود. 

  3. «دیمة» از مادّه «دوام» به معنی بارانی است که به طور مستمرّ و آرام و خالی از رعد و برق فرومی بارد.

  4. «هَتَنَتْ» از مادّه «هتن» (بر وزن حتم) به معنی فروباریدن پی در پی است.

  5. «مزنة» به معنی قطعه ابر روشن و باران زاست.

  6. «اعذوذب» از مادّه «عذب» به معنی گوارائی است.

  7. «احلولی» از مادّه «حلو» به معنی شیرینی است.

  8. «أوبی» از مادّه «وبی» به معنی بیماری و هلاکت است.

  9. «غضارة» از مادّه «غضر» (بر وزن نذر) (به معنی فراوان ساختن نعمت) به معنی فراوانی نعمت و راحت بودن زندگی است.

  10. «أرهقت» از مادّه «رهق» (بر وزن شفق) به معنی پوشاندن چیزی با قهر و غلبه است. 

  11. «قوادم» جمع «قادمه» به معنی شهپرهایی است که در قسمت جلو بال پرنده گان قرار دارد و معمولاً بسیار لغزنده است.

  12. «یوبق» در اصل از مادّه «وبوق» (بر وزن نبوغ) به معنی هلاکت است بنابراین یوبق یعنی هلاک می کند.