[hadith]و منها فی ذکر النبی (ص‏لی الله علیه وآله):

زُهد النبی:‏

قَدْ حَقَّرَ الدُّنْیَا وَ صَغَّرَهَا وَ أَهْوَنَ بهَا وَ هَوَّنَهَا وَ عَلِمَ أَنَّ اللَّهَ زَوَاهَا عَنْهُ اخْتِیَاراً وَ بَسَطَهَا لِغَیْرِهِ احْتِقَاراً فَأَعْرَضَ عَنِ الدُّنْیَا بقَلْبهِ وَ أَمَاتَ ذکْرَهَا [مِنْ‏] عَنْ نَفْسهِ وَ أَحَبَّ أَنْ تَغِیبَ زینَتُهَا عَنْ عَیْنِهِ لِکَیْلَا یَتَّخِذَ مِنْهَا رِیَاشاً أَوْ یَرْجُوَ فِیهَا مَقَاماً بَلَّغَ عَنْ رَبِّهِ مُعْذراً وَ نَصَحَ لِأُمَّتِهِ مُنْذراً وَ دَعَا إِلَی الْجَنَّةِ مُبَشِّراً وَ خَوَّفَ مِنَ النَّارِ مُحَذِّراً.

أهل البیت‏:

نَحْنُ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ مَحَطُّ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِکَةِ وَ مَعَادنُ الْعِلْمِ وَ یَنَابیعُ الْحُکْمِ، نَاصِرُنَا وَ مُحِبُّنَا یَنْتَظِرُ الرَّحْمَةَ، وَ عَدُوُّنَا وَ مُبْغِضُنَا یَنْتَظِرُ السَّطْوَة.[/hadith]

ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن میثم)، ج 3، صفحه 125-122

بخشی از این خطبه است که در توصیف پیامبر اکرم (ص) ایراد فرموده است: 

این بخش از خطبه روایت و اقتصاصی«» از حال و صفات پسندیده پیامبر گرامی (ص) است، که امام (ع) آن را اساس گفتاری که پس از آن در باره فضایل و مناقب خود و سایر اهل بیت (ع) ایراد فرموده، قرار داده است. 

حقیر و کوچک شمردن دنیا، و سبک و بی اهمیّت جلوه دادن آن، اشاره است به این که پیامبر گرامی (ص) با بیان زشتیهای دنیا و شمردن معایب آن، مردم را از گرایش به دنیا و دوستی آن دور می کرد و به سوی خود می کشانید. جمله «اهوانه بها» (آن را خوار می داشت) کنایه از زهد و بی میلی آن حضرت به دنیاست، و این که فرموده است پیامبر اکرم (ص) دانا بود که خداوند از روی اختیار دنیا را از او دور داشته، اشاره است به این که زهد و بی رغبتی آن بزرگوار در دنیا به سبب این بود که می دانست خداوند همین شیوه را برای او برگزیده و اسبابش را برای وی فراهم فرموده است، و آنچه را خداوند برای او خواسته و اراده فرموده بنا بر مصلحت اوست تا این که نفس وی برای احراز کاملترین رسالتهای خداوند آماده گردد، و بتواند وظیفه سنگین خلافت إلهی را در روی زمین عهده دار شود، و نیز آگاه بود که حق تعالی دنیا را از جهت حقارت و پستی آن، برای غیر او فراخ و گسترده ساخته است، در باره این که پروردگار برای بندگانش چیزی را اختیار و انتخاب می کند مکرّرا در صفحات گذشته توضیح داده شده است. 

  • منظور امام (ع) از «فأعرض عنها بقلبه»: 

یعنی پیامبر گرامی (ص) قلبا از دنیا روگردان بود این است که یاد آن را از صفحه دل زدوده بود، و این که آن حضرت دوست می داشت که زیب و زیور دنیا از برابر چشمش پنهان باشد تا لباس فاخری از آن برنگیرد و آرزوی درنگ در آن را نکند، برای این بود که عنایات خاصّ خداوند او را از توجّه به متاع پست دنیا باز داشته و او را به سوی کمالات و مقاماتی که برایش اختصاص داده جذب کرده بود، و هم به این جهت بود که مبادا بر اثر میل و رغبت به دنیا از این مقام رفیع که الطاف ویژه خداوندی او را سبب نظام عالم قرار داده تنزّل کند. 

امام (ع) پس از این بیانات، به شرح سه مورد که از ثمرات نبوّت و نتایج زهد آن حضرت است پرداخته، که عبارت از رسانیدن پیام رسالت خویش از جانب پروردگار خود بطور کامل و شایسته به مردم است، به گونه ای که در روز قیامت نگویند که ما از این غافل بودیم (إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ) دیگر نصیحت و بیم دادن آنان به عذابهای دردناک که عاقبت اعراض از خداوند و نافرمانی اوست، مورد دیگر این که مردم را به سوی بهشت فرا خوانده، و به کسانی که سالک راه خدا باشند و صراط مستقیم را برگزینند مژده نعمتهای جاوید آن را داده است، سپس در دنباله ذکر اوصاف پسندیده پیامبر گرامی (ص) در برابر کسانی که با او به نزاع و کشمکش برخاسته اند همچون معاویه بر سبیل مفاخرت، فضل و برتری خویش را گوشزد، و به شرف قرابت و پیوندش با پیامبر خدا (ص) اشاره می فرماید، زیرا آن حضرت پس از پیامبر اکرم (ص) در خاندانی که شجره نبوّت، و جایگاه رسالت، و کان علم، و سرچشمه حکمت است، برترین جایگاه را دارد، چنان که پیش از این در آن جا که فضایل آن حضرت را نام برده ایم در این باره سخن رانده ایم، واژه شجره و معادن و ینابیع همان گونه که سابقا گفته شده استعاره اند، و چون بطوری که می دانیم امیر مؤمنان (ع) از اغصان عمده این شجره طیّبه است و هر شاخه ای از درخت، به نسبت قوّت و قرابتی که با ساقه و ریشه دارد، و همچنین وضع طبیعی آن مثمر و برومند می شود لذا با این استعاره مقدار فضیلت آن بزرگوار و نسبت آن حضرت با پیامبر اکرم (ص) دانسته می شود. 

  • پس از این فرموده است: «ناصرنا و محبّنا... »: 

این گفتار برای جلب یاری و محبّت مردم است، و با ذکر وعده رحمت و افاضه برکت از جانب پروردگار، آنان را برای نصرت خویش دعوت، و از دشمنی و کینه ورزی نسبت به او که موجب خشم و نزول عذاب پروردگار است بر حذر می دارد، و شاید منظور امام (ع) از ذکر فضایل خود، همین مطلب بوده است. توفیق و دور ماندن از گناه بسته به یاری خداست.