[hadith]الملائکة الکرام:
مِنْ مَلَائِکَةٍ أَسْکَنْتَهُمْ سَمَاوَاتِکَ وَ رَفَعْتَهُمْ عَنْ أَرْضِکَ هُمْ أَعْلَمُ خَلْقِکَ بکَ وَ أَخْوَفُهُمْ لَکَ وَ أَقْرَبُهُمْ مِنْکَ لَمْ یَسْکُنُوا الْأَصْلَابَ وَ لَمْ یُضَمَّنُوا الْأَرْحَامَ وَ لَمْ یُخْلَقُوا مِنْ مَاءٍ مَهِینٍ وَ لَمْ یَتَشَعَّبْهُمْ رَیْبُ الْمَنُونِ وَ إِنَّهُمْ عَلَی مَکَانِهِمْ مِنْکَ وَ مَنْزلَتِهِمْ عِنْدَکَ وَ اسْتِجْمَاعِ أَهْوَائِهِمْ فِیکَ وَ کَثْرَةِ طَاعَتِهِمْ لَکَ وَ قِلَّةِ غَفْلَتِهِمْ عَنْ أَمْرِکَ لَوْ عَایَنُوا کُنْهَ مَا خَفِیَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ لَحَقَّرُوا أَعْمَالَهُمْ وَ لَزَرَوْا عَلَی أَنْفُسهِمْ وَ لَعَرَفُوا أَنَّهُمْ لَمْ یَعْبُدُوکَ حَقَّ عِبَادَتِکَ وَ لَمْ یُطِیعُوکَ حَقَّ طَاعَتِکَ.[/hadith]
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن میثم)، ج 3، صفحه 102-100
باید دانست که حرف من در آغاز این بخش از خطبه برای بیان جنس است، زیرا امام (ع) هنگامی که سخن خود را در بیان عظمت حق تعالی آغاز می کند، تعظیم خود را به مقام ربوبی از طریق شمارش مخلوقات او انجام می دهد، و به ترتیب «ألاشرف فالاشرف» نخست از فرشتگان آسمانها سخن می راند، و با ذکر اوصافی از آنها به برتری آنان اشاره می فرماید:
1- این که فرشتگان از همه آفریدگان به خداوند داناترند روشن است، زیرا ثابت شده است مخلوقاتی که مجرّد از مادّه اند، دانش آنها از کشمکش نفس امّاره که مبدأ غفلت و منشأ سهو و نسیان است به دور بوده و علوم و معارف آنها از دیگر مخلوقات کاملتر است، دیگر این که فرشتگان آسمانها در رسیدن علوم و دیگر کمالات به انسانها واسطه فیض بوده و برای غیر خودشان به منزله استادند، و پیداست که استاد مقامی برتر از شاگرد دارد، همچنین در ذیل خطبه اول دانسته شد که معرفت از مقوله تشکیک است و دارای شدّت و ضعف می باشد.
2- این که ترس فرشتگان از خداوند بیش از دیگران است، زیرا آنان به مقام عظمت و جلال خداوند آگاهترند، و هر کس به خدا داناتر و آگاهتر است از او ترسانتر است، امّا دلیل این که آنها به خداوند داناترند همان است که در پیش گفته شد، و دلیل قسمت دوّم که هر کس خدا را بیشتر می شناسد از او ترسانتر است قول خداوند متعال است که فرموده است: «إِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادهِ الْعُلَماءُ» و در این آیه شریفه، خوف و خشیت از خداوند در علما و دانایان حصر شده است، و بر حسب تفاوتی که در مراتب علم و معرفت وجود دارد ترس از خداوند نیز دارای شدّت و ضعف است.
3- این که فرشتگان به درگاه خداوند مقرّبترند: مراد از نزدیک بودن، قرب مکانی نیست زیرا خداوند از قرار داشتن در، جا و مکان منزّه است، بلکه از نظر مقام و رتبه به خداوند نزدیکند، و آشکار است که هر کس به خدا داناتر و از او بیمناکتر است به او نزدیکتر و مقامش نزد او والاتر است، چنان که فرموده است: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ».
4- سلب نقصانهای بشری از فرشتگان به این که آنها در صلب پدران جا نگرفته و به رحم مادران در نیامده، و از آبی پست آفریده نشده، و دستخوش حوادث روزگار نگشته اند، آشکار است که این امور چهارگانه نقصانهایی است که از لوازم بدن عنصری می باشد چون مستلزم تغییر و دگرگونی و آمیختگی و آلودگی و تحمّل رنج درد و بیماری و دیگر عوارض تعیّنات بدنی است، که همه مانع توجّه انسان به سوی خداوند متعال است، و سلب این امور از فرشتگان که از این نقایص به دورند از کمالات و امتیازات آنهاست.
فرموده است: «و إنّهم علی مکانتهم منک...»،
امام (ع) پس از آن که مرتبه بلند فرشتگان را نسبت به دیگر آفریدگان بیان فرموده است، به شرح مقصود خود که بیان عظمت خداوند متعال در برابر فرشتگان، و حقارت آنها با همه اهمیّت و امتیاز، در پیشگاه اوست می پردازد، و می گوید: پروردگارا این فرشتگان با همه این برتریها که مایه شکوه و جلال آنهاست، و با این که در پیشگاه قرب تو جا دارند، و محبّت آنها به تو کامل است و چنان در انوار کبریای تو مستغرقند که توجّهی به جز تو ندارند اگر کنه حقیقت تو را بدانند طاعت و عبادت خویش را ناچیز خواهند شمرد، و خواهند دانست که اعمال آنها در خور عظمت و کبریایی تو نیست، و چون کمال طاعت و عبادت بسته به مطابقت آن با اوامر مولا و درجه آگاهی به عظمت و جلال اوست و خداوند متعال بالاتر از آن است که هیچ فرشته مقرّب و نبیّ مرسلی به کنه حقیقت او دانایی و آگاهی یابد لذا عبادت فرشتگان نیز با عجز از درک کنه ذات او، بر حسب درجات معرفت آنهاست، و هر کدام از آنها که معرفتش کمتر است، عبادتش در برابر عبادت آن که معرفتش بیشتر است ناچیز و اندک است، تا آن جا که اگر بر درجات معرفت آنها افزوده شود و بتوانند بر کنه حقیقت او راه یابند، عبادات آنان فزونتر و کاملتر خواهد شد، و آنچه را در پیش انجام داده اند حقیر و ناچیز خواهند شمرد، و خود را بر قصور در طاعت و کوتاهی در عبادت که شایسته کمال مطلق اوست سرزنش خواهند کرد.
امام (ع) در جمله «و قلّة غفلتهم عن أمرک»،
عدم صدق غفلت در حقّ فرشتگان را مجازا به قلّت غفلت تعبیر فرموده است و این از باب اطلاق اسم لازم بر ملزوم است زیرا هر معدومی اندک است ولی هر اندکی معدوم نیست، و نیز قلّة الغفله را در مقابل«» کثرة الطّاعه استعمال فرموده و محتمل است که مراد آن حضرت از قلّت غفلت فرشتگان قوّت معرفت برخی از آنها نسبت به برخی دیگر باشد و مجازا از نظر اطلاق اسم لازم بر ملزوم به کار رفته است، زیرا قلّت غفلت مستلزم قوّت و فزونی معرفت است، پیش از این در باره انواع فرشتگان آسمان و جز آنها و نیز نکته هایی از احوال آنها را در خطبه نخست شرح داده ایم.