[hadith]من خطبة له (علیه السلام) فی رسول اللّه و أهل بیته:

الْحَمْدُ لِلَّهِ النَّاشرِ فِی الْخَلْقِ فَضْلَهُ وَ الْبَاسطِ فِیهِمْ بالْجُود یَدَهُ، نَحْمَدُهُ فِی جَمِیعِ أُمُورِهِ وَ نَسْتَعِینُهُ عَلَی رِعَایَةِ حُقُوقِهِ،

وَ نَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ غَیْرُهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، أَرْسَلَهُ بأَمْرِهِ صَادعاً وَ بذکْرِهِ نَاطِقاً، فَأَدَّی أَمِیناً وَ مَضَی رَشیداً.[/hadith]

امام (ع) در این خطبه مردم را در باره امامان پس از خود آگاهی می دهد و به آنها می آموزد که چگونه باید با آنان رفتار کنند و نیز آنها را به ظهور امامی از پی امامی دیگر از اهل بیت (ع) امیدوار می سازد، و به آنان وعده می دهد که با ظهور امام منتظر (ع) نعمتهای خداوند بدان گونه که آرزو دارند در باره آنها کامل خواهد شد.

فرموده است: «الحمد للّه... حقوقه»:

امام (ع) خداوند را به مناسبت دو امر سپاس گزارده است، یکی انتشار فضل و احسان او در میان آفریدگان و دیگر این که دست جود و بخشش خود را برای آنها گشوده است، بدیهی است مراد از ید «دست» نعمت خداوند است که بر سبیل مجاز و اطلاق اسم سبب بر مسبّب استعمال شده، و روشن است که «جود» منشأ نعمتهای الهی است، و استعمال دو واژه نشر و بسط اگر چه در اجسام بر سبیل حقیقت است، لکن در غیر اجسام از استعاره های رایجی است که به حقیقت نزدیکند.

سپس امام (ع) سپاس و ستایش خود را بر همه آنچه از پروردگار صادر می شود، اعمّ از آسودگی و سختی، تعمیم و گسترش داده است زیرا شدایدی که متوجّه انسان می شود نیز از نعمتهای پروردگار است، و چنانچه آدمی با بردباری و شکیبایی با آنها برخورد کند، موجب ثواب زیاد و پاداش بسیار برای او خواهد بود، چنان که خداوند متعال فرموده است: «وَ بَشِّرِ الصَّابرِینَ» و پیداست آنچه سبب جلب نعمت می شود نیز نعمت است.

امام (ع) پس از آن که خداوند را بر نعمتهایی که ارزانی فرموده ستوده است، از او درخواست می کند که وی را برای ادای حقوق واجب او یاری فرماید.

این که واژه «صادع» را برای پیامبر گرامی (ص) به طریق استعاره آورده بدین مناسبت است که رسول اکرم (ص) به فرمان الهی کیان شرک را شکست و دلهای مشرکان را شکافت و کفر و نادانی را از درون دلهای آنها بیرون آورد، و سخن از خداوند گفت و یاد او را در دلهای آنها جای داد، و پس از آن که رسالت خود را با درستی و امانت به پایان برد، خداوند روح او را گرفت و به سوی خویش فرا خواند و به مقام قدس خود رهنمون شد، و او را در منازل رفیع فرشتگان پاک خود جای داد.

واژه های صادعا و ناطقا و أمینا و رشیدا همه از نظر نحوی حالند.