[hadith]وَ قَالَ (علیه السلام) لِابْنِهِ الْحَسَنِ (علیه السلام):

یَا بُنَیَّ احْفَظْ عَنِّی أَرْبَعاً وَ أَرْبَعاً، لَا یَضُرُّکَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ: إِنَّ أَغْنَی الْغِنَی الْعَقْلُ، وَ أَکْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ، وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ، وَ أَکْرَمَ الْحَسَب حُسْنُ الْخُلُقِ.

یَا بُنَیَّ إِیَّاکَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ، فَإِنَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَنْفَعَکَ فَیَضُرُّکَ؛ وَ إِیَّاکَ وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِیلِ، فَإِنَّهُ یَقْعُدُ عَنْکَ أَحْوَجَ مَا تَکُونُ إِلَیْهِ؛ وَ إِیَّاکَ وَ مُصَادَقَةَ الْفَاجِرِ، فَإِنَّهُ یَبیعُکَ بالتَّافِهِ؛ وَ إِیَّاکَ وَ مُصَادَقَةَ الْکَذَّاب، فَإِنَّهُ کَالسَّرَاب یُقَرِّبُ عَلَیْکَ الْبَعِیدَ وَ یُبَعِّدُ عَلَیْکَ الْقَرِیبَ.[/hadith]

امام (ع) به فرزندش امام حسن (ع) فرمود «یَا بُنَیَّ احْفَظْ عَنِّی أَرْبَعاً وَ أَرْبَعاً....»:

«أربعا و أربعا» برای این که چهار مورد اوّل، در یک زمینه یعنی کسب فضایل اخلاق نفسانی و چهار مورد دوم از سنخ رفتار با مردم است.

بعضی گفته اند: از آن جهت است که دسته اوّل از سنخ اثباتی و دسته دوم سلبی می باشند.

امّا چهار مورد اوّل عبارتند از:

1-  عقل، مقصود امام (ع) مرتبه دوم از مراتب عقل نظری موسوم به عقل بالملکه، است که بدان وسیله از علوم بدیهی، حسّی و تجربی، قوّه ای برای نفس حاصل می شود، که آن را به علوم نظری می رساند. تا در نتیجه، مراتب عقلی پس از این مرتبه، به دست آید. و امام (ع) با بیان این که عقل، بالاترین سرمایه و توانگری است، فرزند خود را بدان ترغیب فرموده است توضیح آن که چون به وسیله عقل، دنیا و آخرت به دست می آید، بنا بر این، عقل بزرگترین وسیله توانگری است و بی نیازی بدان وسیله حاصل می شود.

2-  حماقت که عبارت از همان صفت ناپسند کودنی، و جنبه کمبود عقل مورد ذکر است امام (ع) با بیان این که آن بزرگترین بیچارگی است فرزند را از آن برحذر داشته است، زیرا وسیله تهی دستی از کمالات بویژه کمالات نفسانی است که باعث بی نیازی تمام عیار است بنا بر این بی خردی و حماقت بزرگترین بیچارگی است.

3-  خودبینی، که عبارت از صفت ناپسند تکبّر و نقطه مقابل تواضع و فروتنی است. امام (ع) با بیان این که خودبینی ترسناکترین چیز است فرزندش را از آن برحذر داشته است. بدیهی است که آن مهمترین عامل ترس و بیزاری دوستان است، زیرا تواضع شخص فروتن چون باعث نزدیک شدن دیگران و علاقه شدید آنها به انسان می گردد، بنا بر این ضدّ آن [تکبّر] باعث نفرت و ترس بیشتر مردم از وی خواهد بود.

4-  خوش خویی، امام (ع) با بیان این که خوش خویی گرامی ترین بزرگی و شخصیّت است از آن رو که والاترین کمالات جاودانه است، آدمیان را تشویق به خوش خویی فرموده است. این صفات مورد نفرت و یا مورد ترغیب، مقدّمات صغرا برای قیاسهای مضمرند.

امّا چهار مورد دوّم:

1-  زنهار از دوستی نادان، امام (ع) از این عمل برحذر داشته است به دلیل پی آمدی که نادانی دوست نادان دارد، یعنی نهادن زیان به جای سود -آنجا که به قصد سود رساندن است- چون بین سود و زیان فرقی نمی گذارد.

2-  زنهار از دوستی با بخیل. امام (ع) از آن رو که بخل شخص بخیل باعث خودداری او از برآوردن نیاز دوستش می گردد، از این عمل برحذر داشته است. کلمه: احوج حال است برای ضمیر در عنک.

3-  زنهار از دوستی بدکار، بدکاری صفت ناپسند رها کردن فضیلت عفّت و پاکدامنی است. امام (ع) به دلیل پیامد آن که بی وفایی و فروختن دوست به اندک چیزی است، از دوستی بدکار برحذر داشته است.

4-  زنهار از دوستی با کذّاب. امام (ع) با تشبیه آن به سراب از چنین دوستی برحذر داشته است و با این عبارت: «یقرّب...»، به وجه شبه اشاره فرموده است.

توضیح مطلب از این قرار است که شخصی که پر دروغگو است، حقیقت آنچه را که به زبان می آورد پوشیده می دارد و در نتیجه کارهای مشکل و دور را آسان جلوه می دهد و دسترسی بدانها را ساده می نماید، و کارهای آسان نزدیک را دور ساخته و مطابق هدفهایی که دارد با سخن دروغش آنها را دور جلوه می دهد، با این که در واقع آن طور نیست، مانند سرابی که آب به نظر می رسد در صورتی که آب نیست.

تمام چهار مورد زنهار که با عبارت: فانّه همراهند، مقدمات صغرا برای قیاسات مضمری هستند که کبرای مقدّر آنها چنین است: و هر آن کس که این طور باشد از دوستی و همصحبتی با او باید حذر کرد. توفیق از جانب خداست.