[hadith]فصل نذکر فیه شیئا من غریب کلامه المحتاج إلی التفسیر:

1- و فی حدیثه (علیه السلام): فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ، ضَرَبَ یَعْسُوبُ الدِّینِ بذَنَبهِ، فَیَجْتَمِعُونَ إِلَیْهِ کَمَا یَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِیفِ.

[قال الرضی رحمه الله تعالی «الیعسوب» السید العظیم المالک لأمور الناس یومئذ، و القزع قطع الغیم التی لا ماء فیها].[/hadith]

جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 8، ص52

و من کلامه علیه السّلام المتضمن الفاظا من الغریب تحتاج الی تفسیر: قوله علیه السّلام فی حدیثه: فاذا کان ذلک ضرب یعسوب الدین بذنبه، فیجتمعون الیه کما یجتمع قزع الخریف. قال الرضی رحمة الله تعالی: «یعسوب الدین: السید العظیم المالک لامور الناس یومئذ، و القزع: قطع الغیم التی لاماء فیها.» «از جمله سخنان آن حضرت که متضمن الفاظ غریبی است و نیازمند به شرح و تفسیر، و این گفتار آن حضرت در حدیث خود که چون چنین شود یعسوب دین با پیروان خود به راه افتد و آنان بر او جمع می شوند. همچون پاره های ابر پاییزی که در آن آب نیست.» سید رضی که خدایش رحمت کناد گفته است: مقصود از یعسوب دین، مهتر بزرگی است که در آن هنگام مالک امور مردم است و مقصود از «قزع» پاره های ابر بی باران است.

ابن ابی الحدید ضمن توضیح برخی از لغات و اصطلاحات و اعتراض بر سید رضی که در معنی «قزع» تسامح فرموده است، می گوید: اگر بگویی که این سخن اعتقاد مذهب امامیه را استوار می سازد که مهدی علیه السّلام ترسان و پوشیده است و به سیر و سیاحت در زمین سرگرم است و در آخر الزمان ظاهر می شود و در مرکز حکومت خود مستقر می گردد، می گویم به عقیده ما هم این موضوع بعید نیست که امام مهدی چون در آخر زمان ظهور کند، نخست برای مصلحتی که خداوند متعال سبب آن را می داند حکومتش پابرجای نباشد و سپس پابرجای و منظم شود. امیر المؤمنین کلمه یعسوب را در مورد دیگری هم به کار برده است و روز جنگ جمل چون از کنار کشته عبد الرحمن بن عتاب بن اسید عبور فرمود گفت: «این یعسوب قریش است.»، یعنی سالار و مهتر ایشان.