[hadith]وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُتَّقِینَ ذَهَبُوا بعَاجِلِ الدُّنْیَا وَ آجِلِ الْآخِرَةِ، فَشَارَکُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِی دُنْیَاهُمْ، وَ لَمْ [یُشَارِکْهُمْ أَهْلُ] یُشَارِکُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِی آخِرَتِهِمْ؛ سَکَنُوا الدُّنْیَا بأَفْضَلِ مَا سُکِنَتْ وَ أَکَلُوهَا بأَفْضَلِ مَا أُکِلَتْ، فَحَظُوا مِنَ الدُّنْیَا بمَا حَظِیَ بهِ الْمُتْرَفُونَ وَ أَخَذُوا مِنْهَا مَا أَخَذَهُ الْجَبَابرَةُ الْمُتَکَبِّرُونَ؛ ثُمَّ انْقَلَبُوا عَنْهَا بالزَّاد الْمُبَلِّغِ وَ الْمَتْجَرِ الرَّابحِ، أَصَابُوا لَذَّةَ زُهْد الدُّنْیَا فِی دُنْیَاهُمْ وَ تَیَقَّنُوا أَنَّهُمْ جِیرَانُ اللَّهِ غَداً فِی آخِرَتِهِمْ، لَا تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَةٌ وَ لَا [یَنْقُفُ] یَنْقُصُ لَهُمْ نَصِیبٌ مِنْ لَذَّةٍ.[/hadith]

ساده زیست ها هم دنیا را دارند و هم آخرت را:

امام(علیه السلام) در این بخش از نامه خود بحث جامعی درباره صفات پرهیزکاران و افتخارات و امتیازات آنها دارد تا درسی برای محمد بن ابی بکر و سایر مردم مصر باشد.

نخست می فرماید: «بدانید ای بندگان خدا که پرهیزکاران هم از دنیای زودگذر بهره گرفتند و هم از سرای آخرت، با اهل دنیا در دنیایشان شرکت جستند در حالی که با اهل دنیا در آخرت (تاریک) آنها شرکت نکردند»; (وَاعْلَمُوا عِبَادَ اللهِ أَنَّ الْمُتَّقِینَ ذَهَبُوا بعَاجِلِ الدُّنْیَا وَآجِلِ الاْخِرَةِ، فَشَارَکُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِی دُنْیَاهُمْ، وَلَمْ یُشَارِکُوا(1) أَهْلَ الدُّنْیَا فِی آخِرَتِهِمْ).

آن گاه امام(علیه السلام) به شرح این معنا پرداخته و می فرماید: «آنها در دنیا بهترین مسکن (مسکن های ساده و دور از تکلف و زرق و برق) را برگزیدند و بهترین خوراک ها (خوراک ساده و حلال و مورد نیاز) را تناول کردند و همان لذتی را که متنعمان از دنیا بردند، نصیبشان شد و آنچه را جباران مستکبر از آن بهره گرفتند، بهره آنان گشت (زندگی ساده آنها لذت بخش تر از زندگی پر زرق و برق جباران بود)»; (سَکَنُوا الدُّنْیَا بأَفْضَلِ مَا سُکِنَتْ، وَأَکَلُوهَا بأَفْضَلِ مَا أُکِلَتْ، فَحَظُوا مِنَ الدُّنْیَا بمَا حَظِیَ بهِ الْمُتْرَفُونَ(2)، وَأَخَذُوا مِنْهَا مَا أَخَذَهُ الْجَبَابرَةُ الْمُتَکَبِّرُونَ).

مفهوم این سخن آن نیست که پرهیزکاران زهد پیشه، مانند اهل دنیا سفره های رنگین و کاخ های زیبا و لباس های زربفت برای خود تهیّه می بینند، بلکه منظور این است که آنها از آن زندگی ساده خود به همان اندازه لذت می برند که متنعمان، لذت می برند; زیرا از یک سو به اندازه نیاز تهیه می کنند و انسان نیازمند هنگامی که به مقصود خود برسد بسیار لذت می برد همچون انسان گرسنه ای که به غذای ساده ای دست یابد و از سوی دیگر چون می دانند حلال است و رضای خدا در آن است و عقاب اخروی ندارد، با روحی آرام و فکری راحت و قلبی مطمئن از این مواهب ساده بهره می گیرند.

بسیارند کسانی که در خانه ای ساده و کوچک با وسایلی محدود و غذا و لباسی کم ارزش زندگی می کنند; ولی بر اثر روحیات عالی، از زندگی خود کاملا راضی هستند و آرامش بی نظیری احساس می کنند و خود را بسیار خوشبخت می بینند در حالی که اکثر ثروتمندان که در کاخ های مجلل و با بهترین وسایل زندگی و سفره های بسیار رنگین روزگار می گذرانند، گرفتار پریشانی خاطر، اضطراب و گاه افسردگی و بیماری روانی هستند. تجربه این موضوع واقعیّت گفتار مولا علی(علیه السلام) را در جمله های بالا کاملا روشن می سازد.

اضافه بر اینها، پرهیزکاران چون زندگی کاملا ساده ای دارند به هنگام ترک دنیا حسرتی بر دل آنها نمی ماند; ولی جباران متکبّر و مترَف با آن زندگی زیبا و پرزرق و برق به هنگام جدایی از دنیا بالاترین حسرت را دارند به خصوص اینکه اگر اعتقادی به آخرت داشته باشند می دانند وزر و وبال این همه ثروت ها به گردن آنها خواهد بود.

این بدر می رود از باغ به صد حسرت و داغ *** وان چه دارد که به حسرت بگذارد آن را

آن گاه امام(علیه السلام) در ادامه این سخن می فرماید: «سپس آنها (پرهیزکاران) از این جهان با زاد و توشه کافی و تجارتی پرسود، به سوی سفر آخرت رفتند. از لذت زهد در دنیا بهره مند شدند و یقین کردند که در آخرت همسایگان خدایند در سرایی که هرچه تقاضا کنند اجابت می شود و هیچ گونه لذتی از آنها دریغ نخواهد شد»; (ثُمَّ انْقَلَبُوا عَنْهَا بالزَّاد الْمُبَلِّغِ(3)، وَالْمَتْجَرِ الرَّابحِ أَصَابُوا لَذَّةَ زُهْد الدُّنْیَا فِی دُنْیَاهُمْ، وَتَیَقَّنُوا أَنَّهُمْ جِیرَانُ اللهِ(4) غَداً فِی آخِرَتِهِمْ، لاَ تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَةٌ، وَلاَ یَنْقُصُ لَهُمْ نَصِیبٌ مِنْ لَذَّة).

جمله «لاَ تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَةٌ» اشاره است به آیه شریفه (لَهُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ وَلَهُمْ مَّا یَدَّعُونَ); برای آنها در بهشت میوه بسیار لذّت بخشی است، و هر چه بخواهند در اختیارشان خواهد بود»(5); و جمله «وَلاَ یَنْقُصُ لَهُمْ نَصِیبٌ مِنْ لَذَّة» اشاره است به آیه شریفه «(وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنفُسُکُمْ وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ); و برای شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است و هرچه طلب کنید به شما داده می شود».(6)

بعضی از شارحان و مترجمان نهج البلاغه جمله «لاَ تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَةٌ وَلاَ یَنْقُصُ لَهُمْ نَصِیبٌ مِنْ لَذَّة» را ناظر به حال متقیان در دنیا دانسته اند که دعاهای آنها بر اثر ایمان و حسن یقین و عمل مستجاب می شود و هیچ یک از لذات دنیا از آنها دریغ نخواهد شد; ولی این تفسیر صحیح به نظر نمی رسد، زیرا این جمله دنبال جمله ای است که درباره آخرت سخن می گوید و آنچه درباره حال متقیان در دنیا بود در جمله های قبل آمده است و همان گونه که در بالا گفتیم این دو جمله اشاره به آیاتی از قرآن مجید است که ذکر شد.


پی نوشت:

1 . ضمیر در «لَمْ یُشارِکُوا» به متقین و پرهیزکاران بر می گردد و مفهومش این است که پرهیزکاران در آخرتِ پر از عذاب دنیاپرستان شرکت ندارند; ولی در چندین نسخ و نیز نسخه تصحیح شده نهج البلاغه «لَمْ یُشارِکْهُم» آمده که بسیار مناسب تر است و مفهومش این است که اهل دنیا در آخرت پرهیزکاران شرکت ندارند در حالی که اهل دنیا در دنیای آنها به صورت معقول شریکند.

2 . «مَتْرَف» همان گونه که در شرح نامه 10 گفتیم به معنای ثروتمندان مغرور و گردنکش است.

3 . «المبلّغ» در اینجا به معنای زاد و توشه ای است که انسان را به مقصد می رساند از ریشه «بلوغ» به معنای رسیدن گرفته شده است.

4 . «جیران الله» به معنای همسایگان خدا، معنای کنایی دارد، زیرا مسلم است خداوند خانه ای ندارد تا همسایه ای داشته باشد و اشاره به مقام قرب معنوی با پروردگار است.

5 . یس، آیه 57 .

6 . فصلت، آیه 31.