[hadith]أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بتَقْوَی اللَّهِ، وَ أُحَذِّرُکُمْ أَهْلَ النِّفَاقِ، فَإِنَّهُمُ الضَّالُّونَ الْمُضِلُّونَ وَ الزَّالُّونَ الْمُزلُّونَ، یَتَلَوَّنُونَ أَلْوَاناً وَ یَفْتَنُّونَ افْتِنَاناً، وَ یَعْمِدُونَکُمْ بکُلِّ عِمَادٍ وَ یَرْصُدُونَکُمْ بکُلِّ مِرْصَادٍ. قُلُوبُهُمْ دَوِیَّةٌ وَ صِفَاحُهُمْ نَقِیَّةٌ، یَمْشُونَ الْخَفَاءَ وَ یَدبُّونَ الضَّرَاءَ، وَصْفُهُمْ دَوَاءٌ وَ قَوْلُهُمْ شفَاءٌ وَ فِعْلُهُمُ الدَّاءُ الْعَیَاءُ، حَسَدَةُ الرَّخَاءِ وَ مُؤَکِّدُو الْبَلَاءِ وَ مُقْنِطُو الرَّجَاءِ. لَهُمْ بکُلِّ طَرِیقٍ صَرِیعٌ وَ إِلَی کُلِّ قَلْبٍ شَفِیعٌ وَ لِکُلِّ شَجْوٍ دُمُوعٌ، یَتَقَارَضُونَ الثَّنَاءَ وَ یَتَرَاقَبُونَ الْجَزَاءَ. إِنْ سَأَلُوا أَلْحَفُوا وَ إِنْ عَذَلُوا کَشَفُوا وَ إِنْ حَکَمُوا أَسْرَفُوا. قَدْ أَعَدُّوا لِکُلِّ حَقٍّ بَاطِلًا وَ لِکُلِّ قَائِمٍ مَائِلًا وَ لِکُلِّ حَیٍّ قَاتِلًا وَ لِکُلِّ بَابٍ مِفْتَاحاً وَ لِکُلِّ لَیْلٍ مِصْبَاحاً. یَتَوَصَّلُونَ إِلَی الطَّمَعِ بالْیَأْس لِیُقِیمُوا بهِ أَسْوَاقَهُمْ وَ یُنْفِقُوا بهِ أَعْلَاقَهُمْ. یَقُولُونَ فَیُشَبِّهُونَ وَ یَصِفُونَ فَیُمَوِّهُونَ، قَدْ هَوَّنُوا الطَّرِیقَ وَ أَضْلَعُوا الْمَضِیقَ، فَهُمْ لُمَةُ الشَّیْطَانِ وَ حُمَةُ النِّیرَانِ، «أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسرُون».[/hadith]
پس از این امیر مؤمنان (ع) به تقوا و پرهیزگاری سفارش می کند، و آنان را از منافقان بر حذر می دارد، و ویژگیهای این گروه را بر می شمارد تا آنان را بشناسند و از آنها دوری گزینند و نفرت پیدا کنند، زیرا اینها هم گمراهند یعنی از راه خدا منحرف شده و هدایت نیافته اند و هم با القای شبهه های باطل و سخنان نادرست دیگران را به گمراهی می کشانند، معنای «الزّالّون المزلّون» نیز همین است.
تلّون آنها کنایه از این است که منافقان به سبب مقاصد باطل و اغراض فاسدی که دارند احوال آنها پیوسته در تغییر، و گفتار و رفتار آنها جوراجور و دستخوش دگرگونی است و با هر کس با چهره و زبانی جداگانه برخورد می کنند، تفتّن منافقان یعنی کوشش آنان برای این که دیگران را در فتنه و بلا اندازند نیز به همین معناست و به گوناگونی گفتار و رفتار آنها بر حسب اغراض و مقاصدی که دارند اشاره دارد، و مقصود از جمله «یعمدونکم بکلّ عماد» بیان این است که منافقان قصد دارند به هر نیرنگ و فریب مؤمنان را دچار هر گونه سختی و ناگواری سازند، و منظور از جمله یرصدونکم بکلّ مرصاد پیگیری و بررسی اقسام نیرنگها از طرف منافقان است تا بتوانند از طریق حیله و تزویر، در نابودی مؤمنان اقدام و آنها را به هر سختی و بدبختی دچار سازند، مراد از بیماری دلهای منافقان و پاکیزگی ظاهر آنان، دردهای نفسانی است که جان آنها را فرا گرفته مانند حسد و کینه و مکر و فریب، که در نهان بر ضدّ آنان حیله و تزویر به کار می برند، و در آشکار نسبت به آنان اظهار خوشرویی و دوستی و محبّت و خیرخواهی می کنند، و این رویّه که انسان با زبان چیزی را خوب و پسندیده بداند و خلاف آن را در دل داشته و پنهان کرده باشد قانون و ضابطه نفاق است، مقصود از واژه «صفاحهم» صورت ظاهر آنهاست، و مراد از پاکیزگی صورتهایشان سلامت ظاهر آنها از بیماریهایی است که دلهای آنها را فرا گرفته است.
فرموده است: «یَمْشُونَ الْخَفَاءَ».
این سخن کنایه از این است که اقدامات زبانی و عملی خود را در جهت مقاصد و اهدافی که دارند پوشیده داشته و دور از فهم و اطّلاع دیگران انجام می دهند، جمله «و یدبّون الضّرّاء» نیز به همین معناست، واژه های خفاء و ضرّا و بنا بر ظرفیّت منصوبند، و اینها برای کسی که در صدد فریب دیگری است مثل آورده می شود.
فرموده است: «وصفهم دواء... العیاء».
یعنی: آنها مانند زاهدان و پارسایان مردمان را موعظه کرده به پرهیزگاری و فرمانبرداری خداوند دستور می دهند، آشکار است که این سخنان درمان ناپاکی و شفابخش گمراهی است، امّا با گناهانی که مرتکب می شوند کردار آنها کردار فاسقان و گمراهان است، و گناه بزرگترین درد درمان ناپذیر است.
فرموده است: «حسدة الرّخاء».
یعنی اگر در زندگی کسی فراخی و گشایشی بینند بر او حسد می ورزند، «و مؤکّدوا البلاء» و اگر کسی را در سختی و گرفتاری مشاهده کنند با سخن چینی و فتنه انگیزی بر رنج و محنت او می افزایند، به جای صفت مؤکّدوا، و مولّدوا (تولید کنندگان) نیز روایت شده و معنای آن روشن است، و «مقنطوا الرّجاء» یعنی اگر کسی امید چیزی را داشته باشد مقتضای طبع آنها این است که او را نومید گردانند، زیرا روش منافق دروغگو همواره بر این است که دور را نزدیک و نزدیک را دور نشان دهد.
فرموده است: «لهم بکلّ طریق صریع».
این سخن اشاره بر این است: کسانی که در نتیجه فریب و نیرنگ اینها کشته شده یا آزار و آسیب دیده بسیارند، واژه طریق یا کنایه از مقاصد گوناگون منافقان، و یا منظور نیرنگها و بد اندیشیهای مختلف آنهاست که در هر صورت مستلزم اذیّت و آزار دیگران است.
فرموده است: «إلی کلّ قلب شفیع».
یعنی: از ویژگیهای منافق این است که در هر دلی به گونه ای راهی خاصّ او پیدا کند، و برای نفوذ در وی وسیله ای جداگانه فراهم سازد، تا خود را دوست همگان حتّی دشمنان قلمداد کند، و بدین طریق بتواند فتنه به راه اندازد و شور و شرّ به پا سازد، و در واقع او دوست همگان نیست بلکه دشمن همگی است، همچنین جمله «لکلّ شجو دموع» کنایه از این است که برای دست یافتن به مقاصد و اغراض خود در برابر گریه و اندوه دیگران، به دروغ اظهار غمگینی می کنند و اشک می ریزند در حالی که آنان دشمن غمدیدگانند.
فرموده است: «یتقارضون الثّناء و یتراقبون الجزاء».
یعنی: هر یک از آنها همکار خود را می ستاید تا او نیز به ستایش وی اقدام کند و در برابر کار خود از او انتظار پاداش دارد.
فرموده است: «إن سألوا ألحفوا».
یعنی: اگر از کسی درخواستی داشته باشند برای این که او درخواست آنها را انجام دهد اصرار می ورزند و پافشاری می کنند، و این از صفات زشت به شمار آمده چنان که حقّ تعالی فرموده است: «لِلْفُقَراءِ الَّذینَ أُحْصِرُوا فِی».
فرموده است: «و إن عذلوا کشفوا».
یعنی اگر کسی را سرزنش کنند عیبهای او را آشکار و از این طریق او را شرمنده و سرافکنده می سازند و بسا این که عیبهای او را در حضور کسی به او می گویند که دوست نمی دارد وی در جریان آنها قرار گیرد، و اینها از آن ناصحان خیر اندیش نیستند که در هنگام عتاب و بازخواست پرده از گناه انسان بر ندارند و به کنایه ای لطیف و سر بسته اکتفا کنند، «و إن حکموا أسرفوا» یعنی اگر یکی از آنها حکمرانی و فرمانروایی یابد در بیدادگری و شکمخوارگی زیاده روی می کند، و در شهوترانی و بهره گیری از خوشیهای دنیا پا از حدّ فراتر می گذارد، زیرا او به سبب جهل و نادانی نمی تواند عواقب کارها را پیش بینی کند و می پندارد هیچ کاری بهتر و بالاتر از آنچه او می کند در این جهان نیست، جمله «قد أعدّوا لکلّ حقّ باطلا» یعنی برای این که حقّ را باطل جلوه دهند و آن را در جامه تزویر خود بپوشانند شبهاتی آماده کرده اند، «و لکلّ حیّ قاتلا» این که برای هر زنده ای کشنده ای فراهم ساخته اند کنایه از این است که برای از میان بردن هر حقّی وسیله ای مهیّا کرده اند، و حیّ در این جا اعمّ از انسان زنده و هر امری است که هنگامی که آنان در صدد تباهی و نابودی آن بر می آیند ثابت و پا بر جا باشد.
جمله «و لکلّ باب مفتاحا» یعنی برای هر دری از حیله و تزویر کلیدی ساخته اند، واژه مفتاح (کلید) استعاره است، در عبارت «و لکلّ لیل مصباحا» واژه لیل (شب) برای امور مشکل و مبهم استعاره شده است، همچنین واژه مصباح (چراغ) برای آراء و نظریّاتی که آنان در این گونه امور اظهار و بدینوسیله در آن دخالت کرده نیرنگ خود را به کار می برند استعاره شده است، مانند حیله ای که عمرو بن عاص در جنگ صفّین در شبی که به لیلة الهریر معروف است به معاویه آموخت تا لشکریان شام قرآنها را بر سر نیزه ها بلند کنند و از سپاه عراق بخواهند که قرآن میان آنان داوری کند، و برای رهایی از جنگی که شامیان را به ستوه آورده بود جز این رأی منافقانه و نیرنگ زیرکانه راهی نبود، معنای عبارت «یتوصّلون إلی الطّمع بالیأس» این است که منافقان با اظهار بی نیازی از آنچه در دست مردم است و زهد نمایی، به مطامع خود دست می یابند، چنان که راه و روش بسیاری از زاهدان این زمان است، توصیف منافقان به این که چیزی را که می خواهند به دست آورند ضدّ وسیله تحصیل آن را به کار می برند، بلیغترین تعریف ممکن در باره اهل نفاق و تزویر است.
فرموده است: «لیقیموا به أسواقهم».
واژه أسواق (بازارها) برای همین رفتار ریاکارانه و مزوّرانه منافقان با مردم، و طریقه داد و ستد آنان استعاره شده، و پیروی آنها از این روش برای این است که بازار خود را گرم داشته، و کالای ریا و تزویر خویش را رواج بخشند، جمله «و ینفقوا به أعلاقهم» نیز به همین معناست، واژه أعلاق (چیزهای نفیس) برای آراء و اندیشه های منافقان که به پندار خودشان بسیار ارزشمند و عالی است، استعاره شده است.
فرموده است: «یقولون... فیوهّمون».
یعنی منافقان با گفتار خود شبهه در دلها می اندازند و باطل را به صورت حقّ جلوه گر می سازند.
فرموده است: «قد هوّنوا الطّریق».
یعنی اینان می دانند برای پیش برد مقاصد و نیرنگهای خود چگونه گام بردارند و راه خویش را هموار سازند، جمله «و أضلعوا المضیق» به معنای این است که تنگناها را پیچ و خم دار کرده اند، واژه مضیق کنایه از طرق دقیق مداخله در امور است و منظور از پیچ و خم دادن به طرق مذکور این است که منافقان هنگامی که بخواهند در امر مشکل و دشواری خود را وارد سازند، قصد خود را اظهار نمی دارند و وانمود می کنند که هدف آنها چیز دیگری است، تا کار خود را از نظر دیگران پوشیده داشته و امر را بر آنان مشتبه سازند که مبادا بر حیله و تزویر آنها آگاه شوند و مقصود آنان حاصل نگردد.
فرموده است: «فهم لمّة الشّیطان».
یعنی آنان یاران و پیروان شیطانند، و حمة النّیران واژه حمة با تخفیف برای شرارتهای بزرگ آنها استعاره شده زیرا شرارتهای منافقان مانند شعله های سوزان آتش موجب اذیّت و آزار است.