[hadith]ذمّ البدعة:
وَ مَا أُحْدثَتْ بدْعَةٌ إِلَّا تُرِکَ بهَا سُنَّةٌ، فَاتَّقُوا الْبدَعَ وَ الْزَمُوا الْمَهْیَعَ؛ إِنَّ عَوَازمَ الْأُمُورِ أَفْضَلُهَا، وَ إِنَّ [مُحْدَثَاتِهَا] مُحْدثَاتِهَا شرَارُهَا.[/hadith]
مراد از بدعت هر نوع سنّتی است که در زمان پیامبر اکرم (ص) وجود نداشته و پس از آن حضرت پدید آمده باشد.
این بخش از خطبه مشتمل است بر بیان علّت لزوم ترک بدعت، و برهان این که احداث آن مستلزم ترک سنّت است، زیرا عدم احداث بدعت از سنّتهای پیامبر اکرم (ص) می باشد، چنان که فرموده است: «کلّ بدعة حرام» یعنی هر بدعت و پدیده نوی در دین حرام است، بنا بر این ایجاد بدعت مستلزم ترک سنّت خواهد بود.
پس از این امام (ع) دستور می دهد که از این کار بپرهیزند و راه روشن را در پیش گیرند، و این همان طریق الهی و راه دین و شریعت است. منظور از «عوازم امور» یا سنّتهای کهنی است که در زمان پیامبر (ص) جاری بوده، و یا امور قطعی و مسلم مورد اتّفاق است نه پدیده هایی که مورد شکّ و شبهه می باشد، و توجیه نخست رجحان دارد زیرا در مقابل آن محدثات (پدیده های نو) آمده است، و این که فرموده است بدترین سنّتها بدعتهاست زیرا شیوه های جدیدی که پدید می آید مورد شکّ و شبهه و خارج از قانون شریعت و موجب هرج و مرج و پیدایش انواع شرور و بدیهاست.