[hadith]صفة العالِم:
الْعَالِمُ مَنْ عَرَفَ قَدْرَهُ، وَ کَفَی بالْمَرْءِ جَهْلًا أَلَّا یَعْرِفَ قَدْرَهُ؛ وَ إِنَّ مِنْ أَبْغَضِ الرِّجَالِ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی لَعَبْداً وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَی نَفْسهِ، جَائِراً عَنْ قَصْد السَّبیلِ، سَائِراً بغَیْرِ دَلِیلٍ؛ إِنْ دُعِیَ إِلَی حَرْثِ الدُّنْیَا عَمِلَ وَ إِنْ دُعِیَ إِلَی حَرْثِ الْآخِرَةِ کَسلَ، کَأَنَّ مَا عَمِلَ لَهُ وَاجِبٌ عَلَیْهِ وَ کَأَنَّ مَا وَنَی فِیهِ سَاقِطٌ عَنْهُ.[/hadith]
امام (ع) در این خطبه دانا را منحصر فرموده به کسی که قدر خود را بشناسد، و مراد از قدر، اندازه و ارزش او در مملکت خدا و موقعیّت او در قلمرو عالم وجود است، و چون این شناخت مستلزم این است که انسان مناسبت خود را با آفریدگان عوالم وجود درک کند، و بداند که او در جرگه کدامین آفریدگان است، و برای چه منظوری وجود یافته است، ناچار چنین کسی عالم، و از دانش لازم برخوردار، و اوامر الهی را فرمانبردار است، و از حدّی که کتاب خدا و سنن انبیا (ع) برای او ترسیم کرده اند پا فراتر نخواهد گذاشت.
فرموده است: «و کفی بالمرء جهلا أن لا یعرف قدره»:
نظر به این که علم موجب می شود که انسان قدر خود را بشناسد، ناگزیر کسی که ارزش خود را نمی داند عالم نیست و نادان است، زیرا نقیض لازم مستلزم نقیض ملزوم می باشد، و این که فرموده است: و کفی بالمرء جهلا اشاره است به شدّت و قوت جهل و این که نادانی مستلزم سختی و عذاب است.
فرموده است: «و إنّ من أبغض الرّجال... تا قصد السّبیل»:
پیش از این شرح آن داده شده است.
فرموده است: «سائرا بغیر دلیل»:
ذکر دلیل در این جا اشاره است به ائمّه هدا (ع) و راهنمایان به خدا، و کتاب و سنّت نیز از جمله راهنمایانند، برای این که اگر انسان در طریق راه خدا، و در نحوه سلوک و رفتار خود با بندگان او، دلیل و راهنمایی نداشته باشد در زمره هلاکت یافتگان است.
فرموده است: «إن دُعِی ... »:
امام (ع) واژه «حرث» را که به معنای کشت کردن است برای کارهایی که انسان جهت دنیا و یا آخرت خود انجام می دهد استعاره فرموده است. وجه مشابهت میان زرع و اعمالی که انسان برای دنیا یا آخرت خود به جا می آورد این است که هر دوی آنها کسب بوده و برای تحصیل ثواب و پاداش صورت می گیرد.
سپس از نظر این که انسان در کارهای دنیا جدیّت و پیشدستی و مواظبت دارد، امام (ع) اعمال او را در این باره به آنچه بر او واجب است تشبیه فرموده، و کارهای او را برای آخرت که همواره با قصور و تنبلی و سستی همراه است، به آنچه از او ساقط شده همانند فرموده است، با این که سزاوار است آدمی وضعی خلاف این داشته باشد. و توفیق از خداوند است.