[hadith]وَ قِیلَ لَهُ (علیه السلام): لَوْ سُدَّ عَلَی رَجُلٍ بَابُ بَیْتِهِ وَ تُرِکَ فِیهِ، مِنْ أَیْنَ کَانَ یَأْتِیهِ رِزْقُهُ؟ فَقَالَ (علیه السلام): مِنْ حَیْثُ یَأْتِیهِ أَجَلُه.[/hadith]
کسی که عمرش باقی است روزی اش می رسد:
امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه در برابر سوال پیچیده ای جواب پیچیده ای بیان فرموده است. «از امام علیه السلام پرسیدند: اگر درِ خانه کسی را به روی او ببندند و در همان جا محبوس گردد از کجا روزی اش می رسد؟ امام علیه السلام در پاسخ فرمود: از همان جا که اجل به سراغ او می آید»؛ (وَ قِیلَ لَهُ علیه السلام لَوْ سُدَّ عَلَی رَجُلٍ بَابُ بَیْتِهِ وَتُرِکَ فِیهِ مِنْ أَیْنَ کَانَ یَأْتِیهِ رِزْقُهُ مِنْ حَیْثُ یَأْتِیهِ أَجَلُهُ).
در اینجا سوالی است که ابن ابی الحدید آن را در آغاز تفسیری که بر این گفتار شریف دارد ذکر کرده است و آن اینکه بسیار دیده شده افرادی را در زندان یا خانه یا غاری محبوس کرده اند و از گرسنگی مرده اند، بنابراین چگونه پاسخ امام علیه السلام در اینجا قابل قبول است؟ به تعبیر دیگر، مرگ، فناست و فنا بر اثر اسبابش که از جمله آن عدم تغذیه است حاصل می شود، بنابراین نمی توان آن را با حیات که سببش رزق و روزی است قیاس کرد.
در پاسخ این مطلب همه شارحان و از جمله ابن ابی الحدید تقریبا راه واحدی را برگزیده اند و آن اینکه این سخن مربوط به جایی است که اراده و مشیت الهیه تعلق گرفته باشد کسی زنده بماند و در این حال خداوند از طرق ممکن اسباب ادامه حیات او را فراهم می کند؛ مثلاً خدا می خواست اصحاب کهف سیصد و نه سال در خواب باشند و زنده بمانند و قطعا در این مدّت نیاز به تغذیه داشته اند؛ ولی امدادهای الهی به نحوی آنها را تغذیه می کرد و زنده نگاه می داشت. یا اینکه خدا می خواست یونس علیه السلام در شکم ماهی چهل روز (بنابر قولی) زنده بماند، ازاینرو اسباب آن را برای او فراهم ساخت. در داستان مریم سلام الله علیها می خوانیم که خدا از درخت خشکیده نخل، خرما برای او تهیه کرد و نیز در کنار محرابش غذاهای بهشتی یا میوه هایی که در آن فصل وجود نداشت فراهم می شد.
بر این پایه، اگر مشیت الهیه بر حیات کسی تعلق گیرد اسباب حیات او را حتی در اتاق دربسته یا در زندان و غاری که کسی در آن راه نمی یابد فراهم می سازد و همانگونه که فرشته مرگ می تواند از این موانع عبور کند فرشته ای که اسباب حیات را فراهم سازد نیز می تواند از آن عبور نماید. بسیار دیده ایم یا شنیده ایم که در زلزله های خطرناک افرادی را بعد از یک هفته یا بیشتر و حتی بچه های کوچکی را زنده از زیر آوار درآورده اند. در حالی که طبق موازین عادی نه هوای کافی برای زنده ماندن داشته اند و نه غذا. به تعبیر دیگر، رزق دوگونه است: رزق حتمی و رزق غیر حتمی. یا رزق مقسوم و رزق غیر مقسوم؛ رزق حتمی روزی ای است که انسان بخواهد یا نخواهد به او می رسد. جنین که در شکم مادر زنده است خداوند رزق حتمی به او می دهد چه بخواهد و چه نخواهد و حتی اگر قادر به تلاش باشد تلاش او هیچ گونه تأثیری ندارد. اما روزی غیر حتمی چیزی است که انسان باید برای به دست آوردن آن به کوشش برخیزد. اگر تلاش کند به آن می رسد و اگر تنبلی کند به آن نخواهد رسد، ازاینرو در روایتی می خوانیم: کسی که در خانه اش بنشیند و کار نکند و بگوید: خدا روزی رسان است، دعایش مستجاب نمی شود و به او گفته می شود: «أَلَمْ آمُرْکَ بالطَّلَب؟؛ آیا من به تو دستور ندادم برخیزی و برای به دست آوردن روزی تلاش کنی؟».
شعرا نیز هر دو قسم روزی را در اشعار خود آورده اند؛ درمورد قسم اوّل، شاعری می گوید:
از مرگ میندیش و غم رزق مخور کین هر دو به وقت خویش ناچار رسد
درمورد قسم دوم روزی که نیازبه تلاش وکوشش دارد صائب تبریزی می گوید:
چون شیر مادر است مهیا اگرچه رزق این جهد و کوشش تو به جای مکیدن است
نکته:
رزق و روزی افراد:
در آیات قرآن و روایات اسلامی بر این معنا تأکید شده است که خدا برای هر موجودی رزق و روزی ای معین کرده که به او می رسد؛ در آیه 6 سوره «هود» می خوانیم: «(وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الاَْرْضِ إِلاَّ عَلَی اللهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُّبینٍ)؛ هیچ جنبنده ای در زمین نیست مگر اینکه روزی او بر خداست! او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را می داند».
در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله می خوانیم: «یا أَبَا ذَرٍّ لَوْ أَنَّ ابْنَ آدَمَ فَرَّ مِنْ رِزْقِهِ کَمَا یفِرُّ مِنَ الْمَوْتِ لاََدْرَکَهُ رِزْقُهُ کَمَا یدْرِکُهُ الْمَوْت؛ ای ابوذر اگر انسان از رزق و روزی اش بگریزد همانگونه که از مرگ گریزان است روزی به سراغش می آید همانگونه که (روزی) مرگ به سراغ او خواهد آمد».
امثال این روایت در منابع روایی فراوان است. هدف از این تعبیرات و آنکه دستور داده شده انسان باید برای به دست آوردن روزی کوشش کند، این است که از حرص زدن بپرهیزد و به زندگی معقولی قانع باشد تا آلوده حرام نگردد و میدان را برای دیگران نیز باز بگذارد، ازاینرو در حکمت 379 امیرمومنان علی بن ابی طالب علیه السلام روزی را به دوگونه تقسیم می کند: یک گونه آن روزی که در طلب انسان است و یک گونه روزی ای که انسان آن را طلب می کند حتی اگر به سراغش نرود روزی به سراغ او می آید. سپس می افزاید: بنابراین فکر فردا را بر فکر امروزت تحمیل نکن. (و زیاد برای به دست آوردن روزی بیشتر تلاش آمیخته با حرص نداشته باش).
امام صادق علیه السلام نیز می فرماید: «لِیکُنْ طَلَبُکَ الْمَعِیشَةَ فَوْقَ کَسْب الْمُضَیعِ، دُونَ طَلَب الْحَرِیصِ؛ باید تلاش تو برای به دست آوردن روزی فراتر از افرادی باشد که سستی می کنند و ضایع می سازند و کمتر از کسانی باشد که حرص می زنند و آز و طمع بر آنها غالب است».