[hadith]وَ سُئِلَ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ الرَّسُولِ (صلی الله علیه وآله) "غَیِّرُوا الشَّیْبَ وَ لَا تَشَبَّهُوا بالْیَهُود"؟

فَقَالَ (علیه السلام): إِنَّمَا قَالَ ذَلِکَ وَ الدِّینُ قُلٌّ، فَأَمَّا الْآنَ وَ قَد اتَّسَعَ نِطَاقُهُ وَ ضَرَبَ بجِرَانِهِ؛ فَامْرُؤٌ وَ مَا اخْتَارَ.[/hadith]

امام (ع) در حق کسانی که از جنگ در خدمت آن حضرت خودداری کردند فرمود:

«غَیِّرُوا الشَّیْبَ وَ لَا تَشَبَّهُوا بالْیَهُود فَقَالَ إِنَّمَا قَالَ ذَلِکَ وَ الدِّینُ قُلٌّ. فَأَمَّا الْآنَ وَ قَد اتَّسَعَ نِطَاقُهُ وَ ضَرَبَ بجِرَانِهِ- فَامْرُؤٌ وَ مَا اخْتَارَ»:

پیامبر (ص) در آغاز اسلام، به پیر مردان مسلمان دستور می داد و آنان را وادار می کرد که پیری خود را تغییر دهند، و از ترک آن برحذر می داشت، به دلیل این که پیری شباهت به یهود دارد، زیرا یهودیها این کار را نمی کردند، این بود که به رنگ سیاه خضاب می کردند، و بعضی گفته اند: با حنا خضاب می کردند. هدف این بود که کفّار آنها را با چشم توانمندی و جوانی بنگرند، و از آنها بترسند و طمع بر آنها نکنند. از امام (ع) در زمان خلافتش راجع به آن [خضاب کردن] پرسیدند، امام (ع) آن را مباح قرار داد نه مستحب، و بر این مطلب اشاره فرمود که آن سنّت هنگامی مقرّر شد که مسلمانان اندک بودند، امّا اکنون که زیادند و کافران ناتوان شده اند، خضاب کردن مباح است، و عبارت: هر مردی اختیار دارد کنایه از همین است.

و لفظ: النّطاق را برای عظمت و گستردگی اسلام، استعاره آورده است و کلمه «ضرب بالجران» استعاره برای پابرجایی و پایداری دین به لحاظ شباهت آن به شتری است که روی زانویش نشسته است. کلمه «امرؤ» مبتدا و «ما اختار» عطف بر اوست، و ما مصدریه، و خبر مبتدا محذوف، و در تقدیر «مقرونان» است مانند این سخن عربها «کلّ امرء و ضیعته». توفیق از خداست.