[quran]أَنِ اقْذفِیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذفِیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بالسَّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِی وَعَدُوٌّ لَهُ وَأَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَی عَیْنِی[/quran]
سوره طه، آیه 39
قرآن
فایلهای ضمیمه
-
العجمى سوره طه، آیه 39
- 187.5 KB
- mpeg
-
القامدی سوره طه، آیه 39
- 119.9 KB
- mpeg
-
عبدالباسط سوره طه، آیه 39
- 229.79 KB
- mpeg
-
الحصری سوره طه، آیه 39
- 262.45 KB
- mpeg
-
پرهیزگار سوره طه، آیه 39
- 136.13 KB
- mpeg
-
الجهنـي سوره طه، آیه 39
- 174.08 KB
- mpeg
-
المنشاوي سوره طه، آیه 39
- 46.94 KB
- mpeg
-
الافاصی سوره طه، آیه 39
- 190.41 KB
- mpeg
مطالب مرتبط
قرآن
«که او را در صندوق بیفکن، پس در دریایش بینداز. پس (آنگاه) دریا بایستی او را به کرانه و کناره افکند تا دشمنی برای من و دشمنی برای وی، او را برگیرد. و مهری (بزرگ) از خودم بر تو افکندم. و تا زیر نظر من سازمان (و سامان) یابی.»
قرآن
که او را در صندوقی بنِه و در دریا- رود نیل- افکنش پس باید که دریا او را به کرانه اندازد تا دشمن من و دشمن او وی را برگیرد و دوستیی از خود بر تو افکندم [تا بر تو مِهر ورزند] و تا زیر نظر من ساخته و پرورده شوی
قرآن
که بیفکنش در تابوت پس بیفکنش در دریا پس بیفکندش دریا به ساحل تا گیردش دشمن من و دشمن او و افکندم بر تو مِهری (دوستیی) را از خویش و تا ساخته شوی برابر چشمم
قرآن
که او را در صندوقی بگذار و آن را در دریا بیفکن، تا دریا او را به ساحل افکند، تا سرانجام دشمن من و دشمن او، او را بیابد و برگیرد، و در حقت مهربانی کردم تا زیر نظر من بار آیی
قرآن
(الهام کردیم) که او را در صندوقی بیفکن، و آن صندوق را به دریا بینداز، تا دریا آن را به ساحل بیفکند، (و آن وقت فرعون) دشمن من و دشمن او، آن را (از آب) بگیرد. من محبّت خود را بر تو افکندم (بدان گونه که هرکس تو را ببیند بیاختیار دوستت داشته باشد). هدف هم این بود که تحت نظارت و رعایت من چنان که باید پر
قرآن
که کودک خود را در صندوقی گذار و به دریا افکن و باید که امواج دریا کودک را به ساحل رساند تا دشمن من و آن طفل (یعنی فرعون) از دریا طفل را برگیرد؛ و من به لطف خود از تو بر دلها (ی دشمن و دوست) محبت افکندم (تا تو را دوست بدارند) و تا تربیت و پرورشت زیر نظر من انجام گیرد.
قرآن
که کودک خود را در صندوقی بگذار و آن را به دریا بینداز، تا دریا آن را به ساحل افکند و دشمن من و دشمن او آن را برگیرد و من محبّتی از جانب خویش بر تو افکندم [تا تو را دوست بدارند] و تا زیر نظر من ساخته شوی [و پرورش یابی].
قرآن
که او را در صندوقچهای بگذار، سپس در دریایش افکن تا دریا [=رود نیل] او را به کرانه اندازد [و] دشمن من و دشمن وی، او را برگیرد. و مِهری از خودم بر تو افکندم تا زیر نظر من پرورش یابی.
قرآن
که او را در صندوقی بنه، و آن را به دریا بیفکن تا دریا او را به ساحل اندازد و دشمن من و دشمن وی او را برگیرد. و بر تو از جانب خود مهری [در دلها] افکندم تا زیر نظر من پرورش یابی
قرآن
که او را در صندوق بگذار، پس او را به دریا بینداز تا دریا او را به ساحل اندازد، تا دشمن من و دشمن او، وی را برگیرد. و محبوبیّتی از سوی خود بر تو انداختیم تا [همگان به تو علاقه و محبت ورزند و آنچه را انجام دادم برای این بود که] با مراقبت کامل من پرورش یابی [و ساخته شوی.]
قرآن
که: «او را در صندوقی بیفکن، و آن صندوق را به دریا بینداز، تا دریا آن را به ساحل افکند؛ و دشمن من و دشمن او، آن را برگیرد!» و من محبّتی از خودم بر تو افکندم، تا در برابر دیدگان [= علم] من، ساخته شوی (و پرورش یابی)!
قرآن
که او را در صندوقی بیفکن، صندوق را به دریا افکن، تا دریا به ساحلش اندازد و یکی از دشمنان من و دشمنان او صندوق را برگیرد. محبت خویش بر تو ارزانی داشتم تا زیر نظر من پرورش یابی.
قرآن
که: «او را در صندوقی بیفکن، و آن صندوق را به دریا بینداز، تا دریا آن را به ساحل افکند؛ و دشمن من و دشمن او، آن را برگیرد!» و من محبّتی از خودم بر تو افکندم، تا در برابر دیدگان [= علم] من، ساخته شوی (و پرورش یابی)!