دربارهی محکومان باید گفت که ما نباید خیال کنیم که عدالت دربارهی کسی که محکوم به زندان شده، این است که او را به زندان بیندازیم و سر موعد هم آزادش کنیم. این، فقط بخشی از عدالت است. بخش دیگر این است که زندان برای او جایی نباشد که او را فاسد یا فاسدتر کند یا شخصیت او را از بین ببرد یا خانوادهی او را بیچاره کند. این گرایشی که امروز در قوهی قضائیه برای زندانزدایی هست، بسیار نقطهی مثبت و خوبی است. البته بدون تردید کار بایستی با نظم، با ترتیب، با انضباط، با فکر درست و با برنامهریزی انجام بگیرد، لیکن جهت درست، همین جهت است و ما نباید یک گوشهیی را که خود موجب نابودسازی اصالتها و شرافتها و ارزشهاست، درست کنیم.
البته گفتن این حرفها آسان است؛ عمل کردنش بسیار دشوار است؛ همانطور که فرمود: «الحقّ اوسع الاشیاء فی التّواصف و اضیقها فی التّناصف»(1) حق در توصیف زبانی خیلی چیز خوبی است؛ خیلی چیز گشوده و گستردهدامنی است که دربارهی آن میشود حرافی کرد؛ اما وقتی بنا شد که به آن عمل شود، آنجا کار دشوار میشود. این دشواری به معنای ناممکن بودن نیست، بلکه تلاش، همت، پیگیری و استفادهی از علم و عقل و تدبیر و همکاری لازم دارد.