• تاریخ: 1385/03/23

    بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون‌

واقعیتی که امروز در جامعه‏ی ما هست- خارج از تبلیغات و شعار و نمی‏دانم بزرگ‏نمایی‏های گوناگون- این است که ما یک کشوری هستیم که بر اثر تکیه‏ی بر باورهای خودمان و اظهار شجاعت در میدان- شجاعت نشان داده‏ایم؛ این‏ها را که دیگر نمی‏توان منکر شد- در دنیا یک ملت شاخص شده‏ایم؛ نمی‏گویم شاخص‏ترین، اما یک ملت شاخصیم. این ایرانی که امروز شما دارید می‏بینید، این ایرانِ دوره‏ی رژیم گذشته نیست؛ وقتی محاسبه می‏کنیم، در دنیا، در بین ملتها و دولتها، در محافل سیاسی دنیا، در تعاملات بین‏المللی و در موازنه‏ی بین قدرتهای بزرگ دنیا، این ایران، این ملت و این مجموعه‏ی حکومت، یک مجموعه‏ی درخور احترام یا مجموعه‏ای که ناگزیر باید آن را جدی گرفت و آن را احترام کرد، تلقی می‏شود. امروز وضع کشور ما این است. پیشرفتهای‏ زیادی هم داشته‏ایم. یعنی من اگر بخواهم مقایسه بکنم، باید با این تعبیرِ بی‏اغراق بگویم که، واقعاً قابل مقایسه نیست آنچه که ما بعد از انقلاب به عنوان یک ملت و یک کشور به دست آورده‏ایم، با آنچه که قبل از انقلاب بوده است. ما به خودمان اعتقاد پیدا کرده‏ایم، استعدادهای خودمان را شناخته‏ایم و این استعدادها را به میزان بسیار زیادی به فعلیت رسانده‏ایم؛ در زمینه‏ی علم‏، در زمینه‏ی صنعت، در زمینه‏ی مسائل اجتماعی و در زمینه‏ی کارکردهای عمومی، پیشرفتهای زیادی پیدا کرده‏ایم. نمی‏شود بین دوگونه نظام، یک نظام وابسته‏ی حذف‏شده‏ی در تعامل‏های بین‏المللی و بی‏اعتقاد به خود و توسری‏زن به مردم خود را- که رؤسای کشور، مملکت را مال خودشان می‏دانستند؛ دوره‏ی طاغوت این است دیگر! حالا خیلی از شماها هم یادتان هست، من هم یادم هست؛ ما هم در آن دوره تنفس و زندگی کردیم. دستگاه حکومت، کشور را مال خودش می‏دانست؛ برای مردم شأنی قائل نبودند، مگر از روی اجبار- با یک تشکیلات و نظامی که مسئولان کشور را نوکر مردم می‏داند، نه صاحب مملکت و صاحب مردم- این احساس واقعی مسئولان است، واقعاً خودشان را خدمتگزار و نوکر مردم و فلسفه‏ی وجودی خودشان را، کار برای مردم می‏دانند- مقایسه کنید. اصلًا تقابل بین این دو شکل، تفاضل بین این دو شکل، قابل کیل و اندازه‏گیری کردن با پول و درآمد ماهانه‏ی فلان آدم و این‏ها نیست؛ یعنی تفاوت وجود و عدم است، فاصله‏ی وجود و عدم است؛ این همان چیزی است که اسلام از ما می‏خواهد و به ما می‏دهد. حالا نمی‏خواهم وارد مقوله‏ی ارزشهای اسلامی بشوم، اگر انسان بخواهد راجع به آن‏ها فکر و بحث کند، مقوله‏ی بسیار باشکوه و دلنوازی است.خوب، این کشور، در یک چنین شرایطی است؛ این کشور می‏خواهد پیش برود، این کشور می‏خواهد حرکت بکند؛ ما این چیزهایی که حالا شما در زمینه‏ی فناوری هسته‏ای و پیشرفتهای علمی‏می‏شنوید، این‏ها فقط بخشی از بسیارِ آن چیزی است که در کشور اتفاق افتاده. بحمد اللّه جوان و استعداد هم که زیاد داریم، ما احتیاج داریم به امید، به شوق، به کار، به اعتماد به نفس، به کم کردن تکیه‏ی بر بیگانگان- به فرهنگشان، به رفتارشان، به بخش‏نامه‏های فکری و فرهنگی‏شان- ما به این‏ها احتیاج داریم؛ به جوشیدن از درون، به استخراج گنجینه‏هایی که در میراث فرهنگی ما هست. این جوان اگر بخواهد این‏طور تربیت شود، به حضور شما در صحنه احتیاج دارد؛ یعنی شما باید وارد میدان بشوید تا این اتفاق بیفتد؛ من این را می‏گویم. من می‏گویم الآن کلید دست شماست. من شأن سینما را این می‏دانم. من می‏گویم امروز کلید پیشرفت این کشور، به میزان زیادی دست شماست؛ شما می‏توانید این نسل را یک نسل پیشرونده، امیدوار، پُرشوق، معتقد به خود و معتقد به ارزشهای اسلامی و ملیِ خود بار بیاورید؛ و همین‏طور می‏توانید این نسل را شرمنده، پشیمان، زیر سؤال برنده‏ی افتخارات گذشته و زیر سؤال برنده‏ی افتخار انقلاب و دفاع مقدس بار بیاورید.