-
تاریخ: 1382/09/26
بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان قزوین
دربارهی سیاستهای کلّی عرض کنم که مهمترین وظیفهی رهبری در قانون اساسی، تنظیم سیاستهای کلّی است. فرایند تنظیم سیاستهای کلّی یکی از منطقیترین و زیباترین فرایندهاست. حالا عدّهای دلشان میخواهد که دائم بر طبل دروغگویی و بهتانزنی بکوبند. ما هم حرفی نمیزنیم و آنها هم هرچه میخواهند میگویند؛ اشکالی هم ندارد؛ اما شما جوانان شاید بدانید و اگر نمیدانید، بدانید که فرایند تنظیم سیاستهای کلّی، فرایند بسیار قوی و مستحکمی است. این سیاستها اوّل در کمیسیونهای دولت تنظیم میشود و بعد به دولت میآید. دولت آنها را بررسی و تصویب میکند و به رهبری پیشنهاد میکند. رهبری هم آن را به مجمع تشخیص مصلحت میدهد. این سیاستها در کمیسیونهای مجمع تشخیص مصلحت با حضور کارشناسان متعدّد از بخشهای مختلف اقتصادی، فرهنگی، دانشگاهی، علمی که از خود مجمع و بیرون آن هستند، بررسی و تکمیل میشود؛ بعد مجدّداً به رهبری میدهند. رهبری هم آن سیاستها را با آن مبانی و اصول ارزشی نظام جمهوری اسلامی تطبیق میدهد، تصویب میکند و آن سیاستها به دولت برمیگردد و به مجلس ابلاغ میشود. نقش رهبری در تنظیم سیاستها این است که مراقب باشد تا برنامهریزیهایی که در چهارچوب این سیاستها میخواهد انجام بگیرد، نظام را به بیراهه و گمراهه نکشاند؛ منافع طبقات محروم و حقوق مردم پامال نشود؛ خواستهها و منافع قدرتهای افزونطلب و سلطهطلب و مداخلهگر تأمین نشود. این مراقبت جزو وظایف رهبری است و اگر در این زمینهها قصوری یا تقصیری پیش آید، متوجّهِ رهبری است. بعد که این سیاستها ابلاغ شد، آن وقت مجلس موظّف است برطبق این سیاستها قانون بگذراند و دولت هم موظّف است سیاستهای اجرایی خودش را تنظیم و بر طبق آنها عمل کند. مجموعهی این ساز و کار مفصّل دستگاههای اجرایی و قضایی و تقنینی در این چهارچوب بهکار میافتند و کار میکنند که هر کدام مسؤولانی دارند و مسؤولیتهایی، که باید کار را انجام دهند. رهبری در مسؤولیتهای این دستگاهها دخالت نمیکند، مگر خیلی بندرت و در مواردی که احساس کند تخلّف آشکاری صورت میگیرد. مسؤولیتهای مجلس با خود مجلس است. بنده به خیلی از این قوانینی که در مجلس تنظیم میشود، اعتقادی ندارم و آنها را قبول ندارم، ولی وقتی قانون شد، بنده هم بهصورت یک قانون عمل میکنم و مخالفت نمیکنم. موارد متعدّدی پیش میآید از اقدامهایی که در دولت انجام میگیرد و مورد قبول من نیست؛ اما مسؤولانی دارد که تنظیم و تصمیمگیری کردهاند؛ وظیفهی آنهاست. اگر آن تصمیمگیری شامل خود رهبری هم باشد، ما طبق آن تصمیمگیری عمل میکنیم و نمیگوییم نه؛ اما جاهایی هست که رهبری احساس میکند اگر در اینجا به مسؤولی که وظیفهای داشته و به آن توجّه نکرده، تذکّر و توجّه ندهد، زاویهی بسیار خطرناکی در مسیر عمومی ملت پیش میآید. لذا وارد میدان میشود. در مورد این دورهی مجلس شورای اسلامی یکبار چنین چیزی تقریباً در دو یا دو سال و نیم قبل پیش آمد و آن در قضیهی قانون مطبوعات بود که بنده احساس کردم تکلیف شرعی دارم که به مجلس تذکّر دهم و تذکّر دادم. مجلس هم با کمال موافقت و مرافقت در این زمینه با رهبری همکاری کرد و خطّی را که در کمیسیون پیشبینی شده بود دنبال نکرد که از آنها متشکّر هستیم.