• تاریخ: 1374/06/29

    بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه

این ملت و همه ملتهای دیگر، فقط از جوانان تشکیل نشده‌اند. جوانان نوکِ پیکانند. به آن مادری که جوانش را تجهیز کرد و به جبهه فرستاد، نگاه کنید! به آن خانواده‌ای که فقط دو پسر جوان داشت و آنها را تقدیم اسلام کرده بود و میگفت: «وقتی دو بچه ما رفتند و شهید شدند، باز ما مثل اوّل تنها شدیم» بنگرید! مگر این صحنه‌ها شوخی است؟ به این همه ایمان و صفا و اخلاصی که در جبهه‌های جنگ خرج شد، نگاه کنید! به آن همه ابتکار و ذوقی که برای خود کافی کردن نیروهای مسلّح مصرف شد تا پیش دیگران دست دراز نکنیم، توجّه کنید! در سال پنجاه و نه ما حتّی گلوله آر. پی. جی را هم باید میخریدیم، ولی به ما نمیفروختند! پنج هزار آر. پی. جی وارد اهواز شد؛ مثل این که همه دنیا را به کسانی که آن جا بودند، دادند! امروز همین ملت، همین جوانان، همین استعدادها، همین پاسداران و همین ارتش، قدم در میدانهایی گذاشته‌اند که اگر دشمن بشنود، باور هم نخواهد کرد. دشمن تبلیغات میکند که اینها بمب اتم درست میکنند! خودش میداند دروغ میگوید و همه هم میدانند این ادّعا دروغ است. دشمن نمیخواهد پیشرفتهای ما را باور کند. یکی از برکات دفاع هشت ساله ما، همین پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی و ساخت دقیقترین ابزارهاست که با دست خالی و بدون هیچ سابقه‌ای آنها را به دست آوردیم و جزو موجودی ملت ایران شده است. این مجموعه باارزش است و باید برای اسلام و مسلمین حفظ شود؛ یعنی جوان رزمنده‌اش که صف مقدّم است و خاکریز اوّل را نگه میدارد و نیز عواطف و ایمان پدر و مادر و عشق و جوش و شور آن کودک و دختر و پسر جوان و نوجوان که عمق انقلاب و میدان جنگ محسوب میشدند، باید حفظ شود. زمانِ جنگ، وقتی بسیجی به خانه بر میگشت، آن جا را هم صحنه دیگری میدید که او را دوباره امیدوارانه بر میگرداند. مردم، بازار مسلمانان، ادارات، بسیجهای گوناگون دانشگاه و همه و همه مجموعاً سرمایه ملی هستند. اینها باید حفظ شوند.