• تاریخ: 1381/09/01

    بیانات در خطبه‌های نمازجمعه‌‌

آن طور که از حرفهای مسؤولان امریکایی بر می‌آید - که در گفتارها و مصاحبه‌ها و در گوشه و کنار، این حرفها از آنها بروز می‌کند - هدفشان این است منطقه‌ای را که اتّفاقاً دنیای اسلام در آن قرار دارد و از لحاظ سوق‌الجیشی و موقعیّت جغرافیایی و همچنین از لحاظ منابع طبیعی - بخصوص نفت - بی‌نظیر و درجه‌ی یک است، از وجود مزاحمی به نام اسلام و فکر اسلامی و انگیزه‌های اسلامی به‌کلّی خلاص کنند و آن را صد در صد در مشت و قبضه‌ی خود بگیرند. این مطالب، تحلیل نیست. البته یک روز ما همین مطالب را به عنوان تحلیل مطرح می‌کردیم و می‌گفتیم اینها با اسلام مخالفند؛ اما امروز این مطالب در واقع خبرهایی است از آنچه وجود دارد و اتّفاق می‌افتد و به آن اقرار می‌کنند.علّت واقعی این دشمنی این است که امروز قدرت استکباری امریکا با حرص روزافزونی درصدد توسعه‌ی قدرت و نفوذ خود است و همان‌طور که گفتیم منطقه‌ی خلیج فارس - به طور خاص - منطقه‌ی خاور میانه و تقریباً عمده‌ی مناطق اسلامی و به یک معنا همه‌ی مناطق اسلامی جزو مناطقی است که اگر قدرت استکباری امریکا توانست آنها را تحت نفوذ خود درآورد، از لحاظ نفت و گاز - که در واقع رگ حیات دنیای صنعتیِ کنونی است - و از لحاظ موقعیّت سیاسی و جغرافیایی، دیگر درد سری نخواهد داشت.ادّعای حقوق بشر و گسترش دمکراسی و آزادی در دنیا و حرفهایی را که سران امریکا در سخنرانیهای رسمی خود می‌زنند، هیچ‌کس در دنیا باور نمی‌کند. اینها شعارهایی است که خیلی کم اثر شده است. شعار طرفداری از حقوق بشر یا شعار گسترش دمکراسی در دنیا که امروز رئیس جمهور امریکا و دیگران در حرفهای خود آنها را تکرار می‌کنند، برای جهانیان قابل باور نیست. آن قدر اینها با دیکتاتورهای خونخوار همکاری کرده‌اند و برای تأمین منافع خود به آنها کمک رسانده‌اند که دیگر این حرف امریکا امروز در دنیا برای همه - نه تنها برای ما، که سالهاست ملت ایران این مطالب را می‌داند - کاملاً غیر قابل قبول است. حتّی زیاده‌خواهی و توسعه‌طلبی امریکا موجب شده است کشورهای اروپایی هم در خصوص برخی از مسائل، به طور واضح با امریکا مقابله کنند؛ چون آنها هم متوجّه این هدف هستند و احساس خطر می‌کنند.در همین قضیه‌ی عراق - که من بعداً مختصری راجع به آن عرض خواهم کرد - امریکاییها می‌خواستند بدون قید و شرط، جنگ خونین و پُرضایعه‌ای را در این منطقه به وجود آورند. البته باز هم از این فکر منصرف نیستند؛ منتها آن‌طوری که اوّلِ کار می‌خواستند مهارگسیخته وارد شوند، پیش نیامد و نتوانستند آن‌گونه عمل کنند. هدف آنها این بود که به عراق حمله کنند و به هر قیمتی برای مردم این کشور وضعیت خونینی ایجاد نمایند و به این بهانه بر منابع نفتی عراق مسلّط شوند. اوّل، هزینه‌هایی را که خودشان در این حمله متحمّل شده‌اند، از محل نفت عراق بگیرند - یعنی جنگ را خودشان تحمیل کنند، کشتار را خودشان راه بیندازند، اما پولش را از مردم عراق بگیرند! - بعد هم اختیار نفت عراق را در دست داشته باشند و نفت این کشور زیر کلید آنها باشد و جای پای دیگری را در منطقه‌ی خلیج فارس اضافه کنند. هدفهای امریکا کاملاً استعماری، استکباری، زیاده‌طلبانه، ضدّ حقوق بشر و ضدّ حقوق ملتهاست. اروپاییها متوجّه این معنا هستند و با روشهایی که ممکن بود آنها در سازمان ملل و غیره به کار بزنند، فعلاً جلوِ امریکا را تا برهه‌ی کوتاهی گرفته‌اند. بنابراین عامل و موجب اصلیِ تحرّکی که امروز علیه اسلام در منطقه‌ی ما وجود دارد، همین است که اینها با اسلام مخالفند و از آن می‌ترسند؛ احساس می‌کنند با وجود فکر اسلامی، تسلّط فرعونی و مستبدّانه‌ای که می‌خواهند بر این مناطق پیدا کنند و ثروت مادّی و معنوی آنها را بمکند و نابود کنند، ممکن نیست. لذا اسلام را به عنوان معارض واقعی خودشان احساس و با آن مبارزه می‌کنند.