-
تاریخ: 1373/01/31
بیانات در دیدار کارگزاران حج
امروز چنین ننگی بر نظام نوینی که اینها میخواهند در دنیا به وجود آورند، حاکم است. آن رفتار امریکاییها، آن وعدههای دروغشان در مورد مسأله مسلمانان بوسنی هرزگوین، آن مطلقاً کمک نکردنشان و آن هم رفتار سازمانهای بینالمللی و بعضی دولتهای اروپایی و انگلیس و دیگران! خوب؛ یک عدّه مسلمان، در آنجا مظلوم واقع شدهاند و منتظرند که چه وقت قتل عام شوند! مسلمانان در این مورد چه کنند؟ آیا راهی غیر از حج وجود دارد؟ آن عاملی که قدرتهای استکباری را میلرزاند، «سوادالنّاس» یعنی توده مردم است. و الّا، چند دولت، در فلان کنفرانس که در فلان گوشه دنیا برگزار میشود، بنشینند و قطعنامهای هم صادر کنند. اهمیتی نمیدهند! صد قطعنامه هم صادر کنند، بینتیجه است. مگر علیه صهیونیستهای غاصب، تا کنون چندین قطعنامه صادر نشده است؟ یعنی هیچ؛ یعنی باد هوا! قطعنامه فایدهای ندارد. آن عاملی که قدرتهای استکباری را به معنای واقعی میترساند و متوقّف میکند، حضور آحاد ملتهاست. کجا بهتر از حج؟ دو میلیون مسلمان از همه کشورهای اسلامی در آنجا جمع میشوند. از هر کدامشان بپرسی «احساس شما نسبت به «گوراژده» چیست؟» خواهد گفت: «دلم میخواهد به گوراژده بروم و از مسلمانان مظلوم آنجا دفاع کنم.» حیف نیست که ما این جماعت را از دست بدهیم؟! حیف نیست اجتماعی به این خوبی که این همه میتواند برکت داشته باشد و جان این همه مسلمان را نجات دهد، از دست برود؟! آن وقت، این سیاسی کردن حج است؟!به جمهوری اسلامی که اعتراض میکنند «چرا حج را سیاسی کردهاید؟» این است معنایش. برائت یعنی این. برائت یعنی مردم در آنجا جمع شوند و علیه دژخیمهایی که با کراوات و لباس اتو کشیده و ادکلن زده میآیند و مثل وحشیترینِ وحشیها، انسانها را میکشند، و نیز علیه کسانی که از اینها حمایت میکنند و علیه کسانی که به نفع اینها در مجامع جهانی تصمیم میگیرند، فریاد سردهند. این معنای برائت است. میشود که حج خالی از این باشد؟! آیا حجِّ خالی از برائت، حجّ است؟! کسانی که با قرآن و اسلام آشنا هستند، جواب بدهند! منصفانه هم جواب بدهند! معنای آن حرف امام که فرمود «حجِّ بیبرائت حج نیست»، یعنی این. برائت جزو حج و تنیده در ذات حجّ است. حضور مسلمانان در حج باید یک حضور معنیدار باشد. والّا اگر فقط جنبه معنوی و ذکر خدا منظور بود، انسان میتوانست در خانه خودش بنشیند و ذکر خدا کند. دیگر «یأتوک رجالاً و علی کل ضامر یأتین من کل فجّ عمیق» لازم نبود. اگر اجتماع معنا نداشت، دیگر «ایام معلومات» لازم نبود. میگفتند: «هر کس، در هر وقت از سال توانست به مکه برود.» مگر نمیشد؟! اینکه گفتند «یک جا جمع شوید»، برای همین چیزهاست. برای این است که ذکر خدا هم دستجمعی گفته شود. اعتصام به حبل پروردگار هم دستجمعی صورت گیرد. میفرماید: «واعتصموا بحبلاللَّه جمیعا» و نه «فرادا». مسأله این است!