جمله‌ی بعد: «واللَّه اللَّه فی جیرانکم.» یعنی «اللَّه اللَّه در همسایگانتان!» موضوع همسایگی را کوچک نگیرید. امرِ بسیار مهمی است. یک پیوند عظیم اجتماعی است که اسلام به آن توجّه دارد و طبق فطرت انسانهاست. منتها در پیچ و خم تمدّنهای دور از فطرت انسانی، این ارزشها گم شده است. بهمان فرد، چند سال در خانه‌ای زندگی می‌کند و نمی‌داند در همسایگی‌اش چه کسی ساکن است و چگونه زندگی را می‌گذراند! به نیازها و ضرورتها و اضطرارها و بیچارگیهای افراد در هنگام بلاها و مشکلات، چه کسی باید رسیدگی کند؟
باید همسایگانتان را رعایت کنید. نه فقط از لحاظ بُعد اقتصادی و مالی که آن هم البته مهم است بلکه از همه‌ی جهات انسانی. آن‌وقت ببینید چه الفتی در جامعه به‌وجود می‌آید و چطور دردهای لاعلاج، دوا پیدا می‌کند. «فانهم وصیّة نبیّکم.» این، وصیت پیغمبر است، که: «ما زال یوصی بهم حتی ظنّنا انه سیورّثهم.»(1) پیغمبر آن‌قدر سفارش همسایه را کرد که ما خیال می‌کردیم برایشان ارث معیّن خواهدشد!