-
تاریخ: 1393/09/06
بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی بسیج مستضعفین
آنچه بهنظرِ این حقیر، کمتر به آن پرداخته شده است و باید پرداخته بشود، مسئلهی عقبهی فکری و پشتوانهی فکری بسیج است. بسیج یک اندیشه است، یک فکر است، یک منطق است، یک منظومهی فکری است. علّت این هم که همه میبینند که تحصیلکرده، نخبه، نابغه، از رشتههای مختلف مجذوب بسیج میشوند، این است که بسیج صرفاً یک حرکت احساسی نیست؛ یک منطق قوی پشت سرِ بسیج وجود دارد؛ این منطق، این علم، وقتی با عمل همراه میشود، این غوغا را درست میکند؛ این حوادث شگفتآور را خلق میکند. پایهی این تفکّر چیست؟ من چند جملهی کوتاه دربارهی این تفکّر - تفکّری که قاعدهی بسیج است، پشتوانهی بسیج است، عقبهی فکری بسیج است - عرض میکنم. دو نکته را من در این مورد عرض میکنم، [که] جایِ فکر کردن و بحث کردن و کار کردن دارد. پایهی این تفکّر، اعتقاد به مسئولیّت انسان است؛ مسئولیّت انسان. انسان موجودی است مسئول. نقطهی مقابل این فکر، حالت احساس بیمسئولیّتی، «ولش کن»، «برو خوش باش»، «به خودت بپرداز» است. پایهی فکری بسیج این مسئولیّت الهی است که حالا عرض میکنم مبانی دینی مستحکمی دارد. نه فقط مسئولیّت در برابر خود و در برابر خانوادهی خود و نزدیکان خود - که این هست - بلکه مسئولیّت در قبال حوادث زندگی؛ در قبال سرنوشت جهان، سرنوشت کشور و سرنوشت جامعه، چه مسلمان، چه غیر مسلمان. این احساس مسئولیّت فقط نسبت به انسانهای همعقیده و مسلِم و مؤمن نیست بلکه حتّی نسبت به غیر مسلمین و غیر مؤمنین هم احساس مسئولیّت میکند. نقطهی مقابلِ همان دَمغنیمتی، ولش کن و حالت تنبلی و حالت گریز از مسئولیّت و مانند اینها است. پایهی اصلی بسیج، این احساس مسئولیّت است. این تفکّر مسئولیّت انسان، جزو بیّنات اسلام است. یعنی هیچکس نمیتواند در این تردید بکند که اسلام، انسان را اینجور موجودی میداند: موجودی که مسئول است، کار از او خواسته شده است.