دوره‌ی میان‌سالی و سالخوردگی امیرالمؤمنین هم مشحون از امتحانهای دشوار، امتحانهای عجیب و غریب است و در همه‌ی اینها آن صبر عظیم، صبر جمیل؛ مصلحت اسلام را - آنجائی که مصلحت اسلام در خطر است - بر همه چیز ترجیح دادن، حتّی بر حق مسلّم خود. امیرالمؤمنین میتوانست آن وقتی که احساس میکرد حق او ضایع میشود، قیام کند؛ علی که از کسی نمیترسید. او کسی بود که اگر جلو هم می‌افتاد، مطمئناً کسانی دنبال او حرکت میکردند؛ اما «فأمسکت بیدی یدی حتّی رأیت راجعة النّاس قد رجعت عن الإسلام یدعون إلی محق دین محمّد (صلّی اللَّه علیه و آله)»(1) میفرماید: دیدم انگیزه‌های مخالف با اصل دین، دارد در دلها زنده میشود، دشمنانی هستند، مخالفینی هستند، میخواهند از موقعیت استفاده کنند، لذا من آمدم وسط میدان، از اصل دین دفاع کردم؛ از حق خود گذشتم و عبور کردم. مصلحت اسلام را اینجور با همه‌ی وجود رعایت میکند