• تاریخ: 1384/07/17

    بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت‌‌

دوستان سعی کنند در همه‏ی اوقات- بخصوص در ماه رمضان- تلاوت قرآن را از یاد نبرند. قرآن نباید از زندگیتان حذف شود. تلاوت قرآن را حتماً داشته باشید؛ هرچه ممکن است. تلاوت قرآن هم با تأمل و تدبر اثر می‏بخشد. تلاوت عجله‏یی که همین‏طور انسان بخواند و برود و معانی را هم نفهمد یا درست نفهمد، مطلوب از تلاوت قرآن نیست؛ نه اینکه بی‏فایده باشد- بالاخره انسان همین‏که توجه دارد این کلام خداست، نفس این یک تعلق و یک رشته‏ی ارتباطی است و خود همین هم مغتنم است و نباید کسی را از این‏طور قرآن خواندن منع کرد لیکن تلاوت قرآنی که مطلوب و مرغوب و مأمورٌ به است، نیست. تلاوت قرآنی مطلوب است که انسان با تدبر بخواند و کلمات الهی را بفهمد، که به نظر ما می‏شود فهمید. اگر انسان لغت عربی را بلد باشد و آنچه را هم که بلد نیست، به ترجمه مراجعه کند و در همان تدبر کند؛ دو بار، سه بار، پنج‏بار که بخواند، انسان فهم و انشراح ذهنی نسبت به مضمون آیه پیدا می‏کند که با بیان دیگری حاصل نمی‏شود؛ بیشتر با تدبر حاصل می‏شود؛ این را تجربه کنید. لذا انسان بار اول وقتی مثلًا ده آیه‏ی مرتبط به هم را می‏خواند، یک احساس و یک انتباه دارد؛ بار دوم، پنجم، دهم که همین را با توجه می‏خواند، انتباه دیگری دارد؛ یعنی انسان انشراح ذهن پیدا می‏کند. هرچه انسان بیشتر انس و غور پیدا کند، بیشتر می‏فهمد؛ و ما به این احتیاج داریم.عزیزان من! کسانی که پایشان لغزید، خیلی از مواردش را که ما دیدیم، ناشی بود از عدم تعمق در امر دین و معارف اسلامی؛ شعائری بود، شعارهایی بود، احساساتی بود، بر زبانشان بود، اما در دلشان عمق نداشت. لذا در گذشته ما کسانی را دیدیم که آدم‏های خیلی تند و داغ و پُرشوری هم بودند، بعد صد و هشتاد درجه وضع این‏ها عوض شد. سالهای اول انقلاب کسانی بودند- من با خصوصیات، آدم‏هایش را می‏شناسم؛ یعنی کلیات نیست- که افرادی مثل شهید بهشتی را راحت و صریح از نظر انقلابی بودن و فهم درستش از انقلاب و از راه امام، نفی می‏کردند. بعد از گذشت مدتی، مشی این‏ها آن‏چنان شد که مبانی انقلاب و نظام را انکار کردند! بعضی از آن‏ها که آدم‏های باانصاف‏تری بودند، صریحاً، و بعضی‏شان ملتویاً و مزوراً انکار کردند. آدم‏های بی‏انصاف‏ترشان این‏ها هستند، که به یک معانی‏یی هم تظاهر می‏کنند؛ اما باطنشان این‏طور نیست. این به خاطر این بود که این‏ها عمق نداشتند. البته این یکی از عوامل است؛ یک عامل هم شهوات و دنیاطلبی و امثال این‏هاست که کسانی را هم که عمق دارند، منحرف می‏کند. بسیار کسانی بودند که عمق نداشتند. یکی از راههایی که این عمق را در اعتقادات انسان، در مبانی فکری انسان، در روح انسان، در ایمان انسان ایجاد می‏کند، انس با قرآن است. بنابراین در زندگی حتماً قرآنِ با تدبر را در نظر داشته باشید و نگذارید حذف شود.