بیانات در مراسم تنفیذ حکم دهمین دوره ریاست جمهوری

بسم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اللَّه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الرّحمن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الرّحیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

امروز برای ملت ما و آینده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ما، ان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شاءاللَّه روز مبارکی است. این جلسه هم، جلسه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی بسیار پروزن و محترمی است. از خداوند متعال متضرعانه درخواست میکنیم که ملت ایران را در این مقطع جدید، در این دوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی جدید مدیریت کشور که از امروز آغاز میشود، مشمول برکات خود و رحمت خود قرار بدهد.

بیانات رئیس جمهور محترممان، بیانات متین و درست و بجائی است. انتظار هم همین است که سرفصلهائی که بیان کردند، در چهار سال آینده ان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شاءاللَّه مورد اهتمام قرار بگیرد.

مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی حضور مردم و انتخابات در نظام جمهوری اسلامی با این شکل بدیع و تازه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که در دنیا عرضه میشود، مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی بسیار مهمی است؛ جا دارد درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی آن بیشتر تأمل شود، حرف زده شود، بحث شود. مسئله، مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مردم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سالاری دینی است؛ یعنی حضور یکپارچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مردم، رقابت جدی، فعالیت و تلاش حقیقی مردمی، در کنار معیارهای اسلامی و معیارهای الهی. این ترکیب شگفت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آور همان چیزی است که بشریت محتاج آن است؛ تشنه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی آن است.

ما در کشور خودمان قبل از پیروزی انقلاب هیچ حظی از حضور مردم در عرصه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تصمیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیری نداشتیم. حکمرانانی بودند که به پشتوانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زور و قدرت سلاح بر مردم مسلط میشدند و حکمرانیِ همراه با زور و فشار را بر مردم تحمیل میکردند؛ بعد هم که میرفتند، این امانت عظیم الهی - یعنی حاکمیت و ولایت بر مردم - را مثل یک مال شخصی به ارث میگذاشتند و فرزندانشان از آنها ارث می‌بردند. مردم هیچ نقشی نداشتند. همین کسانی که امروز در دنیا دم از مردم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سالاری و دموکراسی و حقوق بشر و این حرفها میزنند، همینها با آن رژیم جبار و خودکامه و با آن شیوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی غلط و غیر انسانیِ حکومت، همکاری میکردند؛ از آنها پشتیبانی میکردند. در آن کشورهائی هم که حضور مردم - لااقل در مقام ادعا - تأثیرگذارِ در حکومت بود، ارزشهای معنوی غائب از صحنه بودند.

آنچه که جمهوری اسلامی را به عنوان یک پدیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی بدیع ممتاز میکند، همین است که: حضور مردم و انتساب به معنویات و به حکم الهی و خشوعِ در مقابل پروردگار. این دو یک حقیقت واحدی را تشکیل داده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. این بحث که در نظام اسلامی، جمهوریت مقدم است یا اسلامیت مقدم است، یک بحث بیمعنی و انحرافی است. اسلامیت و جمهوریت دو عنصر جدا نیستند که به یکدیگر وصل شده باشند و یک حقیقت را به وجود آورده باشند؛ در دل اسلامیت، جمهوریت هست. در دل اتکاء به حکم الهی، تکیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی به مردم و احترام به خواست و رأی مردم هست. جمهوری اسلامی یک حقیقت واحد است که هدیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی انقلاب اسلامی به ملت ایران است. این، آن چیزی است که در این سی سال، امتحان کارآمدیِ خود را به بهترین وجهی داده است.

آن کسانی که مدعی دموکراسی هستند، باید پاسخ بدهند که دموکراسی حقیقی در مجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی حکومتهای آنها چقدر است. آیا این میل مردمی، این جاذبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ایمانیای که در دل ملت ایران موج میزند و آنها را به عنوان یک انجام وظیفه به پای صندوق رأی میکشاند، در آنجا کجاست؟ در کجای این دموکراسیها این را میشود دید؟ این شیوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی بدیع حکومت، هدیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی اسلام به ماست؛ در کنار این حقیقت، این را باید توجه کرد که ظرفیت جمهوری اسلامی و نظامی که بر این پایه استوار است، چه ظرفیت عظیمی است.

سی سال از عمر انقلاب میگذرد. در این مدت، سی بار تقریباً انتخابات انجام گرفته است. از مدیریتهای اجرائی کشور تا مسئولان تقنینی کشور، تا مدیران شهری کشور، مشمول این انتخابات شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. اصل نظام اسلامی با رأی مردم، قانون اساسی با رأی مردم، مدیریتهای اساسی کشور با رأی مردم تعیین شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. ظرفیت این نظام، نظامی که برخاسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی از این حقیقت است، بسیار والا و فراتر از آن چیزی است که دیگران از بیرون صحنه نگاه میکنند و تحلیل میکنند و درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی این نظام سخن میگویند. با قطع نظر از حرفهای مغرضانه، حتّی آنچه که از روی غرض هم ادا نمیشود، غالباً ناشی از عدم فهم حقیقت جمهوری اسلامی است. این ظرفیت عظیم در نظام اسلامی وجود داشته است؛ در طول این سی سال که گرایشهای مختلف، سلائق گوناگون سیاسی در درون این ظرفیت عظیم جایگزین شدند، انتقال قدرت با آرامش، با مهربانی، با احترام انجام گرفته است و قدرت اجرائی در طول این سی سال دست به دست شده است. سلائق مختلفی آمدند؛ بعضی از مدیریتها در بخشی از برهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های این سی سال زاویه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هائی با مبانی انقلاب داشتند؛ اما ظرفیت انقلاب توانست اینها را در درون خود قرار بدهد؛ آنها را در کوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی خود ذوب کند؛ هضم کند و انقلاب بر ظرفیت خود، بر تجربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی خود بیفزاید و با قدرت بیشتر راه خود را ادامه بدهد. آن کسانی که میخواستند از درونِ این نظام، به نظام جمهوری اسلامی ضربه بزنند، نتوانستند موفق بشوند. انقلاب راه خود را، مسیر مستقیم خود را با قدرت روزافزون تا امروز ادامه داده است و همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی کسانی که با انگیزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف در درون این نظام قرار گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، خواسته یا ناخواسته، به توانائیهای این نظام کمک کردند. به این حقیقت بایستی با دقت نگاه کرد؛ این ظرفیت عظیم، ناشی از همین جمهوریت و اسلامیت است؛ از همین مردم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سالاری دینی و اسلامی است؛ این است که این ظرفیت عظیم را به وجود آورده است. و راز ماندگاری و مصونیت و آسیب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ناپذیری جمهوری اسلامی هم این است و این را جمهوری اسلامی در ذات خود دارد و ان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شاءاللَّه آن را همواره حفظ خواهد کرد.

انتخابات امسال ما انتخابات بسیار مهمی بود. این انتخابات پیام داشت؛ هم پیام داشت، هم تجربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هائی در درون این انتخابات وجود داشت و هم وسیله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی امتحانی شد؛ ماها را به آزمایش کشید؛ به ما محک زد. این انتخابات به نظر من یک انتخابات بسیار مبارک بود. اولاً پیامهای این انتخابات، پیامهای بسیار مهمی بود.

اولین پیام این انتخابات این بود که جمهوری اسلامی با گذشت سی سال، قدرت به صحنه آوردن و بسیج ملی را در حدی دارد که نصابهای متعارف جهانی را رد کرده است و از همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی اینها عبور کرده است. بعضیها در طول این سالها انتظار داشتند که نظام اسلامی با گذشت زمان کهنه بشود، از چشم مردم بیفتد و قدرت بسیج توده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای خود را از دست بدهد، این انتخابات نشان داد که نظام اسلامی هر روز که گذشته است، قدرت بسیج توده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای آن افزایش یافته؛ در جلب اعتماد آحاد ملت موفق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر شده است. این خیلی حقیقت مهمی است. بعضی از قضایای حاشیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای، این متنهای مهم را از نظر دور نگه میدارد. متن حقیقت در این انتخابات این است که انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، آنچنان زنده و جذاب و رو به رشد است که با گذشت سه دهه، قدرت به صحنه آوردن مردم را در این حد دارد. یک نصاب هشتاد و پنج درصدی که یک نصاب بی‌نظیر یا لااقل کم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نظیری است در همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی سطح جهان.

یک پیام دیگر این انتخابات و این حضور عظیم مردمی، وجود اعتماد متقابل میان نظام اسلامی و مردم است. اینکه در این انتخابات، عرصه برای گفتگو کردن، برای ورود افراد با گرایشهای مختلف، برای به صحنه آوردن و روی دایره ریختن نظرات گوناگون، باز شد. این، نشانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی اعتماد به نفس نظام است و نشانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی این است که نظام اسلامی به مردم خود اعتماد دارد؛ به مردم اعتماد میکند. متقابلاً مردم هم به نظام اعتماد کردند، آمدند آراء خودشان را در صندوقها ریختند. اگر اعتماد به نظام نباشد، این توجه مردمی، این اقبال مردمی، وجود نخواهد داشت. این کسانی که دم از بیاعتمادی مردم میزنند - اگر این سخن از روی غرض نباشد، از روی غفلت است - کدام اعتماد از این بالاتر که مردم میآیند در عرصه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی انتخابات وارد میشوند، به نظامشان، به دولتشان اعتماد میکنند، رأی خود را به آنها میسپارند و منتظر میمانند که نتیجه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی این رأیگیری را از آنها بشنوند؟ این اعتماد بالای مردم است. این اعتماد به توفیق الهی، به فضل الهی همچنان هست و ما انتظار داریم از مسئولان کشور، از دست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اندرکاران بخشهای مختلف که با رفتار خود همچنان این اعتماد را افزایش بدهند. این سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی اصلی نظام اسلامی است.

یک پیام دیگر هم در این انتخابات بود و آن وجود نشاط و امید در مردم است. این البته در کشور ما و جامعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ما یک چیز طبیعی است؛ چون اکثریت کشور ما جوان هستند و جوان، مظهر نشاط است؛ مظهر امید است. با امید وارد میدان شدند - امید به آینده اگر نباشد، دل ناامید و افسرده وارد میدان انتخاب نمیشود - حضور مردم، حضور جوانها، نشانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی امیدواری آنهاست.

 تجربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هائی هم این انتخابات داشت. یک تجربه برای ملت ما و مسئولان ما بود که من اصرار دارم بر اینکه این تجربه را همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مان جدی بگیریم؛ هم مسئولان جدی بگیرند، هم آحاد مردم جدی بگیرند. و آن تجربه این است که باور کنیم که همیشه امکان ضربه زدن از سوی دشمنان انقلاب و دشمنان ایران اسلامی هست؛ حتّی در بهترین شرائط. همیشه کمین دشمن را در نظر داشته باشیم. غفلت از اینکه ممکن است به حرکت عمومی ملت ایران ضربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای وارد شود، چیز خطرناکی است. هشیار باشید. این همان توصیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی امیر مؤمنان (سلام اللَّه علیه) است که فرمود: «و من نام لم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ینم عنه».(1) در عرصه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زندگی سیاسی دچار خواب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آلودگی نشویم؛ در پشت سنگرها خوابمان نبرد. اگر تو خوابت برد، باید بدانی که دشمن ممکن است بیدار باشد. این تحلیل نیست که ما میگوئیم، اطلاع است. دشمنان نظام جمهوری اسلامی سعی کردند، تلاش کردند، شاید بتوانند در فضای آزادیای که نظام اسلامی به مردم داده است، برای مردم دغدغه و دردسر درست کنند. سعی کردند، پول خرج کردند، رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های زیادی را به کار انداختند، عوامل بسیاری را بسیج کردند، شاید بتوانند از این وضعیتی که برای ملت ایران یک عید به حساب میآمد، یک جشن بزرگ ملی به حساب میآمد، وضعیتی علیه ملت ایران درست کنند؛ تلاش شد. این تجربه بایستی برای ما - همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ما، همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی آحاد مردم - تجربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی هشداردهنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای باشد. اگر ما در صحنه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زندگی سیاسی و اجتماعی به همدیگر بدبین باشیم، به چشم دشمن به یکدیگر نگاه کنیم، این فرصت برای دشمنان حقیقی ما پیش خواهد آمد. اگر فکر نکنیم، اگر بصیرت نداشته باشیم، اگر فراموش کنیم که دشمنانی در کمین انقلابند، ضربه خواهیم خورد؛ این برای ما تجربه شد.

 ما از اول انقلاب در هیچ انتخاباتی حضور چهل میلیونی، هشتاد و پنج درصدی، نداشتیم. در این انتخابات، اولین بار چنین فرصت بزرگی پیش آمد؛ اما در همین فرصت بزرگ، در همین شادی بزرگ، دستهائی به کار افتادند برای اینکه ضربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای به ملت ایران بزنند. باید بیدار بود. این بیداری فقط در زبان نیست؛ آحاد ملت، گرایشهای مختلف سیاسی، دلبستگان به کشور، دلبستگان به نظام اسلامی، همه، همه، بایستی به معنای واقعی کلمه بیدار باشند؛ فریب نخورند.

دستهائی از مدتها پیش در کار بودند، مقدماتی فراهم میکردند که بتوانند از مقطع انتخابات علیه ملت ایران استفاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای بکنند. خوشبختانه ملت ایران هوشیار بود و هوشیار است. فضا را غبارآلود کردند، دهانها را قدری تلخ کردند؛ اما نتوانستند آن کاری را که میخواهند، انجام بدهند. این هوشیاری شما ملت بود. این تجربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ما بود که بدانیم دشمن ما کمین کرده است.

دشمنان ما هم از این انتخابات به نظر من یک تجربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای اندوخته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، و اگر نیندوختند، باید بیندوزند. و آن این است که: دشمن بداند با چه حقیقتی روبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رو است؛ در فهم نظام اسلامی و انقلاب اسلامی دچار اشتباه نشوند؛ خیال نکنند انقلاب اسلامی و نظام اسلامی را با این‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جور کارهای پیش پا افتاده میتوان به زانو درآورد. نظام اسلامی زنده است. خیال نکنند با یک تقلید مغلوط از حضور عظیم مردمی در انقلاب سال 1357، یک کاریکاتور از آن انقلاب، میتوانند به عظمت انقلاب و نظام اسلامی ضربه بزنند. این تجربه برای دشمن باید پیش آمده باشد. اشتباه نکنند؛ نظام اسلامی با این حرفها شکست نخواهد خورد.

عظمت این انقلاب و عظمت این نظام و ریشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داری نظام جمهوری اسلامی در حوادث این یکی دو ماه اخیر، بیشتر برای دشمنان جمهوری اسلامی آشکار شد. این ملت، ملت با ایمانی است؛ ملت هوشیاری است؛ ملت بااستعدادی است. با مسجد ضرار نمیشود این ملت را شکست داد. ما در تاریخ خودمان نمونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هائی را از این داریم: «و الّذین اتّخذوا مسجدا ضرارا و کفرا و تفریقا بین المؤمنین و ارصادا لمن حارب اللَّه و رسوله».(2) با تقلید از رهبر عزیز و عظیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الشأن انقلاب، امام بزرگوار ما، که از دل، از جان، با همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی وجود غرق در قرآن بود، نمیشود این مردم را فریب داد. این مردم دلشان به ایمان روشن است؛ این مردم آگاهند؛ جوانهای ما آگاهند. این تجربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای است برای دشمن.

امتحانهائی هم در این انتخابات پیش آمد. یک امتحان، امتحان آحاد مردم بود. به نظر من مردم در این امتحان برنده شدند؛ نمره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی قبولی گرفتند. حضور عظیم مردم، یک امتحان عظیمی بود که آنها را سرافراز کرد. بسیاری از آحاد مردم، از جریانهای سیاسی، طبق وظیفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان عمل کردند. بعضی از خواص هم البته مردود شدند. این انتخابات بعضیها را مردود کرد. برخی از جوانان ما که با صداقت، با سلامت وارد میدان وظیفه میشوند، به رغم هوشیاریهایشان، در مواردی اشتباه کردند. بسیاری از جوانان این کشور هم با همان ایمان، با همان صداقت، حرکت درستی کردند. به کسی اعتقاد پیدا کردند، به او رأی دادند؛ یا آن کس رأی آورد یا نیاورد. ملاک این نیست. ملاک این است که انسان عقیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای پیدا کند، هوشیارانه، از روی احساس وظیفه، احساس تکلیف، وارد میدان این عمل سیاسی و حرکت سیاسی بشود. بعد هم همه تسلیم قانون باشند. اکثر قاطع ملت ما - از جوانها، از نخبگان، از توده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عظیم مردم - در این ردیف قرار گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و در این امتحان مقبول شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. یک عده هم البته فریب خوردند.

یک امتحان هم برای مسئولان کشور است. قدر این نعمت را بدانند. رئیس جمهور محترم و منتخب ما که با آراء بالا، با یک نصاب بی‌نظیر به این مسئولیت بزرگ از سوی مردم گذاشته شدند و گماشته شدند، قدر این نعمت را بدانند؛ شکر بگزارند. همکاران ایشان در دولت آینده قدر بدانند؛ قدر اسلام را، قدر ایمان را، قدر این فروغی که دلهای این مردم را روشن کرده است و آنها را به این صحنه کشانده است. قدردانی از عظمت این انقلاب اقتضاء میکند که مسئولان کشور همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی توان خود را، همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی تلاش خود را برای خدمت به مردم و برای پیشرفت به سمت اهداف انقلاب به کار بگیرند.

این سرفصلهائی که رئیس جمهور محترم و عزیزمان بیان کردند، سرفصلهای خوبی است. با برنامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ریزی بایستی اینها پیش برود. من به مسئولین کشور و به دولتی که تشکیل خواهد شد، توصیه میکنم برنامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ریزی را در کار مورد اهتمام قرار بدهند. برنامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ریزی کمک خواهد کرد که مردم بتوانند به آنچه که در پیش روی آنهاست، اعتماد کنند؛ بتوانند در مورد پیشرفت کشور قضاوت کنند. تکیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی بر برنامه، تکیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی بر قانون، همکاری قوای سه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گانه با یکدیگر، جزو وظائف اصلی است و جزو عناصر شکرگزاری است؛ جزو اجزاء آن شکر عظیمی است که بر عهده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ماست. خدای متعال را باید شاکر باشیم.

خدای متعال این فرصتها را پیش میآورد؛ این نعمتهای بزرگ را به ما میبخشد. این شکر فقط در زبان نیست. در عمل مسئولان، شکر عبارت است از عمل به وظائفی و مسئولیتهائی که بر دوش آنهاست. لوازمی که این مسئولیتها دارد، هماهنگی بین قوای سه گانه؛ مجلس به دولت کمک کند؛ دولت با مجلس همکاری کند؛ قوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی قضائیه در جایگاه ویژه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی خود به دولت و مجلس کمک کند؛ قوا در کنار هم باشند. این جمعیت عظیمی که در انتخابات حضور پیدا کردند، دولت متعلق به همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی آنهاست، رئیس جمهور متعلق به همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی آنهاست. این را بایستی در عمل، در برنامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ریزیها حتماً مورد توجه قرار بدهند.

البته در کنار علاقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مندان به رئیس جمهور محترم - که ایشان علاقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مندان زیادی در داخل کشور، حتّی در خارج از کشور دارند - دو دسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دیگر هم هستند که باید به اینها توجه کرد؛ یعنی حضور آنها را بایستی محاسبه کرد: یک دسته مخالفان عصبانی و زخم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خورده هستند. مطمئناً اینها در این دوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی چهارساله، در مقام معارضه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی با دولت برخواهند آمد. مخالفت کردند، باز هم مخالفت خواهند کرد. لیکن یک دسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دیگر هم هستند که اینها جزو نظامند، با رئیس جمهور، با نظام هیچ دشمنی‌ای ندارند؛ ممکن است منتقد باشند. این منتقدان را بایستی به حساب آورد؛ نظرات آنها را باید شنید؛ آنچه که قابل فهم است، قابل قبول است، آن را پذیرفت. و من امیدوارم که همین جور عمل بشود و ان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شاءاللَّه خواهد شد.

ملت همه با یکدیگر برادرند. از جمله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی کارهائی که باید انجام بگیرد، این است که در این حوادث اخیر عده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای آسیب دیدند - آسیبهای مالی، آسیبهای جانی، احیاناً آسیبهای آبروئی - مسئولین کشور باید به کمک آنها بشتابند. آسیب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دیدگان باید مورد حمایت قرار بگیرند. آسیب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنندگان باید شناسائی بشوند، مورد مؤاخذه قرار بگیرند؛ هر کی باشند.

کشور ما امکانات وسیعی دارد، نیازهای زیادی دارد، اهداف بلندی هم پیش روی خود دارد. ما امکاناتمان خیلی زیاد است؛ امکانات طبیعی داریم، امکانات معدنی داریم، امکانات فراوان انسانی داریم که از همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی اینها بالاتر است. استعداد انسانی در کشور ما از متوسط جهانی بالاتر است. اینها خیلی سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بزرگی است. نیازهایمان هم خیلی زیاد است؛ ما عقب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افتادگیهای مزمن داریم. این عقب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افتادگیها باید در همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها جبران بشود؛ در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی علمی، در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی فنی، در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اجتماعی، در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فرهنگی. اینها کار میطلبد؛ تلاش میطلبد. بحمداللَّه دولت و رئیس جمهور محترم اهل تلاشند، مردم هم این را دانسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، فهمیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، دیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، لمس کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. رأی بالای مردم یقیناً یک علتش، همین پرتلاشی و سختکوشی دولت نهم و رئیس جمهور محترم بوده است. این حالت را باید ادامه بدهند. آن امکانات باید این خلأها را پر کند، کارهای بزرگ باید انجام بگیرد؛ کارهای ماندگار باید انجام بگیرد. همه هم باید کمک کنند. اگر بخواهیم به آن هدفها برسیم، همه باید کمک کنند؛ سلیقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف را کنار بگذارند. وقتی دولتی انتخاب شد و آمد وسط میدان، همه باید به او کمک کنند؛ چه از لحاظ سلیقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی سیاسی با او همراه باشند، نباشند، احیاناً انتقادی به او داشته باشند، نداشته باشند، باید کمک کنند. قوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مجریه و دستگاه اجرائی کشور بیشترین بار سنگین را بر دوش دارد. باید کمک کرد؛ همه کمک کنند تا بتوانند ان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شاءاللَّه این بار را به سرمنزل برسانند و خواهند توانست.

یقیناً دعای بقیةاللَّه (ارواحنا فداه) - که این مجلس و این مراسم بزرگ در آستانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی میلاد با سعادت آن بزرگوار دارد انجام میگیرد و به این مقارنت، دعای آن بزرگوار مبارک است - ان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شاءاللَّه شامل حال مسئولین کشور و آحاد ملت ایران خواهد بود و روح مطهر امام و شهدای عزیز و بزرگوار هم ان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شاءاللَّه در عالم ملکوت، برای ملت ایران دعا خواهند کرد و امیدواریم ارواح طیبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی آنها از همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ما شاد و راضی باشد.

والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

1) نهج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌البلاغه، نامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی 62

2) توبه: 107