-
تاریخ: 1390/07/22
بیانات در دیدار بسیجیان استان کرمانشاه
این حرکت عظیم بسیج، این اقدامی که امام در سازماندهی بسیج کرد - مطالبهی سازماندهی بسیج را امام کرد، ارتش بیست میلیونی را امام مطرح کرد - یکی از همان کارهای معجزآسای انقلاب بود که امام انجام داد. من آن روز عرض کردم؛ وقتی یک نظامی، یک کشوری، یک ملتی با این آرمانهای والا و بظاهر دستنیافتنی - مقابلهی با ظلم جهانی، مقابلهی با سلطهی بینالمللی قدرتها، مقابلهی با نظام سلطه، مقابلهی با استضعاف و استکبار، هر دو - سر کار میآید، طبعاً دشمنان گردنکلفتی دارد، دشمنان بزرگی دارد، قدرتهای بزرگی به میدان او میآیند برای مقابلهی با او؛ لذا باید آمادگیهای لازم را در خود به وجود بیاورد. یکی از ارکان این آمادگیها، همین مسئلهی بسیج بود. امام با این مضمون فرمودند که وقتی بیست میلیون انسانِ آمادهی مبارزهی با سلاح در یک جامعهای باشد، هیچ قدرتی در دنیا طمع نمیورزد؛ میفهمد هزینهی تهاجم به این مجموعه، هزینهی زیادی است. «ارتش بیست میلیونی» را امام مطرح کردند؛ البته بیست میلیون در مقایسهی با جمعیت آن روز کشور که حدود چهل میلیون بود؛ بعد ما عرض کردیم «ارتش دهها میلیونی». واقع قضیه هم همین است. البته این معنایش این نیست که همهی جامعه نظامی میشوند، همه تفنگ دست میگیرند؛ معنایش این است که همه آمادهی دفاع میشوند، آمادهی مبارزهاند. ملتی که همه آمادهی مبارزهاند، این ملت دیگر شکست نخواهد خورد. هر توطئهای در مقابل این ملتِ اینچنینی، اینجور با این سطح از آمادگی، نقش بر آب خواهد شد. امام یک چنین ابتکاری را کرد. لذا در آذر 58 امام بسیج را اعلان کردند، تشکیل دادند؛ تا آخر عمر هم امام نسبت به بسیج، همین نگاه اهتمامورزانه را داشتند. «بسیج مدرسهی عشق است»، «مکتب شاهدان و شهیدان گمنام است»، «بسیج لشکر مخلص خداست»؛ اینها تعبیرات امام بزرگوار است. این نشانهی درست شناختن نیاز این کشور و این ملت و این نظام است در حال و آینده؛ این یک چیزی است که همیشه به آن احتیاج است؛ پنجاه سال دیگر هم همین نیاز وجود دارد. البته بسیجی که در سال 58 تشکیل شد، نیازهای آن روز را تأمین میکرد - این یک نیاز بود - امروز بسیج نوع نیازهای دیگری را برآورده میکند. مسائلی که امروز مطرح است، آن روز مطرح نبود. امروز بسیج ما در زمینهی علم، در زمینهی ابتکار، در زمینهی نوآوری، پیشرو است. این هم هنر امام بود. امام در همین نوشتهای که در آذر 67 مرقوم کردند - یعنی آخر عمرشان، تقریباً ده سال بعد از آن نوشتهی اول - از دانشجویان و طلاب میخواهند که بسیج تشکیل بدهند؛ بسیج دانشجو و بسیج طلبه. این نشاندهندهی این است که نیازی که کشور به روحیهی بسیجی دارد، مربوط میشود به همهی زمینهها، از جمله زمینههائی که در قلمرو حوزههای علمیه است و زمینههائی که در قلمرو دانشگاههاست. امروز در حوزهی علمیه هم فضلای بسیجی ما، علمای بزرگ بسیجی ما حضور دارند، افتخار هم میکنند. امام هم افتخار میکرد. امامِ با آن عظمت، میگفت من افتخارم این است که یک بسیجیام. در دانشگاه هم همین جور است. در دانشگاه هم بسیج دانشجو، بسیج استاد، یک پدیدهی پیشرونده و پیشرو محسوب میشود. امروز ما در همهی زمینهها مسائلی داریم که آن روز نداشتیم. آن روز این پیشرفتهای علمی نبود. اول انقلاب، همّ و غمّ نظام و بسیج و سپاه و همهی مسئولین کشور و انقلاب این بود که این موجودیت جدید را حفظ کنند؛ این نهالی که تازه از سرزمین این مملکت روئیده بود، نگذارند از بین برود و برکنده شود. در همین غرب کشور، در منطقهی جنوب شرقی کشور، در منطقهی شمال شرقی کشور، در منطقهی جنوب غربی کشور، در مناطق گوناگون، مستکبرین، دشمنان انقلاب، دشمنان اسلام، دشمنان ایران حوادثی را به راه انداخته بودند. آن روز جوانان مؤمن و دلباخته، با روحیهی خودجوش بسیجی توی میدان میافتادند و جان خودشان را فدا میکردند؛ که من مثالهای کرمانشاهاش را، هم دیروز در دیدار با خانوادههای شهدا بعضی را اشاره کردم، هم در صحبت پریروز؛ که یک ماه بعد از انقلاب، انسان میدید این حرکتهای خودجوش مردمی، این جوانها، از همین کرمانشاه دارند حرکت میکنند. بسیج این است. بسیج، حرکت برخاستهی از ایمان، از عشق، از اعتماد به نفس و توأم با ابتکار است. در همهی زمینهها باید ابتکار کرد. من حالا نگاه میکردم به همین ورزش باستانی؛ به قول قدیمیها، این نیمگودی که اینها اجرا کردند، پر از ابتکار بود. خب، ما گودهای ورزش باستانی را در دوران جوانی دیدیم؛ مکرر، همه جا، همه جور؛ یک روش ثابت و مستقری داشت، همیشه و همه جا هم همان تکرار میشد. البته بد هم نبود، خوب بود، اما این همه نوآوری در آن نبود. امروز من میبینم که این جوانها همان پایههای ورزشیِ قدیمی را گرفتهاند، این را با انواع و اقسام ابتکارها و زیبائیها و ظرافتها مُذهّبش کردند، خراطی کردند، نقاشی کردند، یک چیز زیبائی از آب درآوردند؛ این ابتکار است. حالا این در زمینهی ورزش باستانی است؛ در همهی زمینهها این ابتکار ممکن است. ابتکار در نوع فرماندهی، ابتکار در نوع جنگیدن، ابتکار در نوع جنگافزار، ابتکار در نوع سازماندهی؛ این مال محدودهی نیروهای مسلح. بعد برویم بیرونِ نیروهای مسلح. ابتکار در نوع دیپلماسی. عرصهی عظیم دیپلماسی با انواع شیطنتها همراه است. عرصهی دیپلماسی، عرصهی شیطنت است؛ میبینید دیگر. البته خدا را شکر که دشمنان ما را از کسانی قرار داده که نمیفهمند چه کار باید بکنند؛ هی اقدام میکنند، هی غلط میکنند، اشتباه میکنند، هی پاشان توی چاله میرود؛ عبرت هم نمیگیرند، دوباره همان را تکرار میکنند؛ مثل همین حرفهائی که در تبلیغاتشان، در اظهاراتشان میگویند و انجام میدهند. عرصهی دیپلماسی، یک چنین عرصهای است؛ هوشمندی لازم است، ابتکار عمل لازم است، نوع برخورد مبتکرانه لازم است؛ اینها ناشی از همین روحیهی انقلابیای است که ما از آن تعبیر میکنیم به روحیهی بسیجی، روحیهی جوان، مبتکر، پیشرو، دارای اعتماد به نفس. در زمینهی اقتصاد هم همین جور، در زمینهی فعالیتهای تولیدی هم همین جور، در زمینهی پیشرفت علمی و تحقیقی هم همین جور. بنابراین منطقهای که ما نام بسیج را بر آن اطلاق میکنیم و روحیهی بسیجی را در آن گسترش میدهیم، یک منطقهی محدود نیست، فقط منطقهی نظامی نیست؛ همهی بخشهای کشور میتوانند دارای روحیهی بسیجی باشند. علمآموزی بسیجی، ثروتاندوزی بسیجی، دیپلماسی بسیجی، سیاستورزی بسیجی، مدیریت بسیجی، سازماندهی بسیجی؛ مفهوم بسیج شامل حال همهی این زمینهها میشود؛ معنایش هم عبارت است از نوآوری و ابتکار و اخلاص. پایهی اصلی کار بسیجی، اخلاص است. «گمنام»، از جملهی تعبیرات امام است: «مکتب شاهدان و شهیدان گمنام». گمنام یعنی دنبال نام و نشان نبودن. گفت: «در کیش ما تجرد عنقا تمام نیست/در قید نام ماند اگر از نشان گذشت».(1) برای خدا کار کردند، که این ناشی است از روحیهی اعتماد به خدا؛ میدانیم که پیش خدای متعال ضایع نمیشود. شما در خلوت عبادت میکنید، با خدا حرف میزنید، کسی هم نمیفهمد؛ خاطرتان هم جمع است که خدا دارد میبیند، این عبادت را محسوب میکند؛ کرامالکاتبین الهی نمیگذارند این عبادت شما مثل عملی که انجام نشده، بماند؛ نه، تحقق پیدا کرده، این را یادداشت میکنند؛ آن وقت «فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره»؛(2) همین را میبینید. عین همین در فعالیتهای اجتماعی است. شما یک حرکتی را انجام میدهید برای خدا، یک اقدامی را میکنید برای خدا، یک تصمیمی را میگیرید برای خدا، هیچ کس هم نمیفهمد؛ برای این تصمیم، پیش هیچ کس هم تفاخر نمیکنید؛ این را خدای متعال میفهمد، میداند، مینویسد. به خدای متعال اعتماد دارید، به خدای متعال حسن ظن دارید. حالا گیرم دیگران نفهمیدند. مگر دیگران چقدر به ما مزد میدهند؟ در مقابل مزد الهی، این مزدهای دنیوی مگر چقدر است؟ بسیجی اینجوری فکر میکند؛ لذاست که اخلاص به خرج میدهد، مخلصاً للَّه کار را انجام میدهد. اخلاص، یکی از خصوصیات است. اگر اخلاص شد، آن وقت خودپرستیها و خودمحوریها و اینها برکنار خواهد شد؛ ثروتاندوزی برای خود، دست دراز کردن به اینجا، به آنجا، دیگر ممنوع خواهد شد. اینها همهاش ناشی از شرک است؛ شرک پنهان. وقتی که اخلاص بود، شرک نبود، اینها دیگر از بین خواهد رفت. روحیهی بسیجی این است. در مدیریتهای کشور، در نظام عمومی کشور و سازماندهی عمومی کشور، در فعالیتهای گوناگون، در فعالیتهای مرسوم دولتی، در فعالیتهای شخصی، همه جا روحیهی بسیجی میتواند خودش را نشان بدهد. البته برای بخش نظامی و آمادگیهای دفاعی، یک امتیاز وجود دارد. وقتی ما میگوئیم همه جا بسیج هست، معنایش این نیست که از بسیجِ بیست میلیونیای که امام گفت - یا دههامیلیونیِ بعد از امام - غفلت کنیم؛ نه، نه؛ آن لازم است. با آرزوها و آمال و نگاههای بلندنظرانهای که ملت ما دارد، آمادگی دفاعی لازم است و همیشه باید وجود داشته باشد؛ همراه با ابتکار، همراه با نوآوری. لذاست که ما از سازماندهیهای بسیج کاملاً حمایت میکنیم. عمق فکر و بصیرت هم در این سازماندهیها باید مورد ملاحظه قرار بگیرد. یعنی جوانان عزیز ما بدانند، آگاهانه حرکت کنند؛ بدانند دنبال چه هستند.