پیغمبر اکرم پیش خدای متعال التماس میکند، تضرّع میکند که «اَللّهُمَّ اهد قَومی»؛(1) قومش همانهایی بودند که او را میزدند، او را طرد میکردند، او را تهدید به قتل میکردند، اینهمه بر او زحمت وارد میآوردند، او پیش خدای متعال التماس میکند که خدایا، اینها را نجات بده، اینها را شفا بده، اینها را هدایت کن! این پیغمبر. امیرالمؤمنین وقتیکه میشنَود که سپاهیان معاویه رفتند آن شهر را غارت کردند با غصّه میگوید که - بَلَغَنی اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم کان یَدخُلُ عَلَی المَراَةِ المُسلِمَةِ وَ الاُخرَی المُعاهِدَة(2) - مردهای این لشکرِ غارتگر وارد خانهی مسلمان و معاهَد (معاهد یعنی غیر مسلمانی که در زیر سایهی اسلام زندگی میکند؛ مسیحی، یهودی) میشدند، به زنها اهانت میکردند، دستبند زنها را میگرفتند، زیور زنها را میگرفتند، بعد حضرت میفرماید که اگر مسلمانْ از این غصّه بمیرد، جا دارد. شما ببینید؛ یعنی احساس مسئولیّت تا این حد است. نمیگوید اگر امیر مسلمین بمیرد جا دارد؛ میگوید اگر انسان، اگر مسلمان از این غصّه بمیرد جا دارد. این همان احساس مسئولیّت است. پایهی اصلیِ حرکت بسیج این است: احساس مسئولیّت الهی.
احساس مسئولیت پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) نسبت به جامعه
بیانات
آیتالله سیدعلی خامنهای
مطالب مرتبط
بیانات
بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی بسیج مستضعفینبسماللهالرّحمنالرّحیم(۱)والحمدلله ربّالعالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله المنتجبین المطهّرین و صحبه المنتخبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین. اوّلاً خوشامد عرض میکنم به شما برادران و خواهران عز
روایت
(وقتی خبر تهاجم سربازان معاویه به شهر انبار در سال 38 هجری، و سستی مردم به امام ابلاغ شد فرمود).**ارزش جهاد در راه خدا:**پس از ستایش پروردگار، جهاد در راه خدا، دری از درهای بهشت است، که خدا آن را به روی دوستان مخصوص خود گشوده است. جهاد، لباس تقوا، و زره محکم، و سپر مطمئن خداوند است، کسی که جهاد را ناخوشایند دانسته و ترک کند، خدا لباس ذلّت و خواری بر او می پوشاند، و دچار بلا و مصیبت می شود و کوچک و ذلیل می گردد، دل او در پرده گمراهی مانده و حق از او روی می گرداند، به جهت ترک جهاد، به خواری محکوم و از عدالت محروم است. **دعوت به مبارزه و نکوهش از نافرمانی کوفیان:**آگاه باشید من شب و روز، پنهان و