• تاریخ: 1377/07/26

    بیانات‌ در جمع سپاهیان و بسیجیان لشکر ۱۰ سیدالشهداء

منافق امروز، از دوران صدر اسلام، قابل شناسایی است، آن روز این خصوصیت نبود، یا بسیار دشوار بود. برای همین است که آن قضایای صدر اسلام با همه‌ی شگفت‌آوریش پیش آمد؛ قضایایی که تا حادثه‌ی کربلا استمرار داشت و بعد هرچه پیش آمد، در مقابل حادثه‌ی کربلا کوچک بود - چون حادثه‌ی کربلا اوج این قضایا بود.بعدها ائمه (علیهم‌السلام) خانه‌نشین شدند، خیلی از مسلمانها از در خانه‌ی آنها کنار رفتند؛ اما اینها در مقابل حادثه‌ی کربلا، در مقابل شهادت جگرگوشه‌ی پیغمبر، در مقابل اسیر شدن دختران پیغمبر و در مقابل آن همه وحشی‌گریها با اولاد پیغمبر، کوچک بود، قضایای بعدی چیزی نبود، اهمیتی نداشت. پس پنجاه سال بعد از رحلت پیغمبر - شصت سال بعد از هجرت - این قضایا استمرار داشت و مسلمانها به خاطر همین - به خاطر عدم امکان معرفت و شناسایی - دچار آسیبهایی بودن. عامل چه بود؟ عامل، نفاق بود.بخشی از قبیل دسته‌ی اولِ منافقین بودند؛ یعنی کسانی که ایمانی نداشتند، برای خرابکاری، برای دشمنی و از ترس جانشان تظاهر به ایمان کردند، اظهار بی‌ایمانی نکردند. بعضی از این قبیل بودند که اینها معمولاً در اقلیت هستند، کمند. بعضی از نوع دسته‌ی دوم منافقین بودند، یعنی کسانی که جزو خیل عظیم مؤمنین هستند، اما به‌خاطر بی‌احتیاطی، یا به خاطر عدم توجه، دچار آسیب می‌شوند. این آسیب، بالاخره آنها را به مشکل خواهد انداخت؛ دچار دردسرهای بزرگ خواهد کرد.مردم این زمان باید از این همراهی با دشمن که امکان شناسایی است، استفاده کنند، این معیار را بایستی به کار ببندند؛ معیار بسیار مهمی است. امام (رضوان‌اللَّه علیه) بارها این مطلب را بیان می‌کردند که هر وقت دشمنان از ما بدگویی می‌کنند، ما خوشحال می‌شویم؛ می‌فهمیم که در رفتار خودمان - که رفتار دارای جهتگیری انقلاب و اسلام است - جوری حرکت کرده‌ایم که آنها را عصبانی کرده است، پس درست حرکت کرده‌ایم.